< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

96/09/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسئله 32 اگر در اثنای وضو وقت داخل شود

مسئله سی و دو: «اذا شرع فی الوضو قبل دخول الوقت و فی اثنائه دخل الوقت لا اشکال فی صحته و انه متصف بالوجوب باعتبار ما کان بعد الوقت من اجزائه و بالاستحباب بالنسبه الی ما کان قبل الوقت فلو اراد نیه الوجوب و الندب نوی الاول بعد الوقت و الثانی قبله»[1] می فرماید: اگر کسی به وضو گرفتن شروع کرد در اثناء وضو وقت نماز رسید وضو قسمتی قبل از وقت نماز بود یعنی وضو واجب نشده بود و قسمتی بعد از فرا رسیدن وقت بود که وضو می شود واجب. این وضو چه صورتی دارد؟ آیا این وضو را وضوی مستحبی حساب کنیم یا وضوی واجب یا مشترک؟ ابتدایش مستحب و قسمت آخر که واجب شده است مطلب از چه قرار است؟ متن را خواندیم در متن آمده بود که اگر چنین اتفاقی بیافتد کسی که مشغول وضو بشود وضوی مستحبی و در وسط کار وقت واجب برسد فرمود که این وضو متصف به وجوب می شود و متصف به استحباب. متصف به استحباب می شود به اعتبار قبل از دخول وقت و متصف به وجوب می شود به اعتبار بعد الوقت. دو وصف به خودش می گیرد مانعی هم ندارد.

 

نظر علامه حلی در قواعد

در این رابطه علامه حلی قدس الله نفسه الزکیه در کتاب قواعد قبل از عنوان فروض وضو در جهت بیان وقت و خصوصیات می فرماید: اگر کسی مشغول وضوی مستحبی بشود در اثناء وضوی مستحبی وقت داخل شود می فرمایند: «اقوی الاحتمالات الاستئناف»، قوی ترین احتمال این است که وضو را از اول بگیرید. برای اینکه شرحی را که فاضل هندی قدس الله نفسه الزکیه شرح همین متن را آورده اند می فرماید: «اقوی الاحتمال» به این دلیل است که آن وضوی قبلی که به نیت استحباب بود به آخر نرسید الان وقت وجوب رسیده و وجوب هم در وسط نیت نمی شود بنابراین وجوب که رسید قبلی را باطل کرد برای بعدی باید نیت کامل باشد. نیت کامل این است که از ابتداء وضو نیت کند. و جمع بین این دو عنوان هم درست نیست نیت واجب و نیت مستحب با هم جمع نمی شوند. نتیجتاً وجوب مقدم است و استحباب از دائره خارج می شود باید وضو را از اول وضوی واجب نیت کنیم و اگر بگوییم بعضی استحباب و بعضی وجوب این تبعیض است تبعیض در حکم نداریم. هر حکم که باشد همان حکم است. حکمی که نصفش واجب باشد و نصفش مستحب در فقه نداریم .این بیان ایشان است البته با شرح فاضل هندی و با توضیحات ما. و بعد مرحوم فاضل هندی می فرماید: دو احتمال دیگر هم وجود دارد، از آن دو تا احتمال یکی این است که بگوییم این وضو درست است، چون ورودی اش درست بوده با نیت معتبر وارد شده است الان شک می کنیم که استئناف واجب باشد یا نباشد اصل عدم وجوب استئناف است. یعنی اصل برائت از استئناف. و احتمال دیگر هم این است مطابق با متن عروه که نصف اول استحباب باشد و نصف دوم وجوب، در فقه اتفاق می افتد که بعضی نیتش را وجوب داشته باشیم قسمتی هم مستحب،[2] مثالش را بعدا می گوییم برای شما. در این رابطه رای و نظر علامه حلی گفته شد

 

اما تحقیق نظر سید الحکیم

و اما تحقیق: سید الحکیم قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: این مطلب همان طوری که در متن آمده درست است و بلا اشکال. وضو قسمتی که در ابتداء استحبابی بوده به قوت خودش باقی است و قسمتی که در نهایت وجوب می شود وجوب هم فرا می رسد اشکالی ندارد. چون آمدن وجوب استحباب را باطل نمی کند تاکید می کند. امر مستحب بود مطلوب بود مطلوب غیر الزامی بود وجوب آمد موکدش کرد ضرری نمی زند. در اصول خوانده اید که بین مثبتین تعارضی نیست در دو حکمی که وجوب و استحباب باشد در یک عمل اگر اتفاق بیافتد تاکید می شود. مضافا بر اینکه ما گفتیم هر غایتی که برای وضو قصد بشود هر غایتی از غایات، قرائت قرآن، زیارت حرم، رفتن مسجد، خواندن تحیت مسجد هر غایتی که قصد بشود یک غایت کفایت می کند از همه غایات. اینجا هم یک غایت در ابتداء استحبابی بوده غایت مشروعی بوده همان غایت استحبابی کفایت می کند غایت الزامی را که بعداً فرا می رسد. بنابراین اگر آن وضویتان را به نیت استحباب تا آخر به پیش ببرید مشکلی ندارید. و می توانیم بگوییم که بعد از این اگر وجوب آمد همان که گفتیم تاکید می کند ضرری نمی زند قسمتی را استحباباً انجام دادیم قسمت آخرش را وجوباً هیچ مشکلی ندارد و وضو درست است بلا اشکال.[3]

 

نظر سید الخوئی

رای سیدنا الاستاد در این مورد: سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه مسئله را مبسوط شرح می دهد می فرماید: وضو که به نیت استحباب انجام بگیرد می تواند به قوت خودش باقی باشد بر دو مبنا، مبنای اول که می فرماید صحیح هم همان مبناست که وضو امر نفسی دارد و امر غیری و مقدمی ندارد. وضو مستقیما «فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ»[4] امر دارد و امر نفسی است به وسیله امر نفسی که وضو می گیریم وضوی درستی است بر گرفته از امر نفسی خودش است. دیگر نیاز به این ندارد که استحباب اضافی یا وجوب اضافی بیاید یا نیاید. ما در صحت عمل به این نیاز دارد که امر شرعی داشته باشیم این صحت است و در اجزاء مطابقت ماموربه با ماتی به، اینجا هم صحت است و هم اجزاء‌ است. صحت است که امر داریم و اجزاء ‌است که وضو را درست انجام دادیم. پس حالت منتظره ای وجود ندارد. این بر این مبنا،‌ اما بر مبنای فضلاء و اصولیونی که قائل به وجوب غیری هستند در مقدمه، در آن صورت هم گفتیم که وجوب غیری به دو صورت است: 1. وجوب غیری که متعلق است به طبیعت مقدمه، 2. وجوب غیری که متعلق است به مقدمه موصله با این وصف. و این هم بر دو قسم است: بر مبنای صاحب فصول مقدمه موصله وجوب غیری می گیرد[5] اما بر مبنای شیخ انصاری مقدمه موصله با قصد توصل الی ذیها، یک قصد هم اضافه می شود. الان پس از این شرح می فرماید: در این صورت باز هم هیچ مانعی وجود ندارد که این وضو وضوی استحبابی باشد و یا وضوی مرکب از وصف استحباب و وجوب، دارای دو وصف باشد. اما وضوی استحبابی باشد بر فرضی که بگوییم وجوب مقدمه وجوب غیری است با آن هم می گوییم که می تواند این وضو استحبابی باشد تا به آخر، برای اینکه امر داشته که داشته، طبیعت ماموربه به امر تا به آخر به همان وصف واقع می شود. امر استحبابی بوده خود ماموربه تا اکمال و تا تمام و تا آخر جزء وضو غسلتان و مسحتان با وصف استحباب برگرفته از امر استحبابی تحقق پیدا می کند و می شود استحبابی. حتی می توانید شما اگر برای قرائت قرآن نذر کرده بودید همان وضو در وقت نماز واجب کامل کنید قران تان را هم چند آیه بخوانید آنگاه مشغول نماز واجب بشوید. نماز واجب یک طهارت می طلبد و یک وضوی شرعی،‌ یک وضوی شرعی دارید بلا اشکال درست است. سیدنا الاستاد فرمودند که امر استحبابی مستقل هم جا دارد و اشکالی ندارد ولو بگوییم که وجوب مقدمه وجوب غیری است با آن هم می شود بگوییم که این امر استحبابی بوده و درست است و بلا اشکال.[6]

 

آیا دو امر غیری و استحبابی با هم جمع می شوند

اما اگر اشکال کنید که اشکال از سوی علامه حلی اعلام بشود که وجوب و ندب با هم جمع نمی شوند یا دو امر امر غیری و امر استحبابی جمع نمی شود. امر غیری واجب است و ذی المقدمه آمده و امر استحبابی امر قبل از وقت، امر درباره وضو برای قرائت قرآن، ‌اگر بگویید دو تا امر جمع نمی شود دو امر تضاد دارد در جواب می گوییم این دو تا امر تضاد دارد ولی در صورتی که در عرض هم باشد این دو تا امر در طول هم اند در طول هم که تضاد نمی شود تعارض معنایش این است که در عرض هم باشد رو در رو اگر یکی آن روز و دیگری فردا که تعارضی نیست در عرض هم یعنی هم زمان. امر استحبابی قبلا بوده و امر غیری بعدا می آید و امر غیری متعلق می شود به امتثال، که باید امتثال انجام بشود. و امر استحبابی متعلق می شود به ذات وضو، متعلق هایش هم از لحاظ خصوصیت فرق می کند پس تعارضی بین دو تا امر وجود ندارد. این اولاً بر فرض تنزل کنیم بگوییم که تعارضی بین دو تا امر است یعنی امر وجوبی که بیاید امر استحبابی را از دائره بیرون می کند شما اشکال نکنید که الان گفتیم وجوب بیاید مستحب را می تواند تاکید کند که سید الحکیم فرمود، جواب آن اشکال وارد نیست چون آنجا خود حکم بود اما اگر دو تا امر درباره یک عمل بیاید هم امر استحبابی و هم امر وجوب طبیعتاً تعارض دارد و قابل جمع نیست. اینجا که می گویید قابل جمع نیست نسبت به دو تا امر می گوییم اما دو تا حکم اگر یک جایی جمع بشود آن هم در ماده اجتماعی داشته باشد و ام و اخص من وجه باشد جمع بشود دو تا حکم آنجا می گوییم قابلیت تاکید وجود دارد. دو تا امر که امر استحبابی و امر وجوب در یک موضوع تعارض دارد منتها ما گفتیم که اینجا تعارض نیست در طول هم اند هم زمان نیستند.

 

سوال:

پاسخ: تزاحم ندارد، تزاحم در مقام امتثال است که دو تا امتثال جدا در یک زمان ممکن نباشد آن تزاحم است تزاحم که اینجا جایش نیست. جا برای تعارض است. تعارض بین دلیلین است و تزاحم بین عملین است. تعارض در مرحله جعل است و تزاحم در مرحله امتثال است. بعد از اینکه مطلب معلوم شد می فرماید: تنزل می کنیم می گوییم تعارض، تعارض که بکند در تعارض کلام علامه حلی اشعاری داشت که امر وجوب حاکم بر امر مستحب است واجب مستحب را از دائره بیرون می کند و وضو را باید از اول بگیریم در اینجا می گوییم امر وجوبی آمد امر استحبابی را از دائره بیرون کرد امر که بیرون شد از دائره، خود عمل که عمل مستحب هست که هست امرش از بین رفت‌ امرش که از بین رفت در از بین رفتن امر یک چیز دیگر هم باقی است و آن ملاک است. ما ملاک استحباب را داریم بنابراین وجوب و استحباب قابل جمع است این وضو را انجام می دهیم با ملاک استحباب و با امر غیری که امر وجوبی باشد قابل جمع است. که ملاک محبوبیت ذاتی وضو بود که قطعا هست براساس آن محبوبیت ذاتی وضو استحبابش محفوظ است و وجوب که روی آن بیاید یک ملاک قوی تاکید می شود ملاک بر ملاک قوت در ملاک است مصلحت در مصلحت نتیجه اش قوت در مصلحت است. یعنی یک خوبی که روی خوبی دیگر بیاید که خوبی قبلی را باطل نمی کند. سیدنا الاستاد می فرماید: در فقه و شرع داریم حکمی که ابتدایش استحبابی باشد و آخر منتهی بشود به وجوب کار ممکنی است مثال: ممیز و طفل نزدیک تکلیف است مشغول روزه استحبابی است وسط های روز دقیقا سالش می رسد پانزده سال تمام، نصف روز مستحب و نصف روز واجب. از این هم نزدک تر عمل استحبابی و طواف استحبابی ابتدایش استحباب است و اتمامش واجب است. بنابراین ما در اعمال شرع داریم چیزی که مرکب از مستحب و واجب باشد. شما یک تضادی بین این دو تا اعلام نکنید که در شرع وجود دارد. اما جمع بین حقین این است که به حسب ذات وجوب دارد اما براساس یک ادله و یک موارد خاصی به ندرت اتفاق می افتد که یک عمل قسمتی وصف استحباب و قسمتی وصف وجوب را داشته باشد. بنابراین آنچه در متن آمده است درست است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo