< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

96/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسئله چهل و یک و فروعات آن

ذیل مسئله این است که سید می فرماید: «اذا توضو وضوئین و صلی بعد کل واحد صلاه ثم علم حدوث حدث بعد احدهما یجب الوضو للصلوات الآتیه و اعاده الصلاتین السابقتین ان کانتا مختلفتین فی العدد» یعنی دو نماز گذشته را اعاده کرد به عنوان دو نماز اگر مختلفتین بود. مثلاً یکی نماز سه رکعتی بود و یکی نماز چهار رکعتی. «و الا یکفی صلاه واحده بقصد ما فی الذمه» و الا اگر مختلفتین نبود صلاه ظهر و عصر و عشاء بود یک نماز قطعا از او فوت شده مردد است بین این سه نماز جایی که متعلق تکلیف مشخص نباشد ولیکن اجمالاً حدود معلوم باشد زمینه برای قصد ما فی الذمه فراهم می شود که آنچه در ذمه من است انجام می دهم. «جهرا اذا کانتا جهریتین و اخفاتا اذا کانتا اخفاتیتین»[1] در این فرض اول می فرماید: جهرا بخواند آن یک نماز را «اذا کانتا جهریتین» چنین اتفاقی می افتد که در ذمه یک نمازی باشد که هر دو جهریه باشد و هر دو هم شکل همدیگر؟ در سفر ممکن است آدم یقین دارد آن هم یک فرض بسیار نادری است که بین نماز صبح و نماز عشاء. یک کسی با این فاصله شک بکند فقط یک تصوری است. این مثال فرض دارد ولی چون سید یزدی می گوید که دقت ایشان یک دقتی نیست که به آن اشکال کنیم خیلی دقیق است قطعا جهریتین تصور دارد منتها دو صلاتی باشد که هر دو مثل هم یا دو رکعتی یا چهار رکعتی هر دو هم جهری باشد تصورش فقط آنچه که ما فهمیدیم بین نماز صبح و نماز جمعه می شود تصور کرد که پشت سر هم هست. جای دیگر تصور ندارد.

 

در جهر و اخفات مخیر است

«جهرا اذا کانتا جهریتین و اخفاتا اذا کانتا اخفاتیتین» یک نماز را اخفاتی بخواند به قصد ما فی الذمه اگر اخفاتیتین باشد مثل نماز ظهر و عصر، «و مخیرا بین الجهر و الاخفات اذا کانتا مختلفتین» و مخیر باشد بین جهر و اخفات اگر آن دو نماز هم شکل و هم عدد مختلفتین باشد یکی عصر باشد و یکی هم عشاء. «و الاحوط فی هذه الصوره اعاده کلیهما» در این صورتی که مختلفتین باشد احتیاط این است که هر دو را اعاده کند به یک نماز هم اعتناء نشود. این بحثی که اینجا گفتیم در مورد اعاده صلاتین که دیروز شرحش را دادیم که مورد اجماع و مستفاد از نصوص است. و اما درباره جهر و اخفات که فرموده اند مخیر است مکلف بین جهر و اخفات این تخییر از کجا آمده است؟ دیروز روایتی را گفتیم که در آن حدیث آمده بود «عن غیر واحد عن ابی عبدالله علیه السلام» اولا این غیر واحد که اعتبار دارد در سند، یک وقتی گفته بودم اگر یک راوی معتمد می گوید عن بعض اصحابنا، راوی معتمد است و اصحابنا هم می گوید و بعض اصحابنا که قطعاً از اصحاب است پس این روایت در حد حسنه باید بشود. اینکه گفت از اصحاب ما هست و او خودش اعتماد کرده است و او خودش هم راوی جلیل القدری است یک نوع اعتبار می شود. این را گفته بودم اما این تنهایی وثاقت به هیچ وجه نمی آورد امتیاز می آورد. اعتبارمّایی به وجود می آورد. در بحث ها گفتیم که اعتبار درجات دارد اعتبار کامل که صحیحه و موثقه است، اعتبارمّایی که روایتی باشد در کتب اربعه یا حتی مرسله هم باشد اینها یک اعتبارمّایی دارد پس اعتبار درجات دارد. که «عن بعض اصحابنا» یک نوع اعتباری است ولی در حد توثیق نمی شود تلقی کرد. اما اگر «عن غیر واحد» گفتیم که معنایش این می شود روایت را نقل کرده است از یک و دو نفر نیست یعنی از جمعی نقل کرده است. «عن غیر واحد» یعنی از یک مجموعه ای. بنابراین مورد اعتبار و وثوق می شود اگر تعبیر «غیر واحد» بود. در ذیل همان روایت آمده بود که از محاسن برقی نقل می شد که اگر یک کسی نمازی را ترک کرده و نمی داند ظهر است و عصر است و عشاء، یک چهار رکعتی بخواند این دو مطلب را اعلام می کند: 1. این مطلب اعلام می شود که در این فرض یک چهار رکعتی به قصد ما فی الذمه کافی است که موید مطلب قبلی ما می شود. 2. مطلب دیگر که از این روایت استفاده می شود این است که جهر و اخفاتی را در این روایت مورد اشاره قرار نداده است. طبیعتاً اختلاف وجود داشته، سه تا نماز که تصریح شده صلاه ظهر و عصر و عشاء مختلف است جهر و اخفات مشتبه است از آنجا که اشاره ای به جهر و اخفات نشده است و فرموده است که یک نماز چهار رکعتی کافی است دلالت التزامی اش این می شود که جهر و اخفات در اختیار شماست مخیرید که جهر بخوانید یا اخفات. مشهور از این حدیث شریف این مطلب را استفاده کرده اند. اما سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه این مسئله را مبسوط بحث می کند در این رابطه که می رسد می فرماید: اخفات را ما نمی توانیم به عنوان یک امر تخییری مستفاد از این نص اعلام کنیم هرچند مشهور استناد کرده اند به مشروعیت جهر و اخفات یا به عبارت دیگر استناد کرده اند به اثبات تخییر به این روایت ولی این استناد قابل التزام نیست. برای اینکه این روایت درباره صلوات فائته آمده است. مورد خاص دارد و تعدی از مورد خاص کار آسانی نیست و ما مواردی می توانیم داشته باشیم که هنوز فوت صلاه صورت نگرفته باشد وقت باقی باشد و ما شک بکنیم بین بطلان یکی از این دو تا وضو و دو نماز هم خوانده باشیم وقت باقی است، این نماز فوت نشده و وقت باقی است. بنابراین تعدی کار مشکلی است. قاعده ما این بود که در تعدی باید احتمال خصوصیت وجود نداشته باشد. این از یک سو، از سوی دیگر تناسب حکم و موضوع هم بین مورد و موارد دیگر وجود داشته باشد. در این صورت می توانیم تعدی بکنیم.

 

احتمال خصوصیت

اما اگر احتمال خصوصیت وجود داشت در حد احتمال عقلائی و عرفی کافی است که ما نتوانیم تعدی از مورد بکنیم. در اینجا نظر ایشان این است که احتمال خصوصیت وجود دارد در صورتی که احتمال خصوصیت وجود دارد تعدی نمی شود و فقط در این مورد مکلف می تواند یک چهار رکعتی یا جهراً و یا اخفاتاً به جا بیاورد و کافی و مبرئ ذمه است.[2]

 

سوال:

پاسخ: احتمال فرق می کند احتمال عقلائی باشد کافی است و احتمال عقلی کافی نیست. اینجا را می فرماید که احتمال عقلائی است. که قاعده ما این است که در تعدی از مورد احتمال خصوصیت احتمال عقلائی اگر باشد نمی توانیم تعدی بکنیم. قاعده این شد که احتمال عقلائی بود تعدی جایز نیست به همان مورد اکتفاء کنیم و احتمال اگر عقلی بود به آن احتمال عقلی اعتناء نکنید. یک سوالی باقی ماند که اگر شک کردیم که این احتمال عقلی است یا عقلائی، جوابش این است که احتمال عقلائی شرطش این بود که باید احراز بشود شرط کارایی احتمال عقلی و نظر عرف و ظهور تحقق قطعی است شک در تحققش مساوی با عدم تحقق است. درباره اثبات تخییر برگرفته از این حدیث وجهی وجود ندارد براساس مبنای سید.

 

نظر سید الخوئی

اما سیدنا می فرماید: این مطلب را از این طریق نمی توانیم اثبات کنیم ولی راه دیگری داریم که به این طریق ما توجه کنیم و آن این است که اصل مسئله جهر و اخفات از شرائط ذکریه است و از شرائط واقعیه نیست. بنابراین جایی که تمکن وجود نداشته باشد و شرط مورد ذکر و حفظ و علم نباشد شرطیت ساقط است. بنابراین در مثل این صلواتی که گفتیم فوت شده است و جهر و اخفات هم بوده الان علمی به جهر و اخفاتش نداریم در صورتی که علم به جهر و اخفات نباشد اصلا از اساس این شرطیت ساقط است. استادنا العلامه شیخ صدرا قدس الله نفسه الزکیه در بحث های اصول شان به این مطلب به عنوان مثال اشاره می کردند که مسئله جهر و اخفات مسئله ای است که تخلف در این مورد اگر تعمداً نباشد اشکال ندارد. این بیان ایشان استفاده می شود از روایتی که الان بخوانم. سیدنا الاستاد می فرماید ما در نصوص معتبر داریم صحیحه زراره، محمد بن علی بن الحسین باسناده عن حریز که این محمد بن علی بن الحسین شیخ صدوق است که اسناد شیخ صدوق به حریز صحیح است. عن زراره عن ابی جعفر علیه السلام «فی رجل جهر فیما لا ینبغی الاجهار فیه و اخفی فیما لا ینبغی الاخفاء فیه فقال ای ذلک فعل متعمداً فقد نقض صلاته و علیه الاعاده فان فعل ذلک ناسیا او ساهیا او لا یدری فلا شئ علیه و قد تمت صلاته»[3] سند صحیح و متن صریح و نتیجه کامل است. بنابراین این کسی که نمی داند این نمازش الان جهریه است یا اخفاتیه، یک نماز را می خواند طبیعتاً مخیراً بین الجهر و الاخفات.

 

سه قسم تخییر

این تخییر چه تخییری است؟ در بحث تخییر اقسام تخییر را گفتیم تخییر عقلی، شرعی، قهری. شرعاً که از سوی شرع تخییر اعلام می شود و عقلی که عقل حکم می کند که امر دائر بین محذورین است. و قهری این است که یک امری است که درباره اش وجود وصف یا عدم وجود آن وصف ثبت نشده به طور طبیعی تخییر، می تواند با آن وصف بخواند و می تواند بدون آن وصف بخواند. این تخییر قهری است. بنابراین در نتیجه این بیان اخیر سیدنا الاستاد و مستند به این روایت صحیحه می توانیم اعلام بکنیم که منظور از تخییر یک تخییر قهری مستفاد از صحیحه زراره است. مضافا بر اینکه نسبت به مبنای ایشان آن روایاتی که آمده بود درباره نسیان صلاه گفتیم که آن دو روایت با زحمت و مقدمات و موخرات اعتبارش را به دست می آورد سند خیلی کامل نبود جزء روایات نقی السند نبودند این روایتی که الان می گوییم صحیحه است. مبنای ما این بود که در تعارض بین صحیحه و موثقه براساس مبنای مشهور صحیحه مقدم است و در تعارض بین روایات صحیحه و معتبره قطعا صحیحه مقدم است. براساس رای و مبنای سیدنا الشهید صدر قدس الله نفسه الزکیه که قوت سند قوت احتمال است و قوت احتمال متقابلا طرف مقابل را تضعیق می کند از یک طرف که قوت احتمال آمد احتمال متقابل به همان اندازه تضعیف می شود. بنابراین در صورتی که این روایت سندش صحیحه باشد و آن روایتی که قبلا خواندیم معتبره بود آن روایت در آن مرحله از کار یعنی در جهر و اخفات از اعتبار می افتد. فقط ما می مانیم و این روایت، مشهور مضمون این روایت را قبول دارند که عمل اصحاب هم می توانیم درباره مضمون این روایت اعلام بکنیم. مطلب تا اینجا تمام شد مسئله چهل و یک را خواندیم مسئله چهل و دو ان شاء‌الله فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo