درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
98/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/أحكام الاستحاضة /مسأله اول از أحکام الاستحاضة
مساله اول از أحکام استحاضة
قسم اول از اقسام استحاضه را بحث کردیم و حکمشان را هم گفتیم که الاستحاضة ثلاثة أقسام : قليلة ، ومتوسطة ، وكثيرة فالاُولى : أن تتلوت القُطنة بالدم من غير غَمس فيها ، وحكمها وجوب الوضوء لكل صلاة ، فريضة كانت أو نافلة ، وتبديل القطنة أو تطهيرها.[1] این فتوای متن هست و مشهور هم همین است که در هر صلاتی چه فریضه باشد چه نافله باید وضوء بگیرد که نصوصش را هم اشاره کردیم و اقوال هم گفته شد که شاید مطلب مشمول قریب به نفی خلاف هست.
آیا نافلة هم وضوء میخواهد یا نه
اما در بارهی نافله، که شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه فرمودند که اگر وضوء برای فریضه ساخته شود میتوان با همان وضوء نوافل را هم اتیان کرد این قولی بود که شیخ فرموده بود وجهش هم گفتیم بعضی از عزیزان فرمودند که گویا به ذهن ما دغدغهای است تکرار شود این قسمت، شما اولاً فتوا را در نظر بگیرید و رأی مشهور را، آنگاه کلام شیخ را وجه کلام شیخ، مسئولیت شما این است که فتوای متن و فتوای مشهور و نصوصی که دارید، لکلٍ صلاةٍ وضوءٌ؛ مفادش این بود که نافله هم صلاة است مفاد نصوص این است که برای نافله هم وضوء لازم هست، مشهور هم همین بود فتوای متن هم همین. تا اینجا شما مطلب را گرفتید و دغدغه دیگر نداشته باشید اما وجه کلام یا توجیه کلام شیخ را اگر از من خواستید چون عزیز من هستید باید بگوییم از دوست یک اشاره از ما به سر دویدن. تکرار کنیم این قصه را.
شیخ طوسی که میفرماید نوافل دو تا نکته دارد برای توجیه، که گفتم یک بار دیگر هم تکرار میکنم؛ 1. گفته میشود لکلٍ صلاةٍ وضوءٌ، انصراف دارد به فریضه، انصراف هم انصراف بدوی نیست، انصراف حاقی است. انصرافی که حاقی باشد اعتماد دارد. پس منظور از لکلٍ صلاةٍ وضوءٌ فریضه است. اگر به اهل عرف خاص مراجعه کنید میبینید میگوید کل صلاةٍ وضوءٌ فریضه باید باشد برای نافله در بحث واجبات نظری ندارند. انصراف هر عرف از خود ان عرف است، عرف خاص باشد یا عرف عام، عرف شرع، آن صلاتی که برای او وضوء و اهمیت قائل باشد فریضه است. بنابراین یک نکتهاش انصراف است، انصراف از عرف شرع است. 2. نوافل سهل المعونه است مثل فرائض که نیست، چطور میشود نشسته بخواند در حال اختیار، حتی در مجالس عمومی هم اگر هست برای شما بگویم یک وقتی خطیبی منبر می رود کسی نافلهی عصرش را میخواند دقیقاً، آن نافله را نشسته بخوانید در حال اختیار هم میشود نافله را نشسته بخوانید ایستاده یک مقدار به جوّ جلسه ایجاد اشکال میکند باید اهل علم آداب را دقیق رعایت بکنند. اگر سنتی باشید یعنی بالاترین فرهنگ، ادب. سننی که از قرآن و عترت گرفته بشود بالاترین فرهنگ به روز است. سنتی بودن یعنی برای هر کسی به عنوان یک مسلمان به عنوان یک پیرو اهل بیت باید حداقل احترام را داشته باشد و این بالاترین فرهنگ است. یک فقیه جامع الشرائط یک استاد جامعه شناسی در سطح دنیا است.
سنتی یعنی روشنفکر به معنای واقعیِ کلمه، سنتی یعنی صاحب جواهر، علامهی حلی و... نوافل سهل المعونه است در صورتی که سهل المعونه است ما یک وضو برای فریضه گفتیم و گرفتند وضو برای فریضه گرفت الان میخواهند نافله بخوانند وجداناً یک امری آنجا وجود دارد یک وضویی هست از یک سو، از سوی دیگر نوافلی که سهل المعونه است شیخ طوسی به زمان حال میفرماید که میتواند نافله را بخواند که نافله مشکل خاصی ندارد این آخرین توجیهی است که نسبت به کلام شیخ داریم اما ما متن و توجیه اصلی مسئله را برای شما گفتیم.
قسم دوم از اقسام استحاضة و أحکام آن
والثانية : أن يغمس الدم في القطنة ولا يسيل إلى خارجها من الخِرقة ، ويكفي الغمس في بعض أطرافها ، وحكمها ـ مضافاً إلى ما ذكر ـ غسل قبل صلاة الغداة.[2] قسم دوم از نظر موضوعی این است که دمی که خارج میشود فرو برود در قطنة، و از حجم قطنة بیرون نزند لایسیل الا خارجها من الخرقه؛ و قمس هم لازم نیست که در کل قطنه غمس وجود داشته باشد در بعضی از قسمتهای آن قطنه که غمس وجود گرفت صدق غمس میکند این موضوع، موضوع حکم است و این موضوع از متنی که در نفوس داشتیم و اشاره کردیم، استفاده میشود که در ضمن اشاره میکنیم.
اما حکم این صورت ثانیه، مضافاً بر آنچه که ذکر شد که تبدیل قطنه بود به وضوء بود وضوء عند کل صلاته، مضافاً بر او، دو حکم دیگری دارد؛ 1. غسل، 2. غسل قبل از صلاة غداة، باید یک غسل بکند آن هم قبل از نماز صبح، نسبت به این حکمی که اختصاص دارد به قسم دوم.
اقوال فقهاء
اولاً آراء فقها در این رابطه نزدیک به اجماع هست، و قدمای اصحاب این حکم را اعلام کردهاند از باب مثال، شیخ صدوق قدس الله نفسه الزکیه [3] و شیخ مفید قدس الله نفسه الزکیه [4] شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه [5] ، این اعاظم و قدما فرمودهاند که برای قسم دوم استحاضه، غسل واجب است آن هم شرح میدهیم. قبل از نماز صبح. رأی اصحاب را گفتیم اما مضافاً بر این رأی تفصیلی به طور کل مسئله مورد توافق غریب به اجماع و نفی خلاف اعلام شده است. صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه میفرماید بلا خلاف صريح أجده فيه،[6] نفی خلاف شده است غریب به اجماع، این نفی خلاف را که میگوییم به دلیل این است که یکی دو موردی که نظر نادری در فقه دارند احیاناً نظر مخالف داشته باشند از لحاظ اقوال مسئله مورد توافق قدمای اصحاب و علی التحقیق هم در حدّ نفی خلاف،
اما نصوص باب
و اما از لحاظ نصوص، دربارهی این مسئله نصوصی که داریم، به طور عمده دو روایت معتبری را در این رابطه برای شما افاضل مورد استشهاد قرار بدهیم.
متن روایت اول: وعن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، وعن علي بن إبراهيم، عن أبيه، وعن محمد بن إسماعيل، عن الفضل بن شاذان جميعا، عن حماد بن عيسى، عن حريز، عن زرارة قال: قلت له: النفساء متى تصلي؟ فقال: تقعد بقدر حيضها وتستظهر بيومين، فان انقطع الدم وإلا اغتسلت واحتشت واستثفرت (واستذفرت) وصلت فإن جاز الدم الكرسف تعصبت واغتسلت، ثم صلت الغداة بغسل والظهر والعصر بغسل والمغرب والعشاء بغسل، وإن لم يجز الدم الكرسف صلت بغسل واحد، قلت: والحائض؟ قال: مثل ذلك سواء فإن انقطع عنها الدم وإلا فهي مستحاضة تصنع مثل النفساء سواء ثم تصلي ولا تدع الصلاة على حال، فإن النبي صلى الله عليه وآله قال: الصلاة عماد دينكم. ورواه الشيخ بالاسناد السابق قريبا عن الحسين بن سعيد، عن حماد بن عيسى، عن حريز، عن زرارة، عن أبي جعفر (عبد الله) عليه السلام.أقول: قد صرح بنسبته إلى أبي جعفر عليه السلام في أثناء الاستدلال به لا في محل إيراد الحديث.[7]
صحیحهی زراره هست وعن عدة من اصحابنا؛ هر موقع که در سند عدة من اصحابنا بود نقل شیخ کلینی است. این عن عدة من اصحابنا هم در آخر کتاب رجال علامه در ردیف فوائد، فائدهی چهارم باشد یا غیر ان این عدة من اصحابنا را شرح داده است که همهشان ثقات أجلاء هستند در مجموع عدة من اصحابنا مورد اعتبار، عن احمد ابن محمد ابن عیسی اشعری آشنا و موثق از أجلاء، وعن علی ابن ابراهیم، دو خطی هست روایت، عن علی ابن ابراهیم و عن محمد ابن اسماعیل، هر موقع این سند به این ساختار آمد عن ابیه عن محمد ابن اسماعیل این محمد ابن اسماعیل بزیع هست که مبسق و معتبر است. عن فعل ابن شازن که از اصحاب امام رضا نیشابوری معروف فضل ابن شاذان نیشابوری که شهرهی خطهی خراسان بلکه شهرهی قلمرو اصحاب امام رضا؛ جمیعاً عن حماد ابن عیسی که حماد از اصحاب اجماع، عن حریض ابن عبدالله که از اجله و ثقات هست عن زراره که فوق توصیف هست قال: قلت له: النفساء متى تصلي؟ فقال: تقعد بقدر حيضها وتستظهر بيومين، فان انقطع الدم وإلا اغتسلت واحتشت واستثفرت (واستذفرت) وصلت فإن جاز الدم الكرسف تعصبت واغتسلت، ثم صلت الغداة بغسل والظهر والعصر بغسل والمغرب والعشاء بغسل، وإن لم يجز الدم الكرسف صلت بغسل واحد. میفرماید اگر خون از قطنه بیرون نزند تجاوز نکند، نماز بخواند به غسل واحد، با همان یک غسل، ما میخواهیم ثابت کنیم که متوسطه علاوه بر آن احکام یک غسل واحدی هم دارد، شما اگر سوال کنید، جوابش را هم بلد هستید، غسل آورده، وضوء نیاورده، جوابش را بلد هستید نیاوردن دلیل بر عدم جعل آنها نیست که ما حکم را از مجموع ادله استفاده میکنیم این روایت سندش هم درست، دلالتش هم کامل هیچ مشکلی در اینجا نداریم.
متن روایت دوم: وعن محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن عثمان بن عيسى، عن سماعة، قال: قال: المستحاضة إذا ثقب الدم الكرسف اغتسلت لكل صلاتين وللفجر غسلا، وإن لم يجز الدم الكرسف فعليها الغسل لكل يوم مرة والوضوء لكل صلاة وإن أراد زوجها أن يأتيها فحين تغتسل، هذا إن كان دمها عبيطا، وإن كان صفرة فعليها الوضوء. ورواه الشيخ بإسناده عن محمد بن يعقوب، وقد تقدم في أحاديث الجنابة حديث آخر عن سماعة نحوه.[8] حدیث موثقهی سماعه هست، در این موثقه هم میفرماید المستحاضة إذا ثقب الدم الكرسف اغتسلت لكل صلاتين؛ تا اینجا حکم کثیره را گفت، تا میرسد به اینجا، وإن لم يجز الدم الكرسف فعليها الغسل لكل يوم مرة والوضوء لكل صلاة؛ اگر خون از قطنه بیرون نزند، برای هر روز یک مرتبه باید غسل بکند منتها الان شما میگویید طلبتان این است که ما تا اینجا برای استحاضه یک غسل توانستیم ثابت بکنیم ولی این غسل قبل از قدات باشد این را از کجا استفاده کنیم؟ در جواب این سوال شما اولاً گفته میشود که هذا الحکم مما لا خلاف فیه، اولاً این حکم، حکمی است که خلافی در آن نیست، و ثانیاً سیدناالاستاد قدس الله نفسه الزکیه حدود 20 صفحه این اقسام را مفصّل بحث میکند.[9] از این حدیث که در باب حدیث شماره 8 این باب آمده است میخواهد استفاده کند که دو تا مطلب را...
سوال:...
جواب: مسئله از این قرار است که فرد مستحاضه استحاضهاش استمرار دارد، فرد را در حالهی خونریزی قرار داده این فردی که خونریزیِ مستمر دارد نمازش را بخواند حائض نیست، یک غسل هم بکند، در ضمن 24 ساعت یا صلاة یومیه یک غسل هم بکند که این غسل را در نماز صبح بکند. اما اگر میفرمایید که فردی بعد از نماز صبح طاهر شد، هر موقع که طاهر بشود غسل میکند. آن غسل نهایی بعد از فراق استحاضه و حیض، مطلب جدا و مشخصی است.
اما اینکه در حالت استمرار یک نوبت غسل و آن هم باید ثابت کنید که قبل از نماز صبح باشد این حکم را با دو دلیل میتوانیم اعلام کنیم، دلیل اول ما که صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه میفرماید که من غير خلاف أجده فيها،[10] اولاً مورد توافق است اختلاف نظری وجود ندارد در حد نفی خلاف، غریب به اجماع، اما از لحاظ نصوص سیدنا الاستاد میفرماید که ممکن است از حدیث شماره 5 همین باب که صحیحهی زراره بود آنجا که گفته شده بود دربارهی استحاضهی کثیره که ثم صلت الغداة بغسل والظهر والعصر بغسل والمغرب والعشاء بغسل؛ تا اینجا گفته بود و بعد فرموده بود که وإن لم يجز الدم الكرسف صلت بغسل واحد؛ این غسلٍ واحدٍ با توجه به این ترتیبی که در این متن آمده است تطبیق میشود به آن ثم صلت الغداة بغسل، یعنی از آن استفاده میکنیم که صلة بغسل الواحد همان صلاة الغداة بغسلٍ هست این استفاده بشود. منظور از این غسل واحد، غسلی که قبل از غداة باشد، برای اینکه آن دو غسل دیگری که ظهر و عصر بود مغرب و عشاء بود که در کثیره که زده شد، غسل غداة باقی ماند که در متوسطه گفت غسلٍ واحدٍ تطبیق میکند به همان غسل غداة این تطبیق تا این حد.
فقه الرضا علیه السلام
اما در نصّ دیگری آمده است کتاب فقه الرضا مرسوب به آقا امام رضا(علیه السلام) این را برایتان بخوانیم که این بیان کاملتر هست؛ میفرماید: وإن ثقب الدم الكرسف ولم يسل صلت صلاة الليل والغداة بغسل واحد، وسائر الصلوات بوضوء؛[11] سند فقه رضوی را که برای شما شرح دادم تکرار نکنم. که این غسل قبل از غداة هست، حالا نماز شب را هم زمینه کرده است کتاب فقه الرضا باب 27، بنابراین از نصوص تا حالا چه استفادهای کردهایم؛ 1. غسل واحد 2. غسل قبل از نماز صبح، این مطلب تا اینجا کامل شد نصَ و اجماعاً که فقیه همدانی قدس الله نفسه الزکیه میفرماید این مطلب فممّا لا خلاف فيه نصّاً وفتوى،[12] مطلب مورد خطاب نیست نصش را هم گفتیم فتوا هم متن ما این است و هم فتوای مشهور هم همین است، محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه قسم دوم مستحاضه را میفرماید که حکمش همین احکامی بود که در مستحاضهی قلیله گفته شد علاوه بر آن غسل، در هر شب و روز یک بار قبل از نماز صبح، این مطلب تا اینجا تمام.[13] اما میفرماید که والوضوء فی کلِ صلاةٍ تا الان گفته بودیم که وضوء در هر نماز از احکام مستحاضهی قلیله هست آنجا هم نصوصش را هم دیدیم در این جا که یک غسل آمده است مخصوصاً در صحیحهی زراره که فقط غسل آمده و وضوء ذکر نشده است وضوء را از کجا استفاده کنیم در این رابطه هم همانطور که گفتم تقریباً مطلب هماهنگ است 1. اجماع یا حداقل در حد نفی خلاف، منابع هم همان منابعی که گفتم، کتاب جواهر و کتاب مصباح الفقیه و طهارت شیخ انصاری، اجماع و یا حداقل نفی خلاف، و پس از اجماع از نصّی که استفاده میشود از همین حدیث موثق سماعه که در انتهای این حدیث آمده است وإن لم يجز الدم الكرسف فعليها الغسل لكل يوم مرة والوضوء لكل صلاة؛ این بیان خیلی بیان کاملی است از دو جهت، 1. الوضوء لکل صلاةٍ است. 2. پس از بیان حکم غسل برای استحاضهی متوسطه آمده است. فعليها الغسل لكل يوم مرة والوضوء لكل صلاة مطلب تا اینجا تمام. بنابراین آنچه که لازم داشتیم غسل قبل از اداة بود و وضوء عند کلٍ صلاةٍ بود که نصَّ و اجماعاً ثابت شد.