< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

96/06/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تتمه بحث موالات

درباره موالات گفته شد که موالات در وضو واجب است کتاباً و سنتاً و اجماعاً. از خود اطلاق آیه «فاغْسِلُواْ»[1] استفاده می شود سنتا باب سی و یک ابواب وضو صحیحه حلبی و موثقه ابی بصیر و صحیحه معاویه بن عمار دلالت دارند بر اینکه اعضای وضو قابل تبعیض نیست باید متوالی انجام بشود. وانگهی بحث در این بود که منظور از موالات تتابع است یعنی متابعت عرفیه یا مراعات است که مراعات یعنی مراعات جفاف، وضو در حدی باشد که عضو قبلی در حال غسل عضو بعدی خشک نشده باشد که به تعبیر می کنیم به مراعات. این دو تا عنوان گفته شد و آراء هم گفته شد.

 

جمع بندی

آنچه در متن عروه الوثقی آمده است و سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه فرموده اند که مقتضی جمع بین ادله مطلقات و مصرحاتی به تتابع که اتبع در روایت ‌حلبی آمده. مقتضای جمع این است که هر دو را به عنوان عمل و وصف وضو اخذ کنید یعنی هم موالات به معنای متابعت و هم موالات به معنای مراعات و می فرماید آنچه که در متن آمده است متین است و بلا اشکال.[2] متن را یک مروری داشته باشیم سید می فرماید: «الموالاه بمعنی عدم جفاف الاعضاء السابقه قبل الشروع فی اللاحقه»، گفتیم که سید موالات را به معنای جفاف گرفته است، «فلو جف تمام ما سبق بطل»[3] وضو باطل است. تا به اینجا متن معلوم شد. در جمع بندی یک نکته ای را اضافه کنیم در نتیجه بحثی که داشتیم گفته شد که بعضی از صاحبان فتوی می گویند که موالات به معنای تتابع عرفی است و بعضی ها فرموده اند که موالات به معنای مراعات جفاف اما تحقیق این است که این اختلاف در نهایت امر یک نزاع لفظی می شود در عمل اختلافی نیست. برای اینکه آنهایی که می گویند منظور از موالات مراعات جفاف است اگر تتابع عرفی انجام بگیرد برای آن رای و نظر کافی است چون تتابع عرفی قطعاً از مراعات جفاف محکم تر و مناسب تر و موثرتر است. و آنهایی که می گویند منظور از موالات تتابع عرفی است یک تبصره دارند می گویند موالات باید تتابع عرفی باشد اما اگر تتابع عرفی به وجود نیاید ولیکن جفاف صورت نگیرد وضو صحیح است. آنهایی که قائل اند که منظور از موالات تتابع عرفی است و فاصله نیافتد یک تتمه دارد و آن این است که می گویند اگر این تتابع انجام نگرفت و با فاصله بود ولیکن عضو قبلی خشک نشده بود که عضو بعدی شستشو شد می گوید در این صورت هم وضو درست است. پس موالات به معنای مراعات جفاف حتی نسبت به آنهایی که موالات را تتابع عرفی می دانند هم کافی خواهد بود. نتیجه این شد که نزاع لفظی است و در عمل نزاعی وجود ندارد. بحث موالات کامل شد.

 

سوال:

پاسخ: تتابع عرفی که باشد به طور طبیعی عضو قبلی خشک نمی شود. اگر در اثر حرارت هواء نه در اثر فاصله اگر عضو قبلی خشک بشود اشکال ندارد چون تتابع بوده، پس عدم جفاف نیست تتابع است تتابعی است که خشک شدن در اثر عامل بیرونی است اگر عامل بیرونی نباشد تتابع مستلزم حفظ رطوبت است. پشت سر که انجام بدهیم عضو قبلی خشک نمی شود. این مطلبی که مربوط به موالات بود از لحاظ بحثی کتاباً‌ و سنتاً و اجماعاً تمام است.

 

فروع مربوط به موالات

چند فرع مختصری را سید عنوان می کند اینها را یادآور بشویم. فرع اول مربوط به موالات می فرماید: «اذا توضو و شرع فی الصلاه ثم تذکر انه ترک بعد المسحات او تمامها بطلت صلاته و وضوئه ایضا اذا لم یبق الرطوبه فی اعضائه و الا اخذها و مسح بها و استانف الصلاه»[4] می فرماید: کسی که وضو گرفت و به نماز هم مشغول شد پس از شروع به نماز یادش آمد که مسح را انجام نداده تمام سه تا مسح را یا مسح پای چپش را انجام نداده است اینجا هم نمازش باطل است هم وضویش باطل است. چرا باطل است؟ چون بدون طهارت است، و وضو هم بدون مسح است. اما می دانیم که منظور از تذکر یعنی «علم» علم حاصل کند شک نیست مسئله شک جداست. این مطلب که معلوم شد می فرماید: اگر رطوبتی در اعضای وضو باقی مانده باشد نماز را شروع کرده است با عجله و یادش آمد که مسح انجام نداده فورا برگردد از رطوبت های اعضای وضو بگیرد مسح را انجام بدهد اگر رطوبتی باقی مانده باشد، در این صورت فاصله بین اعضای وضو اگر رطوبت غسل وضو باقی باشد وضو را باطل نمی کند. و بعد می فرماید: اگر رطوبتی هم باقی نبود طبیعتاً نماز را و وضو را از مجددا بگیرد. این فرع واضح است. مسئله بعدی: «اذا مشی بعد الغسلات خطوات ثم اتی بالمسحات لا باس» اگر کسی صورتش را شست دست هایش را شست برای وضو بعد چند قدم راه رفت آنگاه مسح را انجام داد اشکالی ندارد نه صدمه ای به موالات وارد می کند و نه حرمت نفسی دارد و نه حرمت شرطی و باطل نمی کند. چرا؟ اول موالات است، و بعد هم موالات به دو معنی است تتابع و عدم جفاف. البته یک نکته را هم اضافه کنید وضو آدابی دارد که مسح در همان مکانی که غسل انجام شده است انجام بگیرد از آداب وضوست. این خودش یک نوع حسنی دارد. لذا گفته می شود که در حال وضو بیشتر از هفت قدم راه رفتن مطلوبیت و حسنی ندارد. «و کذا قبل تمام الغسلات اذا اتی بما بقی» و همین طور قبل از کامل شدن غسلات اصلا صورتش را شست به شستن دست خودش چند قدم راه رفت اشکالی ندارد به شرط اینکه رطوبت در عضو قبلی محفوظ بماند. «و یجوز التوضی ماشیا»[5] و وضو گرفتن در حال راه رفتن جایز است. هر کجا که یک «یجوز» در تتمه بیاید یعنی یک بدنه طبیعی دارد و یک چیزی که خارج از طبیعی باشد هم جایز است. طبیعی اش این است که در مکان واحد غسلات و مسحات انجام بگیرد ولی جایز است که آدم در حال راه رفتن وضو بسازد. تمام اینها بر اساس اطلاق ادله است. دلیل اطلاق دارد و اطلاق دلیل شامل وضوی ماشی می شود و اختصاص به وضوی فرد ساکن ندارد. این مطلب هم واضح است و اشکالی در این رابطه دیده نشده است. مسئله بیست و ششم: «اذا ترک الموالاه نسیانا بطل وضوئه» اگر کسی موالات را نسیانا ترک کند وضویش باطل است. برای اینکه موالات در وضو که واجب بود وجوب شرطی نه وجوب نفسی. وجوب شرطی که از احکام وضعیه هم می شود حالت عمد و حالت نسیان ندارد. بحث کردیم که موالات وجوبش در نماز وجوب شرطی است یا وجوب نفسی، که موالات خودش به عنوان موالات واجب باشد یا وجوب شرطی است شرط برای صحت وضوست. گفته شد که موالات یک عبادت جدایی نیست که یک وجوب ذاتی داشته باشد و موالات خودش یک عمل مستقل نیست و تناسب حکم و موضوع و تصریح فقهاء این شد که وجوب موالات وجوب شرطی است. شرط صحت است. شرط صحت که بود آن عبادات دیگر نیست که گفتید ذکری است یا مطلق است، این حکم وضعی است صحت است و شرط است. شرط ذکری و غیر ذکری در عبادات است و اینجا وضعیات است صحت وضو، آن هم شرط. چیزی که شرط درباره صحت باشد که صحت از وضعیات است تمامی وضعیات و احکام وضعیه نقص که در آن وارد بشود عمدا باشد یا سهوا نقص صدمه وارد می کند. بنابراین شرط می شود برای وضو در حالت نسیان هم وضو را باطل می کند. عبادت نیست که یک اعتباری باشد که «لا تعاد» بیاید.

 

سوال: اگر موالات به عمل نیامد نیت صدمه می خورد

پاسخ: اگر منظورشان نیت موالات باشد وجهی دارد اگر قصد شما نیت خود وضو باشد با قطع شدن موالات نیت وضو قطع نمی شود. می فرماید: «اذا ترک الموالاه نسیاناً بطل وضوئه مع فرض عدم التتابع العرفی ایضا» می گوید: موالات را ترک کرده نسیاناً، با فرض عدم تتابع عرفی. خب تتابع عرفی همان موالات است دیگر، این چه می شود؟. این معنایش این است که ما موالات را به معنای مراعات بگیریم. اگر موالات را به معنای مراعات گرفتیم که مراعات نشده ولی تتابع عرفی هم نبوده اینجا وضویش باطل است اما اگر تتابع عرفی بوده کافی است. «و کذا لو اعتقد عدم الجفاف ثم تبین الخلاف»[6] همین طور اگر کسی اعتقاد داشته باشد به عدم جفاف که من الان دست چپ را می شویم صورتم خشک نشده ولی بعد از آن معلوم شد برایش که صورتش خشک است می فرماید: باطل است. برای اینکه در موالات تتابع در درجه اول بود و عدم جفاف در درجه نهایی و با لطف و ارفاق فقه که عدم جفاف کافی بود اما الان اگر ببینیم جفافی صورت گرفته در اثر فاصله افتادن بنابراین وضو باطل است. چون که موالات در آن محقق نشده که شرط صحت آن بوده است. مسئله بیست و هفتم از فروع موالات، می فرماید: «اذا جف الوجه حین الشروع فی الید لکن بقیت الرطوبه فی مسترسل اللحیه او الاطراف الخارجه عن الحد ففی کفایتها اشکال»[7] اگر کسی که رسید به غسل ید ولی متوجه شد که صورتش خشک شده بدون عامل بیرونی و وضع متعارف است. اگر در اثر حرارت و برودت غیر طبیعی باشد که اشکال ندارد وضع متعارف است، لکن صورت که خشک شده است رطوبت در ریش اش باقی مانده، کسی که ریش مسترسل دارد یعنی ریش اش را زیاد می گذارد که می افتد پایین، در مسترسل لحیه اگر آب و رطوبت باقی مانده باشد یا در اطراف خارج از حد وضو اگر در آن محل هم آب و رطوبتی باقی مانده باشد «ففی کفایتها» در کفایت این رطوبت برای صحت وضو اشکال است. سید می فرماید: اشکال، سیدنا الاستاد می فرماید: بلکه ابطال مطرح است. برای اینکه عدم جفاف عضو قبلی حداقل معیار برای موالات بود. و الان عدم جفاف هم نباشد جفاف صورت گرفته باشد آن حداقل موالات هم صورت نگرفته و شرط صحت محقق نشده است وضو از اساس باطل است و یا علی الاقل اشکال دارد. متن درست و فتوا صحیح و بلا اشکال به نظر می رسد و الله هو العالم. اما بحث بعدی ما «الثانی عشر النیه و هی القصد الی الفعل مع کون الداعی امر الله تعالی». قصد فعل و داعی امر وجوه قربی و آن مقدار نیتی که در وضو و در عبادات علی الاقل واجب هست و اخلاص نکته هایی است هم محل ابتلاء و هم قابل ذکر ان شاء‌الله فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo