< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

97/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وجوب ترتیب در غسل جنابت

بحث ما درباره وجوب ترتیب هست. سید طباطبایی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: کیفیت غسل جنابت دو قسم است: قسم اول عبارت است از غسل ترتیبی یعنی اعضاء سر و گردن و سمت راست و سمت چپ به ترتیب باید شستشو بشود و ترتیب رعایت گردد. در این رابطه قدمای اصحاب شیخ مفید و شیخ طوسی قدس الله انفسهما الزاکیات بیانی دارند و نکته هایی که باید توجه بشود. شیخ مفید قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «اذا اراد الجنب ان یغتسل فلیستبرأ» تا آنجا که می فرماید «و لیتمضمض و لیستنشق»[1] در غسل جنابت ابتداء باید استبراء به عمل بیاید و محل تطهیر بشود و مضمضه و استنشاق صورت گیرد آنگاه عملیات غسل شروع شود اول سر و گردن بعد سمت راست بعد سمت چپ. شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه همین مطلبی را که شیخ مفید فرمودند اعلام می کنند که اگر کسی بخواهد غسل جنابت انجام بدهد ابتداءً باید استبراء کند آنگاه محل تطهیر و پس از آن مضمضه و استنشاق آنگاه عملیات غسل شروع بشود.[2] یعنی شیخان در غسل ترتیبی به استبراء و مضمضه و استنشاق اشاره دارد. بنابراین ما باید توجهی داشته باشیم ببینیم که در این متنی که سید در عروه دارد مسئله ای به نام مضمضه و استنشاق در مقدمه غسل و همچنین استبراء مطرح نشده است. که لازم است براساس سبک و سیاقی که شیخان فرموده اند استبراء و مضمضه و استنشاق مورد توجه قرار بگیرد. این یک ترتیبی است برای غسل هرچند استحباب دارد ولی مقدمه مقدمه ای است که ترتیب و کیفیت که اینجا صحبت از کیفیت غسل هست که دو کیفیت دارد ترتیب و ارتماسی، در کیفیت اول که شروع می کند می گوید «الترتیب و هو ان یغسل الراس» دیگر نمی فرماید «ان یبادر الی الاستبراء او یبادر الی المضمضه و الاستنشاق».

استبراء و نصوص آن

بنابراین الان استبراء را باید ببینیم مدرک استبراء چیست و نقش آن کدام است. درباره استبراء نصوصی که داریم صحیحه حلبی، سند این است که محمد بن علی بن الحسین شیخ صدوق باسناده عن عبیدالله بن علی الحلبی که اسناد شیخ صدوق به عبیدالله بن علی الحلبی صحیح است و روایت می شود صحیحه. «قال سئل ابوعبدالله علیه السلام عن الرجل یغتسل ثم یجد بعد ذلک بللاً و قد کان بال قبل ان یغتسل قال لیتوضو و ان لم یکن بال قبل الغسل فلیعد الغسل»[3] این نقش استبراء که از امام صادق سوال شد که مردی غسل می کند غسل جنابت پس از غسل جنابت یک رطوبتی می بیند که خارج می شود از احلیلش ولی قبل از غسل جنابت بول داشته است می فرماید فقط وضو بگیرد و به غسلش صدمه ای نمی زند و بعد تکمیل می کند بیان را می فرماید اگر قبل از غسل بول نکرده باشد این بلل و رطوبت را ببیند باید غسلش را اعاده کند. بنابراین استبرائی که گفته می شود لازم است و فائده اش معلوم است و تا آن حد لازم است که باید غسل استبراء انجام گیرد و الا اگر استبراء انجام نگیرد و بللی ببیند باید غسل را تکرار کند. حتی گفته می شود که اگر بللی هم نبیند و غسل بکند بدون استبراء بعد برود برای قضای حاجت از روی اختیار بول کند شبهه می شود که در مجرا ذراتی از منی باقی مانده باشد و احتمال جنابت مجددا وجود دارد لذا استبراء قبل از غسل یک امر قطعی و لازم خواهد بود. روایت دیگر هم در این رابطه هست صحیحه حلبی که این سند همان سند استثنائی است که می گوییم مشایخ شیخ کلینی تا ابن ابی عمیر و شیخ ابن ابی عمیر تا امام صادق که محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر عن حماد عن الحلبی که حماد از اصحاب اجماع است عن ابی عبدالله علیه السلام «قال سأل عن الرجل یغتسل ثم یجد بعد ذلک بللا و قد کان بال قبل ان یغتسل قال ان کان بال قبل ان یغتسل فلا یعید الغسل»[4] سند و متن کامل و درست است. تا به اینجا مسئله روشن است. باسناده عن محمد بن الحسن الصفار عن محمد بن عیسی عن احمد بن هلال که سند خالی از اعتباری نیست این متن خیلی مهم است «قال سالته عن رجل اغتسل قبل ان یبول فکتب علیه السلام ان الغسل بعد البول»[5] این خیلی مهم است که ترتیب را روایت بیان می کند. بنابراین در غسل ترتیبی استبراء قبل از غسل ترتیبی است منصوص که شیخان هم به آن عنایت فرموده اند. تلقی نشود که ما اشکالی بر این متن می کنیم، می گوییم متن توجه به خود عملیات غسل داشته و توجه به استبراء و مضمضه و استنشاق نداشته است. نکته دومی که عنوان شد مضمضه و استنشاق بود. در مضمضه و استنشاق گفته شد که شیخان می فرمایند: اگر کسی بخواهد غسل کند باید استبراء کند پس از استبراء محل تطهیر بشود آنگاه مضمضه و استنشاق، و بعد عملیات غسل را اقدام کند.

استنشاق و مضمضه

در این رابطه نصوصی که داریم از این قرار است: محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید که اسناد شیخ درست است عن ابن ابی عمیر عن ابن اذینه عن زراره که صحیحه زراره است «قال سالت اباعبدالله عن غسل الجنابه» از کیفیت غسل جنابت سوال کرده است. مقدمه غسل را امام صادق فرموده است «فتغسل فرجک» الی اینکه فرمود «ثم تمضمض و استنشق» امر به مضمضه و استنشاق کرد «ثم تغسل جسدک»[6] یعنی قبل از عمل غسل جنابت باید مضمضه و استنشاق داشت. این روایت سندش هم صحیح است و ظاهرش هم امر است باید واجب باشد منتها با توجه به جمع بین این روایات استحباب استفاده می شود. روایت دیگری می فرماید: عن عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله علیه السلام «قال المضمضه و الاستنشاق مما سنّ رسول الله»[7] سنت پیامبر است. روایت دیگر شیخ صدوق می فرماید «روی عن الامام الصادق علیه السلام قال فی غسل الجنابه ان شئت ان تمضمض و تستنشق فافعل و لیس بواجب»[8] با توجه به این دو روایت معلوم شد که مضمضه و استنشاق هم جزء ترتیبی است که در غسل ترتیبی آمده است اما می شود بگوییم که یک مستحب موکد است. برای اینکه در همین جلد اول وسائل باب بیست و چهار از ابواب جنابت هشت روایت مربوط به مضمضه و استنشاق آمده است و دیدیم که در حال جنابت هم مضمضه و استنشاق نقش طهارت جزئی را ایفاء می کرد. بنابراین مضمضه و استنشاق را می توانیم مستحب موکد اعلام کنیم و در ترتیب وارد کنیم همان طوری که استبراء را در این رابطه با مدرک ارائه کردیم. بعد از این دو نکته می رسیم به اصل ترتیب.

سوال:

پاسخ: یک قاعده ای در رجال داشتیم که گفتیم استفاده از روایت لازم نیست که کل متن مساوی باشد و حتی درست باشد اگر یک وقت دیدیم که صدر روایت مشکل دارد مفهوم نیست و ذیل واضح است اشکال ندارد. هر جمله ای از امام کلامی است و هر کلامی معنایی دارد بنابراین بیان استحباب و وجوب در یک روایت هیچ مانعی ندارد چنانچه شاهد اقوی این است که کیفیت صلاه را که در بحث صلاه می رسیم که بیان می کند در یک بیان واجبات صلاه و مستحبات صلاه ذکر می شود و مشکلی ندارد.

سوال:

پاسخ: تمامی این بحثی که درباره غسل جنابت نسبت به رجال داریم از واجبات و مستحبات و مکروهات طابق النعل بالنعل برای نسوان هم همین است.

ترتیب و ادله آن

«الاولی الترتیب و هو ان یغسل الراس و الرقبه اولا ثم طرف الایمن من البدن ثم طرف الایسر و الاحوط ان یغسل النصف الایمن من الرقبه ثانیا مع الایمن و النصف الایسر مع الایسر و السره و العوره یغسل نصفهما الایمن مع الایمن و نصفهما الایسر مع الایسر و الاولی ان یغسل تمامهما مع کل من الطرفین و الترتیب المذکور شرط واقعی لا شرط ذکری فلو عکس ولو جهلا او سهوا بطل»[9] درباره ترتیب متن را خواندم، اما ادله ترتیب: این ترتیب فقهاً واجب است اجماعاً و نصاً. اما اجماعاً سید علم الهدی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «و مما انفرد به الامامیه وجوب الترتیب فی الغسل بعد الجنابه» می فرماید: آنچه که از اجماع علمای امامیه هست این است که غسل جنابت به ترتیب انجام بگیرد. شرح می دهد که اول سر و گردن بعد سمت راست بعد سمت چپ این ترتیب مجمع علیه است عند الامامیه. در آخر هم می فرماید «دلیلنا علی ذلک الاجماع»[10] و نصی هم که در این رابطه داریم که بحث می کنیم. محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «الترتیب واجب و هو مما انفرد به الاصحاب»[11] برگرفته از بیان سید می فرماید: در غسل جنابت ترتیب واجب است و مورد اجماع اصحاب هست. و علامه حلی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: در غسل جنابت ترتیب واجب است «و علیه علماونا اجمع»[12] مورد اجماع علمای ماست. بعد از علامه حلی صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: ترتیب واجب است «و لا خلاف فیه اجده»[13] خلافی در این رابطه برنخوردم یک خلافی نسبت داده شده به صدوقین که به متن مراجعه کنید واقعش خلاف دیده نمی شود. و در آخر سید الحکیم می فرماید: «العمده الترتیب بین الرقبه و الجسد الاجماع» بعد ادامه می دهد می فرماید بین بقیه اعضاء هم «الاجماعات»[14] این بحث اجماع بود تا اینجا. و اما نصوص: نصوصی که در این رابطه آمده است صحیحه زراره که سند صحیح اعلائی است عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد بن عیسی عن حریز عن زراره «قال قلت کیف یغتسل الجنب» دقیقا از کیفیت غسل جنابت سوال می شود «فقال ان لم یکن اصاب کفه شیئا غمسها فی الماء ثم بدء بفرجه فانقاه بثلاث غرف ثم صب علی راسه ثلاث اکف ثم صب علی منکبه الایمن مرتین و علی منکبه الایسر مرتین» دیدیم ترتیب دقیق بیان شد پس از مقدمات اول سرش را شستشو کند بعد از شانه راست غسل را ادامه بدهد و در آخر هم شانه چپ «فما جری علیه الماء فقد اجزءه»[15] هرجا که آب جاری گردد دیگر اجزاء است کافی است.

سوال:

پاسخ: بله مضمره است ولی ما صحیح را نسبت به سند در نظر می گیریم مضمره مربوط به اصل اعتبار سند رجالی نیست از اوصاف سند است نه از خود اعتبار رجال. نسبت به اعتبار رجال می گوییم صحیح اعلائی است. مورد دوم از نصوص که استدلال شده است که حدیث صحیحه اعلائی است محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد عن حریز عن زراره عن ابی عبدالله علیه السلام «قال من اغتسل من جنابه فلم یغسل راسه ثم بدا له ان یغسل راسه لم یجد بدّا من اعاده الغسل»[16] اگر کسی ترتیب را بهم زد از شانه هایش غسل را شروع کرد یادش آمد که سرش را نشسته این دیگر هیچ راهی ندارد که غسل را از اول شروع کند چون ترتیب که به عمل نیامده است غسل ترتیبی صورت نگرفته و مجزی نیست. این مسئله ترتیب تا به اینجا اشکالی نداشت اجماع و نص با هم موافقت داشتند که ترتیب واجب است. و اما یک دسته یا یک طائفه از روایاتی داریم در این باره که آن روایات می فرمایند یعنی ظهور دارند بر اینکه ترتیبی در کار نیست و فقط غسل جسد کافی است از ترتیب هیچ خبری در آن روایات وجود ندارد و روایات یکی دو تا نیست و چند تا روایت است. یک قاعده رجالی گفته بودیم که اگر روایت چند تا بود حمل بر تقیه یا ناممکن است و یا بسیار مشکل قاعدتاً و تحلیلاً چون یک روایت در حال تقیه می شود یک دسته از روایات تقیتاً کار مشکلی است. پس ابتداءً حمل بر تقیه که زمینه ندارد. و اما در تعارض ابتدائی یک نکته ای که گفته می شود این است که روایات دال بر ترتیب مقدم اند. روایاتی که دال بر ترتیب است پشتوانه اجماع داشت اجماعی بود آن هم از سوی قدمای اصحاب سید علم الهدی و مشهور محقق حلی. بنابراین روایاتی که تعارض بکند به این روایات ترتیب اصلاً قابل معارضه نیستند و توان معارضه ندارند چون این روایات پشتوانه اجماع دارند. مضافا بر اینکه روایاتی که ظهور دارند یا ظاهرشان عدم ترتیب بین اعضاء هست در حد ظهور است این روایات در حد نص بود و طبیعتاً بین نص و ظاهر جمع کار طبیعی است لذا آن روایات اصلا ساقط نمی شود و کنار گذاشته نمی شود. جایی که نص و ظاهر در کار باشد بحثی از تعارض به میان نمی آید و به طور طبیعی نص مقدم بر ظاهر است تقدمش هم تقدم حکومتی است شرح می دهد که گفتیم یک قسم از حکومت شارح و مفسر است قسم دوم حکومت تضییق و توسعه است.

سوال:

پاسخ: آن روایات به طور کامل معرض عنها نیست چون آنها اصل غسل را اعلام می کنند اطلاقا و ترتیب را ذکر نمی کند. بنابراین صورت آن روایات یک صورت کلی و اجمالی است این روایاتی که ترتیب را بیان می کند شرح می شود جمع بین اجمال و تفصیل متن و شرح است در حقیقت روایات دال بر ترتیب شارح است بر ان روایاتی که ترتیب ندارند و ظاهرشان اطلاق است. پس تقدم دسته اول بر دسته دوم یک تقدمی است حکومتی بلا شبهه. و اصلا نوبت به تعارض نمی رسد. که در باب حکومت گفتیم که تعارض از ابتداء مهار می شود در مرحله تحقق نمی رسد حکومت تعارض را از ابتداء جلوگیری می کند تقدم و تاخر را اعلام می دارد. بنابراین روایات دال بر ترتیب مقدم اند بلا شبهه. تا به اینجا ترتیب در غسل جنابت واجب نصاً و اجماعاً و بلا شبهه و مطابق با فتوا. فقط چیزی که باقی ماند نکته تکمیلی که ترتیب بین همه این سه قسمت از اعضای اصلی از قسمت های اصلی بدن یا نه فقط ترتیب این است که اول سر و گردن و بعد بدن و قسمت دوم دو قسمتی هست یا سه قسمتی شرحش ان شاء الله فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo