< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

96/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه دوم سوره یونس درباره ولایت امیرالمومنین و اهل بیت

آیه دوم سوره یونس: «أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ». چهارشنبه ها بحث تفسیر آیات ولایی داریم آیاتی که درباره ولایت آمده باشد در ضمن نکته های اخلاقی و تربیتی هم در ضمن آن است. در این آیه می خوانیم «أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا» علامت تعجب هم با علامت حروف و هم با کلمه، «أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ» جای تعجب و نگرانی باشد برای مردم که فردی را از خود مردم مبعوث کرده باشیم و وحی برایش فرستاده باشیم که «انذِرِ النَّاسَ» که مردم را انذار کنید. تا به اینجا مطلب معلوم است و واضح است و چیزی در تفسیر یا در معنا به طور واضح ما نمی فهمیم به جز ظاهری که گفتیم که تقریبا جزء محکمات است و به تعبیر تفسیر قمی که بعضی از آیات که می رسد می فرماید محکمات است و محکمات نیاز به تفسیر ندارد.

 

ان لهم قدم صدق عند ربهم

بعد «وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ» این جمله از آیه قرآن جلب توجه می کند و معنایش را باید بفهمیم. مژده برای کسانی که ایمان آوردند نسبت به مبعوث شدن پیامبر و وحدانیت خدا «أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ»‌ مژده که ایمان قدم صدقی دارند پیشگاه پروردگار. این جمله را از آیه بفهمیم برویم به دنبال معنا و تفسیر آن، این مقدار از آیه فهمیدیم که مژده برای کسانی که ایمان آورده اند که آنها قدم صدق در پیشگاه خدا دارند. این کسانی که مژده برایش داده می شود و این قدم صدق معنایش چیه؟ قدم صدق مال کسی است؟ با بفهمیم از این آیه فقط این قدر می فهمیم که «وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ» مژده بدهید برای کسانی که ایمان آوردند که برای انهاست «قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ» آنهایی که ایمان آورده اند به پیامبر اکرم ایمان واقعی که برای آدم است قدم صدق در پیشگاه خدا.

 

مراجعه به تفاسیر

در این قدم صدق به تفسیر مراجعه کنیم که چه باشد. در کتاب تفسیر عیاشی مرسله یونس، عن یونس عمن ذکره «فی قول الله تعالی وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ قال الولایه»[1] قدم صدق یعنی ولایت، قدم صدق قرآنی غیر از ولایت چیز دیگری نیست. آدمی که قدم صدق دارد یعنی ناجی، یعنی رستگار یعنی مفلحین. روایت دوم عن یونس بن عبدالرحمن عن ابی عبدالله علیه السلام «وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ قال الولایه». دو روایت آمده است که منظور از قدم صدق می شود ولایت. و اما شرح مسئله: ترتیب این شد که کسانی که ایمان آورده اند به نبوت ایمان به نبوت در حقیقت ایمان به خداست ایمان به نبوت یعنی ایمان به دعوت به نبوت و ایمان به دعوت به نبوت ایمان به توحید است. و ایمان به نبوت بعد از اینکه ایمان کامل بود پشت سرش قدم صدق می آید یعنی ولایت می آيد. یعنی اگر نبوت کامل بود ولایت هست. برای اینکه پیامبر براساس آیه تبلیغ و تاریخ فریقین ولایت را معرفی کرده است برای مولایمان امیرالمومنین. و اگر کسی دارای قدم صدق هست این نبوتش که کامل بود کلام پیامبر را از جان و دل قبول بکند منتهی می شود به ولایت. اهل ولایت که شد قدم صدق پیدا می کند قدم صدق یعنی در راه خدا درست صادقانه بدون انحراف و بدون آلودگی و خطر انحراف و اعوجاج حرکت می کند. این قدم صدق است. قدم صدقی که اهل ولایت به خودش بگیرد در عمل این می شود که به پای ولایت مولی هستیم گوش به فرمان هر چیزی که از سوی مولی برسد در اولین فرصت باید انجام بدهیم و فوریت هم وظیفه عبودیت و اقتضای قانون عبودیت و مولویت است. این جوری اگر شدیم مخصوصا سلسله جلیل و بزرگوار و عزیز روحانیت قدم صدق معنایش در عمل این است که فشار می آید خطر می آید اغوائات می آید مشکلات می آید ولی قدم صدق است راه و مسیر را قطع نمی کند. مخصوصا برای اهل علم مصداق بارزش است. اهل علمی که می خواهد طلبه بشود این قدم صدق فعلا و در تاریخ گذشته بسیار حساسیت دارد برای طلبه. لذا آن علمائی که به جایی رسیده اند و فقهای کبار شده اند آنها از قدم صدق بهره دارند. می گویید برای آنها زمینه آماده بوده نمی شود، هزار و یک مشکل داشته، قدم صدق است. در روایت دارد از امام باقر سلام الله تعالی علیه «الابقاء علی العمل اشد من العمل»[2] این کار بسیار مهمی است. همین طلبه ای که اینجا هستید اکثریت ما بدون مشکل و اشکال نیستیم مخصوصا طلبه که جوان است. خانه ندارد، امکانات ندارد، خانواده و زن و بچه فشار می آورد حقوق و شهریه طلبه که آن طور، همین الان بین مردم مظلوم ترین هستند و قسمتی از طلبه های ما خارجی هستند اینها بعد از چهار سال می گویند بروید، وقت تان تمام شد. بعضی هایشان که یک کاری دارند و یک برنامه ای دارند و یک اعتباری دارند چند سال دیگر هم مهلت می دهد ولی می گویند بروید قدم صدق می خواهد. می روند تمدید پاسپورت و گذرنامه. برای کسانی که مشکل اقامت ندارند زندگی که خرج می خواهد. در قدم صدق مشکل مادی هست گرفتاری های اداری هست و یک مقدار هم بعضی از مسائل دیگر زندگی هست با این همه مشکلات اگر درس را ادامه می دهند قدم صدق می طلبد. خوش به حال تان خدا می داند طلبه ای که با این وضع زندگی می کند شک نکنید حقوق اگر از نظر معادلات کافی نباشد یک خط فوق معادلات است قطعا زندگی آدم را مدیریت می کنند. یکی از فقهای بسیار بزرگ می فرمود یکی از عنایات این است که خرج و دخل طلبه با معادله تطبیق نمی کند. من طلبه ای را دیدم مخصوصا تجربه ای به طور خاص یک عمر شهریه اش تا دوازدهم کفاف می داد ولی هیچگاه محتاج نمی شد دست نیاز و قرض را به کسی دراز نمی کرد این قدم صدق زیر پوشش یک مدیریت بالاست. حالا این طرف سکه را هم بگوییم، مال دنیا فکر نمی کنید اصلا، شما برو درس ات را خوب بخوان و به واجبات و محرمات پایبند باش باور کن مدیریت بالا معجزه آسا حل می کند مسائل اقامت هم همین طور حل می شود. قدم صدق، من الان در بین همین طلبه ها می گفت من قدرتش را نداشتم یک کیلو انار بخرم گفت الان حساب نمی کنم ولی پول دارم در کارتم هر چی خرج کنم زندگی ام را جواب می دهد یک امر وجدانی است خود شهریه برکت می دهد. اما قدم صدق می خواهد. قدم صدق فقط خودم را سرباز آقا بدانیم. ولایت را محکم کنیم. ما آمدیم در خانه تو ارباب عالم بقیه الله، ارباب تویی آمدم در خانه تو، این درس ها را می خوانیم قربه الی الله، نه قصد ریاستی است نه سیاستی است نه مقامی است قصد ما درس می خوانیم قربه الی الله بتوانیم برای مذهب خدمتی بکنیم. در همین جلسه ای که نشسته ایم بعضی از دوستان را می شناسم که خانواده اش مریض است خرج معالجه همسرش از شهریه اش بیشتر می شد تا حالا بدهکار هم نشده، آمده دیگر درست می شود. قدم صدق کل امور زندگی را مدیریت می کند. چگونه قدم صدق محقق می شود؟ ایمان به خدا و پیامبر و ولایت و سربازی آقا امام عصر،‌ یقین داشته باشیم که ما در پادگان آقا هستیم. و عمل هم دو چیز که عبادی و علمی، در توصیه های امام در سوال و جواب عنوان بصری آمده است با امام صادق سلام الله تعالی اصل عبودیت است بعد از عبودیت علم است. یعنی علم وقتی رشد می کند که عبودیت درست باشد و منظور از علم هم فقه است و بقیه علوم را فن را می گوییم علم فقط علم فقه است وقتی رشد می کند که عبودیت باشد. در تاریخ فقهای خودمان دیده ایم آخوند خراسانی کیه، معجزه است شیخ انصاری معجزه است. ما که غریب و مظلوم و غربای دنیا هستیم البته در کنگره شیخ انصاری از خارج آمده بودند که مسلمان بودند ولی شیعه نبودند رساله دکترایش شخصیت شیخ انصاری بود. آخوند خراسانی چرا آخوند خراسانی شده است؟ مقاومت، می گویند آخوند خراسانی یک روز درس شیخ نیامد، شیخ انصاری سوال کرد، ما مثال در نجف داشتیم که هر کسی که درس نیاید بروید مراسم تشییع جنازه اش را درست کنید تا جان دارد می آید روزی که نیاید فوت کرده است. و اما آخوند خراسانی درس نیامد بعد از که درس نیامد سوال کرد که چرا نیامدی؟ گفت آقا، گاهی عبایم درست بود لباس زیر اگر نداشتم با عباء خودم را می پوشاندم و می آمدم ولی یک روزی آن عباء را هم شستم دیگر هیچی نداشتم لخت فقط داخل اتاق بودم این جوری درس می خواندند. می گویند شیخ انصاری مرجع بود به آن وضعیت زندگی می کرد یک ذره به ذهنش نمی آمد که این مرجع چرا به ما کمک نمی کند. در مجلس خود ما داریم اهل علمی هستند و سپاهی هم هست و از نظر مالی هم بدهکار است یک ذره به ذهنش نمی آید من که جانبار هستم و سپاهی هم هستم چرا این جمهوری اسلامی و این نظام برای من کمک نمی کند، به ذهنش نمی آید. شده دیگر، اینها قدم صدق است. آخوند خراسانی که قدم صدق داشت. مرحوم علامه مدرس افغانی که اکثر فضلای عصر الان شاگردان ایشان هستند در ادبیات، یک ادیب دنیای عرب بود. یک وقتی در مرز بین عراق و سعودی شناسنامه اش را دیدند تا دیدند علامه مدرس افغانی در جهان عرب از پیش است. یک قصه کوتاهش: می گوید که لباس نداشتم لباسی که می پوشیدم پاره و صد تا پیوند می رفتم همین طوری یک مرتبه دیدم اینهایی که تشییع جنازه داشتند کفن آورده بودند پارچه اضافه آورده بودند دید یک طلبه ای که قدش کوتاه تقریبا و لباس پاره این کفن اضافه را صدقه برایش دادند گفت این پارچه را گرفتم از همان پارچه پیراهن و شلوار و قباء‌و عباء و عمامه همه را از کفن سفید درست کردم پوشیدم آمدم بیرون. مردم می دیدند یک روحانی کفن پوش. اینها با این وضع زندگی کردند شد علامه مدرس افغانی و شد آخوند خراسانی. کفایه معجزه دارد، من در نجف بودم از اشخاص درستی شنیدم که قدم صدق که بود ارتباط برقرار شد مولی با آدم حرف می زند. به آخوند خراسانی مولی امیرالمومنین فرموده است که مولی محمد کاظم این اصول گسترده شده این را مختصر کن. قلم قلمی است که به دستور مولی است. الان شما بروید از لحاظ بلاغت و ادب و محتوا اگر تحقیق کنید امکان ندارد به طور طبیعی آن همه مطالب در دو جلد کتاب بگنجد یک معجزه است یک آیت خداست آنها آیت الله بودند. چه داشتند؟ قدم صدق داشتند، قدم صدق از بین نرفته الان هم هست. قدم صدق داشته باشید قدم صدق مادیات حل می شود انتظار از هیچ کسی نداشته باشید اشکال بر کسی نکنیم ناراضی نباشیم فقط شاکر، پایبند به واجبات و محرمات الهی درس را قربه الی الله هدفمندانه و جدی بخوانیم. خدایا برای همه ما توفیق عبودیت عنایت فرما.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo