< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

95/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت غسل الیدین

گفته شد که اختلاف بسیار شدیدی بین الفریقین در مورد کیفیت شستن دستها در وضو وجود دارد. مذهب اهل بیت بر این است که غسل یدین از آرنج شروع بشود به انتهای دست ختم بشود. و اما ابنای عامه بالاتفاق بر این هستند که باید در شستن دست از ابتدای دست شروع بشود همین طور به بالا بیاید تا آرنج و مرفق. در این رابطه گفته بودیم که آیه قرآن سوره مائده آیه شش مورد بحث و توجه باید قرار بگیرد که در این آیه آمده است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ» نکته اصلی این بود که حروف در بلاغت و ادب عربی فقط وضع شده است برای ایجاد ربط بین کلمات. حرف معنای دیگری ندارد نه انتفاع و نه ضرر و نه ابتداء و نه انتهاء. به هیچ کدام حرف دلالت نمی کند. این معانی که معانی اسمی هست از قرائن و خصوصیات کلام استفاده می شود و الا مثلا معروف و مشهور می گویید «علی» برای ضرر است. مگر می شود بگوییم «حی علی خیر العمل» بر ضرر خیر عمل اقدام کنید؟ که نمی شود. و بعدش هم در خود این آیه آمده که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ» بین قیام و صلاه ربط حاصل می کند و انتهایی در کار نیست. قیام با صلاه مربوط می کند. معنای حروف ربط است و اصلا حروف غیر از ربط معنی دیگری برای خودشان ندارند.

 

اقوال فقهاء آل البیت

    1. اقوال و استدلال فقهای اهل بیت، 2. اقوال و استدلال فقهای ابن عامه. اما فقهای آل البیت قدس الله انفسهم الزاکیات به طور خلاصه از این قرار است:

 

نظر شیخ طوسی

    1. شیخ طوسی می فرماید: شستن دست در وضو باید از مرفق شروع بشود و به اطراف اصابع یعنی تا سر انگشتان تمام بشود. و اگر نکس شود و عکس بشود مجزی نیست. وضو درست نیست. و همچنین شیخ می فرماید: ثابت شده از ائمه علیهم السلام که در آیه وضو کلمه «الی» به معنی «مع» است. شاهد این مدعا روایتی است که صاحب وسائل نقل می کند:محمد بن یعقوب عن محمد بن الحسن و غیره عن سهل بن زیاد عن علی بن الحکم عن الهیثم ابن عروه التمیمی سند می شود با توثیقات عام و با عمل مشهور و با نقل در جوامع معتبر بگوییم از اعتباری برخوردار است اما سند صحیحه نیست. «قال سألت اباعبدالله علیه السلام عن قوله تعالی فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ فقلت هکذا» راوی می گوید این آیه را شنیدم از آقا بعد گفتم این جوریه، شکل و کیفیت خودم عملی ساختم در محضر امام «و مسحت من ظهر کفّی الی المرفق فقال لیس هکذا تنزیلها» این جوری نیست. معنای وضو را که اینگونه فهمیدید این نیست. «انما هی» یعنی معنای آیه «فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ» یعنی «الی» در اینجا امام خواسته است برای سائل مطلب را واضح و ساده بگوید که «الی» به معنی شروع کرد. از مرفق شروع کنید. «ثمّ امرّ یده من مرفقه الی اصابعه» آنگاه امام شروع کرد از کشیدن دست از مرفق به سمت اصابع خودش. شیخ طوسی می فرماید ما این روایت را به عنوان نمونه یادآور شدیم و از ائمه ثابت شده که «الی» به معنای «مع» است. و مضافا بر این شیخ در کتاب تفسیر تبیان می فرماید: «یجب الغسل ابتداء من المرفق الی الاصابع عندنا». «عندنا» یعنی اجماعا عند الامامیه. بعد اضافه می کند می فرماید: اگر به نکس انجام بشود جایز نیست. در نهایت از آیات دیگر کمک می گیرد و می فرماید کلمه «الی» در آیات متعددی از قرآن به معنی «مع» آمده است نه اینکه به معنی «مع» بودن معنای مجازی باشد بلکه «الی» طبق استعمال اصلی اش به معنای «مع» آمده است که از این نمونه آیات سه تا آیه را می توانیم یادآور بشویم. آیه اول سوره نساء آیه دوم خدای متعال می فرماید: «وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ». به اتفاق تمامی مفسرین چه شیعه و چه سنی آیه اینجوری معنا می شود و غیر از این معنا ندارد. «وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ» شما اموال آنان را با اموال خودتان با هم مصرف نکنید. «الی» درست به معنای «مع» آمده است نه به معنای انتهاء تا اینکه توهم بشود که منظور از «الی» انتهاء است و این انتهاء دلالت می کند بر اینکه وضو باید نکساً انجام بگیرد. نکساً یعنی از سر انگشتان شروع بشود تا مرفق و آرنج برسد. آیه دوم سوره هود آیه پنجاه و دو: در این آیه هم آمده است کلمه «الی» به معنی «مع». خدای متعال می فرماید: «يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ» به تفسیر و اتفاق همه مفسرین اینجا «الی» به معنای «مع» است. بیافزاید شما را قوتی از سوی خودش همراه با قوتی که خودتان دارید. پس براساس تفسیری که پیش خود ما معتبر است که تفسیر معتبرتر از تبیان نداریم که شیخ طوسی می فرماید، این آیه «الی» نیاز به بحث ندارد به معنی «مع» است. به معنی «مع» که بود درست مثل آیه ای که مثال زدیم معنا تنظیم می شود که «الی» را به معنای «مع» بگیریم و اگر «الی» را به معنای انتهاء بگیریم معنای آن آیه آن نظم خاص اش را برای ما اعلام نکند. «فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ» با مرفق که تا شما خود مرفق هم جزء عضو وضو قرار بدهید. محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه درکتاب معتبر که کتاب معتبر حقیقتا اسم با مسمی است معتبر است. حتی یک روایتی که اگر جای دیگر سند نداشته باشد در کتاب معتبر نقل بشود «له اعتبار».

 

نظر محقق حلی

    2. محقق حلی آیه وضو را برای کیفیت نقل می کند و بعد از نقل این آیه می فرماید که ابتداء از مرفق باید شروع بشود به سمت سر انگشت ها و دست وانگهی می فرماید که نصوص اهل بیت که نصوص بیانه آمده است که ائمه علیهم السلام با اسناد معتبر وضوی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را نقل و حکایت کرده اند تصریح دارد که از مرفق شروع بشود. و بعد از آن می فرماید از یک سوی دیگر «الی» به معنای «مع» هم در آیات قرآن آمده است که آن دو تا آیه را به عنوان نمونه گفتیم، آیه سوم هم آیه پنجاه و سه سوره آل عمران که فرموده «من انصاری الی الله» معنای آن «الی» هم «مع» است. بنابراین پس از که در آیات قرآن هم آمده از یک سو، و از سوی دیگر هم روایات بیانه بیان داشته اند که کیفیت از چه قرار باشد. می فرماید جمع بین روایات بیانیه از یک سو و آیاتی که در قرآن هم آمده است از سوی دیگر این نتیجه به دست می آید که «الی» در آیه «فاغسلوا» به معنای «مع» باید باشد. و بعد می فرماید اگر به نکس و عکس اگر وضو ساخته بشود شبهه ای نیست که این گونه وضو مجزی نیست. یک نکته را هم به عنوان نکته های عمومی برایتان بگویم از قدماء که رأی شیخ داشته باشید آن هم در وادی استدلال و در مبسوط. و از محققین صدر یعنی صدر متاخرین رأی محقق را داشته باشید دیگر از فقهای امامیه رأی دقیق و اصلی را دارید.

 

نظر شهید در دروس

مضافا بر این محققین دیگر شهید می فرماید: وضو کیفیتش به این ترتیب است که از مرفق شروع بشود به سمت و سوی دست و انگشتان کشان شود و اگر عکس باشد باطل است.[1] که این کلمه باطل است در کلام علامه حلی هم می بینیم که علامه حلی هم می فرماید اگر وضو بر عکس باشد «الحق البطلان».

 

مروری بر نصوص باب وضو

نصوصی که در این رابطه داریم در جامع روایی به نام وسائل الشیعه این روایات جمع شده است کتاب وسائل جلد اول باب پانزده از ابواب وضو، حدیث دو و سه و یازده. هرسه حدیث با سندهای معتبر تصریح دارند بر کیفیت وضو. این صحت سند و آن هم در قالب حکایت وضوی رسول الله و سند هم سه تا سند معتبر اقلا روایت مستفیض است. حدیث اول: عن علی بن ابراهیم عن ابیه و عن محمد بن اسماعیل که شبهه حسنه هم وارد نکنید هم عن ابیه هست و هم عن محمد بن اسماعیل بزیع که توثیق خاص دارد. عن الفضل بن شاذان جمیعا یعنی هم محمد بن اسماعیل بن بزیع و هم فضل بن شاذان نیشابوری جمیعا نقل می کنند عن حماد بن عیسی که از اصحاب اجماع است عن حریز بن عبدالله که از اجلاء و ثقات است. عن زراره «قال قال ابوجعفر علیه السلام ألا أحکی لکم وضوء رسول الله» «الا» حروف تنبیه است آماده اید که برای شما وضوی پیامبر را حکایت بکنیم، «فقلنا بلی فدعی بقعب فی شئ من ماء» پس ظرفی را طلب کرد که مقداری از آب در آن ظروف بود تا شستن وجه و اینها تا می رسد به مرفق «فغرف بها ملأها ثم وضعه على مرفقه اليمنى فأمر كفه على ساعده حتى جرى الماء على أطراف أصابعه» تصریح است. امام باقر وضوی پیامبر را نقل می کند آب را گرفت به مرفق خودش ریخت آورد تا سر انگشتانش. و بعد از آن دست چپش هم به همین صورت انجام داد. حدیث دیگر: عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر عن عمر بن اذینه عن زراره و بکیر «أنهما سالا اباجعفر عن وضوء رسول الله فدعی بطست» طست تشت معرّب است. تا می رسد به آن قسمتی که «فغسل بها ذراعه من المرفق الی الکفّ لا یردّها الی المرفق». تاکید دارد که برنگردان به طرف مرفق. روایت سوم: زراره نقل می کند و بکیر هر دو منتها این سند را شیخ مفید نقل کرده که متن تقریبا با متن اولی نزدیک است و احتمال می دهیم این دو تا حدیث یکی باشد و یک مقدار فرق های کمی هم دارد. در هر صورت این حدیث هم آمده است «فاغترف بها من الماء فغسل يده اليمنى من المرفق إلى الأصابع لا يرد الماء إلى المرفقين» آنجا «الی المرفق» داشت. حدیث متن نزدیک است به همان متن حدیث قبلی، صریح و موکد و واضح. پس از که روایات بیانیه داشته ایم با این اعتبار برای ما نه شک و قطع حاصل می شود که طریقه وضو از این قرار است. مطلب از لحاظ نصوص و اجماعات کامل شد و اقوال را هم گفتیم.

 

خلاصه بحث

خلاصه این قسمت: 1. اجماع که شیخ طوسی فرمودند. 2. سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «الاجماع و التسالم القطعیین»[2] اجماع و تسالم قطعی وجود دارد بر اینکه وضو از این قرار است. از لحاظ اقوال اجماع بود و از اجماع بالاتر. که سیدنا الاستاد به سادگی اجماع را اعلام نمی کند اینجا اجماع را که اعلام کردند با وصف قطعی. و به اقوال و متون فقهاء هم اشاره کردیم که از شیخ تا محقق حلی و تا شهید اول. وانگهی آنچه برای ما مستند اصلی به حساب می آید نصوص معتبره مستفیضه بود که روایات بیانه بود در حقیقت. مطلب از لحاظ استدلال در نهایت استحکام.

 

توضیح بیشتر درباره دلالت آیه

عنوان این است که این آیه با این ساختار آمده است تا دلالت کند بر کمیت اندازه وضو نه بر کیفیت وضو. مثلا کسی می گوید که دیوار را تا نصف رنگ کنید. این بیان در مقام کمیت است اندازه تا نصف است در مقام بیان کیفیت نیست که از نصف شروع کنید به پایین یا از کف شروع می کنید اصلا جهت معلوم است. آیه با این بافتی که دارد در مقام بیان کمیت اعضای وضو است نه در مقام بیان کیفیت. اگر مقام بیان کیفیت بود بیان واضح تری می طلبید، فقط کمیت را بیان کرده است. شرح آن برای فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo