< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

97/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه 80 هود درباره ولایت امیرالمومنین و اهل بیت

آیه ای که امروز آماده کردم که تفسیرش را از مفسرین برای شما یادآور بشوم و در ضمن از کلام ائمه معصومین مخصوصا از امام عسگری که پس فردا سالروز شهادت آقا هست استفاده کنیم ان شاء الله.

خلاصه آیه و تفسیر آن چیست؟

آیه عبارت است از آیه شماره هشتاد سوره هود. ﴿قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ﴾ ببینیم این آیه ظاهرش چیست و تفسیر آن چه باشد. اگر برای من در برابر شما قوتی باشد یا پناه ببرم به رکن شدید. این چه باشد که از این آیه استفاده می شود که آنچه که از بافت این آیه استفاده می شود و برداشت ابتدایی این است که گویا غلبه و قدرت و پیروزی در برابر سختی ها و مشکلات و عناد معاندین این است که یک قوه ای انسان داشته باشد و پناه به یک رکن شدیدی داشته باشد. این اگر در صحبت عامیه بود که می گفتیم قوت و زوری داشته باشد و یک تکیه گاه محکمی داشته باشد خوب است اما این که در قرآن آمده این قوتی که برای انسان دیگر توانی می دهد که در برابر سختی ها و گرفتاری ها و معارضه ها و مشکلات ریز و درشت با این قوت کم نیاورد این قوت چه باشد؟ و این رکن شدیدی که به آن رکن شدید در عین حال اینکه قرآن جای دیگر می فرماید ﴿وَلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ﴾[1] یک رکن شدیدی داشته باشد که اگر به آن پناه ببرد رکن قابل صدمه نباشد و استوار و مستحکم آسیب ناپذیر باشد. این رکن شدید و این قوت که در قرآن آمده که تلقی ابتدائی را فهمیدیم به تفسیر مراجعه می کنیم. ما اینقدر می فهمیم که این قوه از آن قوه هایی است که اگر آدم داشته باشد کامل است دیگر و شکست دیگر ندارد.

مراجعه به تفاسیر

تفسیر مراجعه کنیم. کتاب تفسیر عیاشی صالح بن سعید عن ابی عبدالله علیه السلام که این کتاب معتبری است که یکی از طرقی که می توانیم به حدیث و روایت اعتماد کنیم این است که کتاب معتبر باشد. اعتبار کتاب برای ما ثابت بشود. تفسیر عیاشی یکی از تفاسیر معتبری در عداد تفسیر قمی و اینها هست منتها راوی ها یک کسی آمده چاپ دوم کتاب را که چاپ کرده است گفته این راوی ها اسم اینها چه فائده دارد ما حدیث را می خواهیم اسم ها را حذف کردند راوی های سند را حذف کردند که متاسفانه در آن چاپ اصلی دیگر نیست و اگر بود مثل تفسیر قمی ولی تفسیر از اعتبار بالایی برخوردار است در این تفسیر روایتی که نسبت به این آیه آمده است صالح بن سعید عن ابی عبدالله علیه السلام «فی قول الله تعالی لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ قال قوه القائم» قوت آن قوت است «و الرکن الشدید ثلاثماه و ثلاثعشر اصحابه»[2] سیصد و سیزده نفر اصحاب امام عصر معنای رکن شدید است. این رکن شدید است.

رموز موفقیت

یک کسی سوال می کرد که سیصد و سیزده نفر از همین علماء بلکه از مجتهدین هست چرا آقا مجتهدین سیصد و سیزده نفر که شکی در آن نیست. فرق دارد این سیصد و سیزده نفری که از اصحاب آقا باشد آن اصحابی هستند که مصداق رکن شدید باشد. آن سیصد و سیزده نفر در یک زمان با آن خصوصیت کار سختی است ممکن است در یک عصر یک مثلی داشته باشد مثلاً مثال برای شما بزنم در عصر امام خمینی مثلا فرض کنید یک نفرش خود امام خمینی بوده از باب مثال، یا یک نفر از باب مثال شهید صدر بوده یا یک نفر از باب مثل سید الخوئی بوده در عصر خودش. خب سیصد و سیزده نفر افرادی که رکن شدید باشد پیدا بشود رکن شدید خیلی خصوصیات دارد ان شاء الله معرفت ها در عین حالی که دنیا به طرف خرابی می رود معرفت ها از طرف دیگر دارد اوج می گیرد پناه بر خدا گفته می شود همین آقای خاشقچی یا ترک است یا ازبک است عرب هم نیست ازبک ها که زمان بخارا رفته عربستان مانده و شد از ارکان سعودی و خیلی مقرب بعد فکر کرد ذهنش عوض شد ایشان که در حقیقت مورد ترور یا قتل قرار گرفته است به خاطر اینکه ذهنش عوض شده، یک جمله گفته بود در مصاحبه که علمای اهل تسنن و علمای وهابیت و ابناء عامه بروید از علمای نجف الگو بگیرید معرفت پیدا کرده است ببینید که علمای نجف چطوری توانستند حکم حشد الشعبی و چطوری توانستند داعش را فتوای فقهای نجف به لطف خدا از بین برد بروید از آنها الگو بگیرید. که بردند و چه جوری کشتند حتی گفته می شود که الان کشته نشده باشد پنهان کرده اند او را. در این زمانی که ما زندگی می کنیم برای خود ما عجب خداوند چه نعمتی به ما داده غفلت چه کار می کند، ما قوه داریم قوت الهی الحمد لله به عنوان یک نعمت داریم این قوت الهی وجود مقدس اقا امام عصر است لذا گفته می شود کسی که آشنا با امام عصر باشد نه از نظر روحی شکست می خورد و نه از نظر جسمی و ظاهر زندگی شکست می خورد. دارای قوتی است که تا به آخر می ماند. شک و شبهه ای در کار نیست. اگر شما یک گوشه کوچکی تاریخ نجف را فکر بکنید مخصوصا زمان ما که زمان بعثی ها بود از نظر ظاهری حوزه نجف که خار چشم کمونیست ها آن روز بود نظام بعثی یعنی نظام کمونیستی عراق با شوروی هماهنگ بود و جزء اقوام کمونیست بود و خود صدام که اینها کافر بودند. اینها که کافر بودند و احکام شرع اصلا چیزی سرشان نمی شد و کمونیست بودند و حوزه علمیه هم خار چشم شان بود چه ابهتی خدا داده بود که آقای خویی می گفت که من اینجا نشستیم که حوزه را حفظ کنم. اگر ابهت آن مرجع نبود راحت جمع می کرد و چی می شد. ایران چند اعلامیه می داد جنگ که پیش نمی رفت و کشورهای عربی که کار نداشت همه را از دم می کشت مثل شوروی ها که در تاریخ علماء را انداختند در داخل دریا. یک ابهتی بود یک قوه ای بود که جرأت نمی کردند و الا پشتوانه ظاهری اصلا وجود نداشت جز چند تا محکومیت از خارج. مثلا صدام و کمونیست ها محکومیت را گوش می دادند؟ دروغ و کذب را می گفتند سیاست. یک روزی همان جا نجف بودیم برای تسفیر و اخراج طلاب خارجی مثلا ایرانی ها که در اذیت بودند یکی از وزراء آمد پیش آقای خویی آقا نصیحت کرد و موعظه کرد بشر دوستانه و مسلمان هستند بیرون که رفت از بس که متقلب و خائن بودند پیش روی آقا شروع کردند گریه کردن سمعاً و طاعهً، اقا بعد از این جلسه فرمود که دیگر ان شاء الله قضیه تسفیر حل شد و اینها قول دادند و اشک ریختند. نمی دانم فردایش بود یا پس فردایش بود یک تسفیر اصلی شروع شد که همه را جارو کردند و اعلام کردند که اخواننا الجاریه الایرانی بعد یومین نرجی خروجکم. خلاصه بعد می گفتند چه بوده، سیاست که دروغ و دغل و کلاه برداری و حیله. اما به عین و شهود دیدیم من الان یکی از دوستان رفته بود با آقای سیستانی صحبت کرده بود آقای سیستانی گفته بود که من را صدامی ها بیست بار گرفتند و ما که می دانستیم که بعثی ها کسی را که می گرفت تمام بود اصلا دلیل دیگر نداشت مستقیم به طرف قتل. اما خود آقای سیستانی گفت فقط خدا حفظ کرد چون حوزه می خواهد بماند ایشان مرجع اول حوزه باشد گفت بیش از بیست بار من را بعثی ها آوردند صدامی ها بردند خدا حفظ کرد که دوباره آزاد کرد. بنابراین «لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً» این قوه است که ملموس است با بصیرت لمس بشود. کسی اگر بصیرت داشته باشد لمس بشود بکم قوه. تاریخ قبلی هم فکر کنید زمان امام خمینی که شاه بود شما اکثریت شما یا بچه سن بودید یا نبودید آن زمان چیزی نبود اگر امام خمینی را می گرفتند به شهادت می رساند و جمع می کردند هیچ خبری نبود. یک ابهت خدا می دهد که محفوظ می ماند لذا الان حوزه ها اگر حوزه هست به عنایت آقا امام عصر است و این را نگوییم که طلبه ها وضعیت شان خوب است یا بد است که خوب هم داریم و بد هم داریم هست قطعا خوبانی که به وسیله خوبان همین الان خوبانی هستند که ارتباط دارند چه اینجا و چه نجف. مورد عنایت آقاست همین الان آقا عنایت دارد عنایت عمومی که هست و عنایت خاص همین الان هست و مثال هایش هم داریم. این را هم داشته باشیم آن عنایت خاص که هست معنایش این نیست که آدم خودش برسد به جایی که ترک دنیا بکند ترک دنیا فقط به واجبات و محرمات عادی باشید و خودتان را سرباز آقا بدانید باور کنید کارهای اداری تان و کارهای زندگی تان و کارهای سختی تان اگر به یک مشکل برخورد باریک می شود و بریده نمی شود چون ارباب آن جور لطفی دارد که تنها نمی گذارد حتی آدمی مثل ماها که مسمای آن هستند تنها نمی گذارد نمی گذارد بیافتیم و نمی گذارد آبرویمان بماند. چون آقاست و چون آقایی معنایش این است ما که اهلیت نداریم او اهلیت دارد. گفت چرا می روی در خانه کریم با این وضعیت گفت کریم من را از در خانه اش رد کند به کریم اشکال هست نه به من من که کسی نیستم. اینها اهل کرم اند اینها از در خانه اش کسی را رد نمی کند. به عنوان طلبه هیچ گاه نسبت به عنایت آقا شک نکنید. اگر یک کمی به خودتان ناخواسته شک کردید به آن شک نکنید از طرف ما که نیست از طرف اوست آقا که کرمش کم نمی آورد. بنابراین «لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً» چنین قوتی هست که هست و تا ابد هم هست. یکی از رمز که دین و مذهب اهل بیت جاودانی است که جاودانی یعنی می ماند تا ابد به برکت وجود اقاست. و خود وجود مقدس آقا افرادی را دارد که در خدمت آقا هستند از آقا دستور می گیرند و مورد عنایت هم هستند و خواهد بود. برای شما یک مورد را از این عنایت ها را به عنوان مثال و نمونه بگویم و بعد بروم روایاتی را از آقا امام عسگری یادآور بشوم. درباره عنایت خود امام عصر سلام الله تعالی علیه کسی مکه بود از همین جمع هست یک مسئله ای برایش پیش آمد یک مرتبه گیج شد گفت چه کار بکند تا مسئله برایش پیش آمد دید دید یک سیدی آنجا نشسته، مسئله را پرسید جوابش را گرفت بعد سید از احوال خصوصی این یک مقدار خبر داد و بعد رفت. تمام شد. کیه و کجاست؟ آقاست. هر موقع من برای تجربه بگویم هر موقع به یک بن بست شدیدی گیر کردید یک توسل از عمق دل به خود اقا بکنید بدون معطلی کمک تان می کنید معطل نمی شود. جواب می دهد. توسلش را به هر زبانی منتها ما توسلی که ترتیبش را داریم یا بگویید یا اباصالح المهدی ادرکنی یا یا بقیه الله ادرکنی و همان لحظه دست آدم را می گیرد و کمک می کند. یک نفر طلبه ای هست به این مضمون می گوید در یک جلسه بسیار مهمی مطلبی را که می خواستم بگویم در همان نقطه حساس مطلب رسیدم یک مرتبه مطلب از ذهنم پرید آبرو رفت، همین طوری که ماندم که اگر آن مطلب نیاید دیگر وضع بهم می خورد جلسه بسیار مهم، یک مرتبه توسل کردم یا بقیه الله به قول عوام مطلب به ذهنم آمد فورا. آقا کمک و عنایتش این جوری است. در توصیه های ادعیه ای که ما داریم من همین دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن که دعای خیلی خوبی است این دعا را قبل از انقلاب در مسجد خضراء پشت سر آقای خویی که نماز می خواندم آنجا آن دعا در قنوت گفته می شد. اسم امام عصر و دعا برای امام عصر نکته اصلی بود و هست توصیه مراجع بزرگ تقلید این است در مراسمی که می روید و جلساتی که شرکت می کنید یادی از اقا بکنید اسمی از اقا ببرید و دعا برای سلامتی آقا بکنید که هم سربازی آدم را تثبیت می کند و هم وظیفه انجام می شود. اگر انسان خدای نخواسته «لا ترکنوا الی الذین ظلموا» اگر جایی است من تجربه دارم یک کسی خطیب بود و سخنران بود و بسیار خطیب معروفی بود اسم آقا را نمی برد می گفت چرا؟ می گفت من جهانی صحبت می کنم جهان ممکن است پذیرش نداشته باشد که اسم آقا را ببرم و معتقد به امام زمان نیستند. حسن عاقبتش این شد که تقریباً مثل یک آدم معتادی که از دنیا برود که ببرند و دفنش کنند. بر عکس آن هم آدمی را سراغ دارم که برای اسم مبارک آقا به شهادت رسیده تا ابد زنده هست و آثار و برکاتش هم تا ابد می درخشد این هم سید نور الله شوشتری که صاحب احقاق الحق است. که به خاطر اسم آقا شهید شده. او که آخر سر آمدند که تمام کارش تلاش او برای ولایت بود یک کسی جاسوس شد و آوردند خودش را جا زد مدتی پیش ایشان به عنوان خدمتگذار یا طلبه بعد گزارش های خصوصی و نوشته هایش را برد به نواصب آن روز داد آقا را به شهادت رساندند. آن تا ابد اسمش می درخشد احقاق الحق تا ابد احقاق الحق است به خاطر ولایت و اسم ائمه و اسم آقا امام عصر خودش و جسمش را داد ولی روحش را زنده نگه داشت. من موفقیت یک طلبه را اعلام بکنم یک طلبه موفق چه طلبه ای است و یک فقیه موفق چه فقیهی است. تجربه دارید طلبه ها درس می خوانند سواد هم دارند یک مرتبه وسط راه می بینی رفت یک جا استخدام شد گناه نیست ولی دیگر آن سرباز آقا نیست رفت. کسی که در معرض مرجعیت بوده آنکه وصل بوده با آقا امام عصر مرجع تمام جهان و تشیع شده است با همه سختی ها و با همه تبلیغات سوء مرجع شده است و ارتباط با آقا داشته است. مرجعیت را کسی به کسی نمی تواند بدهد مرجعیت عظمی از سوی لطف خدا و به وسیله ارتباط با امام عصر به وجود می آید. در تاریخ نجف یک نگاه کوتاهی که بکنیم چرا در بین فقهاء و علمای نجف سید بحر العلوم از یک محبوبیت و جاذبه خاصی داشت؟ برای اینکه ارتباطش گفته می شود آن میزان تشرفی که سید بحر العلوم داشته هیچ کسی از علماء و فقهاء نداشته اند. هر یکی از فقهای بزرگی که شما در نجف از من سوال کنید یا خودتان مطالعه کنید پیدا نمی شود بدون اتصال و بدون اینکه دستی به دامن آقا زده باشد و آقا جواب سلامش را گفته باشد. لذا در زندگینامه بعضی از فقهای بزرگ نجف گفته می شود که سلام را که می داد جواب سلام را از خود آقا می شنید لذا شد آن فقهائی که تا ابد هم فقیه هستند و می درخشند و هیچ نورانیتش خاموش نشدنی است. بله نورانیتی که خاموش نشود باید به اصل و ذات نور وصل بشود نور اصلی انوار الهی ائمه اطهار هستند.

روایت از امام عسگری

روایتی را امام حسن عسگری سلام الله تعالی علیه برایتان بخوانم امام عسگری می فرماید: «اورع الناس اعبد الناس ازهد الناس» اینها کیانند؟ «اورع الناس من وقف عند الشبهه» یک چیزی که شک می کنید یک مالی است و یک حرفی است جواب کسی را می دهید شک می کنید باید توقف کنید نگویید تا یقین پیدا شود. «اعبد الناس من اقام علی الفرائض» آنکه بهترین یا کامل ترین بنده خدا هست از بین مردم کسی است که واجبات را اقامه کند. «ازهد الناس من ترک الحرام» ترک حرام فقط لحم خنزیر نیست و ترک حرام این است که یک جایی می دانید که سوء ظن پیش می آید اجتناب کنید سوء ظن نداشته باشید یک جایی که احتمال غیبت می دهید غیبت نکنید یک جایی که می دانید اینجا ممکن است این حرف درست نباشد نزنید. «اشد الناس اجتهاداً» سرسخت ترین مردم از حیث اجتهاد یعنی تلاش و جدیت مثبت چه کسی است؟ «اشد الناس اجتهاداً من ترک الذنوب»[3] کسی که گناهان خودش را ترک کند. به هیچ تردید همین چهار سوالی که امروز گفتیم با چهار تا جواب اگر کسی عمل کند آخرتش و دنیایش و آبرویش و عزتش بیمه و محفوظ است. شک و شبهه ای هم نیست. عزت اصلی هم به دست می آورد. الان در دنیایی که امروز زندگی می کنیم عزیزترین مردم کیاند در کل؟ در کل عزیزترین فرد بین مومنین یک مرجع جامع الشرائط است. شما در عراق که بروید الان لفظ سید الخوئی محبوب ترین لفظ در سرتاسر عراق است. فقط نشست فقه نوشت و فقط نشست یا اباصالح المهدی گفت. این چهار نکته را رعایت می کرد. چهار تا نکته را اگر داشتید عزیزترین مردم در تاریخ هم می شود که ﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾[4] خدایا ما را از مومنین قرار بده.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo