درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
95/02/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسير آيه 3 سوره مائده در موضوع اهل بيت عليهم السلام
آيه شماره 3 از سوره مائده قال الله تعالي: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا» در آستانه سالروز ولادت آقا اميرالمومنين قرار گرفتهايم اين عيد را به محضر مولي و محضر بانوي كرامت تبريك ميگوييم آرزو ميكنيم خداوند به بركات اين عيد فيض وافري نصيب اين جمع بفرمايد. از حسن اتفاق كه شب ولادت حضرت اميرالمومنين داريم آيات ولايي را بحث ميكنيم.
مراجعه به تفاسير
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» اين آيه به نقل روات شيعه و سني يعني هم از طريق اهل بيت و هم از طريق ابناء عامه آمده است كه بعد از واقعه غدير خم اين آيه نازل شد. پس از كه به ولايت اميرالمومنين اعلام شد هر دو از طريق آمده است كه اين آيه بعد از اعلام پيامبر اعظم ولايت اميرالمومنين را و بعد از تبريك گفتن مردم و خلفاء اين آيه نازل شد. اين روايت را بخوانم از شواهد التنزيل، حاكم حسكاني در بين ابناء عامه يعني مذهب سني از اعتباري برخوردار است مثل علامه حلي براي ما. حاكم حسكاني در اين كتاب روايت از ابي هريره كه روز هجدهم ذي حجه و يوم غدير خم «لما اخذ رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بيد علي بن ابي طالب فقال من كنت مولاي فعلي مولاه فقال له عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا ابن ابي طالب، اين روايت تا ميرسد «حتي نزلت هذه الآيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» اين يك روايت. روايت دوم باز هم از ابي هريره در سند طولاني كه روات زيادي نقل شده است تا به آنجا «ألست ولي المومنين قالوا بلي يا رسول الله فقال من كنت مولاه فعلي مولاه فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا بن ابي طالب اصبحت مولاي و مولا كل مومن و انزل الله اليوم اكملت لكم دينكم» اين دو تا روايت از شواهد التنزيل با سند معتبر، روايت سوم همين شواهد التنزيل از ابن عباس نقل ميكند در ضمن حديث طولاني تا اينكه اميرالمومنين را پيامبر معرفي فرمود اين آيه نازل شد «اليوم اكملت لكم دينكم قال اكملت لكم دينكم بالنبي و اتتمت عليكم نعمتي بعلي» اما منابعي كه منابع معتبر روايي است. يعني منابعي كه از طريق آل البيت آمده است. كتاب تفسير عياشي و تفسير قمي و تفسير فرات كوفي هر دو تفسير كه مخصوصاً تفسير قمي و تفسير عياشي از تفسيرهايي است كه توسط مفسرين اقدمين تأليف شدهاند اين آيه را آوردهاند با اين خصوصيات تقريبا اين متن در تفسير قمي و تفسير عياشي يك نحو و يك شاكله دارد. كتاب تفسير عياشي عن زراره عن ابي جعفر عليه السلام «قال آخر فريضه انزلها الله الولايه» آخرين فريضهاي كه خدا نازل كرده است ولايت است. «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فلم ينزل من الفرائض شئ بعدها حتي قبض الله رسوله»[1] اين آخرين آيه بود. يعني نكته تكميلي در نزول وحي هم بوده است همان طوري كه نكته تكميلي در جهت اكمال دين است. روايت بعدی ميفرمايد: «لما نزل رسول الله عرفات يوم الجمعه» تا رسيد به اينجا «اتاه جبرئيل فقال له يا محمد ان الله يقرئك السلام و يقول لك قل لامتك اليوم اكملت لكم دينكم بولايه علي بن ابي طالب» تفسير روايي تفسير وحياني است، تفسير هم وحي ميشود «اليوم اكملت لكم دينكم بولايه علي بن ابي طالب و اتتمت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا»[2] روايت سوم عن ابن اذينه ميفرمايد: «قال سمعت زراره عن ابي جعفر عليه السلام أن الفريضه كان تنزل ثم تنزل الفريضه الاخري فكانت الولايه آخر الفرائض فأنزل الله الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فقال ابوجعفر يقول الله لا انزل عليكم بعد هذه الفريضه فريضه»[3] بعد از اين ديگر فريضهاي نازل نميكنيم. ديديم كه آخرين فريضه ولايت اميرالمومنين بود اين يك نكته،
نكتهاي كه غفلت شده
دو اكمال دين «اكملت لكم دينكم بولايه علي» و ديديم كه از طريق ابناء سنت آمده بود «انعمت عليكم و اتتمت عليكم نعمتي علي بن ابي طالب» اكمال دين اسلام به وسيله ولايت اميرالمومنين است و نعمتي را كه خدا براي بشريت آفريده «وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» امير و ولايت علي است. از همين اينجا علي عليه السلام از ولادت تا امامت نعمتي است تجلي نور خداست كه بعضي از محققين ارباب ذوق گفتهاند كه علي التحقيق آفريدن علي و خلقت علي از سوي خدا قدرت نمايي است خدا چه قدرتي دارد كه بنده مثل علي ميآفريند. اين را ميگويند تجلي قدرت لذا ميگويند ها علي بشر كيف بشر ربه فيه تجلي و ظهر. يا مولوي ميگويد «تا صورت و پيوند جهان بود علي بود، تا نقش زمين بود و زمان بود علي بود، اين كفر نباشد سخن كفر نه اين است تا هست علي باشد و تا بود علي بود». اين علي عليه السلام كه يك دانشمند ديگر كتاب نوشته است اسمش را آورده است مرد نامتناهي. واقعش آدم چه جوري كدام وادياش را بگويد،
محل ولادت اميرالمومنين و مدارك آن
يك كلمهاش كه امروز مناسبت دارد يك لحظه آدم دقت بكند ولادت در داخل كعبه، ولادت است يا تجلي نور است؟ ولادت در داخل كعبه، حاكم در مستدرك و منابع زيادي از جمله نور الابصار و غيره در رأس حاكم در مستدرك جلد سوم باب فضائل علي بن ابي طالب يك جمله دارد «تواترت الاخبار ولدت فاطمه بنت اسد اميرالمومنين علي بن ابي طالب جوف الكعبه» ما نگفتيم كه شيعه هستيم حاكم ميگويد، حاكم ميگويد اخبار در حد تواتر است. يك لحظه آدم فكر كند كه فردي كه به داخل كعبه به دنيا بيايد اين كيه؟ اين چيه؟ داخل كعبه ميشود مگر؟ پس معلوم ميشود «ها علي بشر كيف بشر» و اما در منبع معتبر اتباع اهل بيت از قدماء، در بحار كه بحار است خداوند رحمت كند علامه مجلسي را كه عنايتي بوده در حقش كه توانسته بحار بنويسد، نوشتن بحار يك معجزه است و يك آيت خداست. يك وقتي برايتان گفتم من در جوانيهايم بودم در نجف از لندن براي كتاب شناسي يك نامه آمده بود كه مولفين بحار را معرفي كنيد تا ما اين شناسنامه را كامل كنيم. چون براساس معادلات مخصوصا آن روز يك نفر كتاب بحار را با اين مجلدات امكان ندارد. جوابش را داده بودند كه شما معادلاتي فكر ميكنيد ما ولايتي فكر ميكنيم. كسي كه در خط ولايت است و در عنايت ولايت اهل بيت معادلات جواب نميدهد فهم يك فقيه فراگيري يك فقيه هم معادلاتي نيست. بنابراين علامه مجلسي نه تنها اين بحار را دارد كه چندين كتاب ديگري هم همين يك نفر دارد. در بحار مراجعه كنيد مسئله ولادت اميرالمومنين را با چه شرحي خداي رحمتش كند و كتب ديگر منتها مصدر از قدماء بگويم خصائص اميرالمومنين تاليف شريف الرضي مولف و مدون نهج البلاغه ايشان در اين كتاب مينويسند كه «ولد اميرالمومنين جوف الكعبه» كه اگر در ايران بود سيد رضي امامزاده بود چون در كاظمين است شده است فقيه. و الا نسبش از شاه عبد العظيم نزديكتر است به امام. تقريبا سه تا پشت فاصله دارد شاه عبد العظيم شايد پنج پشت فاصله دارد. پس سند معتبر و مدرك معتبر ولادت در داخل كعبه، اين طهارت و عدم طهارت ظاهري اين ميشود كه يك عالم مسئلهاي است كه آدم را ميبرد جايي كه ميگوييم «علي بشر كيف بشر». و ولادتش در داخل كعبه قطعي است شكافته شدن آن گوشه ديوار كه ركن يماني ميگويد قطعي است و جلوهاش در داخل بيت خدا. «وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» به متن تفسير حاكم حسكاني هم توجه كنيد كه نعمت هم اتمام كه شده است به ولايت يعني تولد اميرالمومنين نعمت بود خدمات و دفاعش براي اسلام از بدر و حنين تا گسترش اسلام وجودش نعمت براي اسلام بود، ولايتش را كه رسول الله اعلام كرد شد اتمام نعمت. كسي كه در اين دنيا بالاترين نعمت را دارد بعد از ايمان به خدا كه ايمان به خدا و نبوت بالاتر از نعمت ميدانيم و كسي كه در اين دنيا بالاترين نعمت را دارد عبارت است از نعمت ولايت اميرالمومنين. كسي خدمت امام صادق سلام الله عليه آمد گفت من از نظر مسائل مالي يا مادي در تنگنا هستم سرمايه ندارم سرمايه زندگيام از دست دادم و چيزي ندارم مشكل دارم، آقا يك جمله فرمود برايش كه سرمايه دار هستي سرمايه خيلي عظيم داري و آن ولايت است، حاضري ثروت خيلي بالايي داشته باشي ولي ولايت را نداشته باشي گفت آن كه نميشود ولايت را به كل دنيا نميدهم، پس معلوم است كه سرمايهاي كه ولايت هست با هيچ چيزي قابل مقايسه نيست. اين سرمايه است كه براي آدم عزت ميدهد اين سرمايه است كه براي آدم آرامش ميدهد. اگر به مشكل بربخوريم كه ديديم خطر ذلت و آبروبري دارد خداي نخواسته بدانيم كه ولايت سست شده. چون ولايت يك بيمه قطعي دارد و آن حفظ آبرو. هر كه با ولايت است با آبرو است به هيچ مشكلي اهل ولايت برنميخورد.
سوال:
پاسخ: همان جا كه عيد غدير مطلب اعلام شد بعد از كه مطلب اعلام شد كه در الغدير خوب تحقيق كرده آيه بعد از قضيه عيد غدير نازل شده، قبلا اصلا نازل نشده است. روايت ابوهريره «من كنت مولاه فعلي مولاه فقال عمر بن الخطاب بخ بخ و انزل الله اليوم اكملت لكم دينكم». اين اشكال جزء اكاذيب است كه آيه قبل از عيد غدير بوده طبق اين نصوص هم كه سند از شواهد التنزيل حاكم حسكاني سند معتبر بين ابناء عامه نداريم. و اما از ولايت استفاده ميشود مخصوصا مجموعه اهل علم در تاريخ اين معسكر مولاست سربازهايش ميآيد طلبههايش ميآيد خيلي سخت است مخصوصا جوانها كه معسكر مولي كه ميآيد وارد ميشود اولا ورودياش يك عنايت است ميآيد سرباز آقا ميشود طلبه شده. بعد توفيق درس خواندن يك عنايت ديگري است كه ادامه ميدهد وسطها ميبرند به انواع مختلف يكي خسته ميشود يكي كار ميگيرد يكي مسئوليت ميگيرد يكي خارج ميرود يكي دانشگاه ميرود. يك نفر از شاگردان بزرگ آقاي خويي تقريبا مجتهد بود آمد رفت دانشگاه ريشهايش را زده بود و كت و شلواري كه فاضل بود آقاي خويي روي آن حساب ميكرد. سخت است، ماندن سخت است. راه و رمز ماندن ولايت را محكم كنيد. حتي مراجع تقليدي كه در حد اجتهاد رسيدهاند بعضيهايشان ميشوند مرجع بعضيها مرجع نميشوند ما مصلحت را نميدانيم اما آنچه ظاهر امر است اين است كه آن كسي رشد ميكند از طلبگي تا مرز اجتهاد كه خودش را به حبل ولايت محكم گره زده باشد. اما مثلاً كسي كه رسيده است به آنجا يك فقيهي كه در رأس اهرم قرار ميگيرد مستقيم با مولي ارتباطش وصل است با خود مولي اميرالمومنين. شيخ طوسي كه يك آيت الله است به معنايي كه واقعا آيت خداست، اين شيخ طوسي كه آيت الله است يك كتابي دارد كه روي آن حساب ميكند اسمش را گذاشته است نهايه، لذا گفتيم اگر كلام شيخ طوسي تعارض داشت بين آنچه در نهايه است و آنچه در مبسوط است نهايه مقدم است. علماي عصرش چند نفر فقيه بزرگي درباره نهايه بحثي كردهاند كه اين نهايه را ميخواهيم عظمتش را بفهميم كه شيخ طوسي ميگويد نهايه. راهشان اين بود كه از خود شيخ طوسي ياد گرفته بودند با آن مباحثهاي كه شيخ طوسي با سيد مرتضي داشت، گفتند برويم سه روز روزه بگيريم بعد از كه سه روز روزه گرفتيم. يك نكته توسلي كسي كه يك حاجت خيلي مشكلي دارد يك پيش شرطش سه روز روزه است لذا در نماز استغثاء هم سه روزه است. برويم سه روز روزه بگيريم بعد از سه روز روزه گرفتن خدمت خود مولي يك توسلي بكنيم كه درباره اين نهايه يك چيزي بگويد درباره اين. رفتند سه روز روزه گرفتند بعد از سه روز كه روزه گرفتند شب آخر اتمام سه روز هر سهشان در خواب ديدند كه اميرالمومنين سلام الله عليه به اين مضمون فرمود كه كتاب نهايه از ساير كتب فقهي شما را بي نياز ميكند. اين طور كتابي است. بعد هم با خود قرار گذاشتند براساس دقت طلبگي كه هر كدام ما خوابمان بنويسيم بگوييم اظهار نكنيم كه يك وقتي طرف خداي نخواسته بگويد نه من اين را ديدم. سه تايشان خوابها را نوشتند كنار هم گذاشتند ديدند كه الفاظ هم حتي با هم ديگر شبيه است خوشحال شدند رفتند محضر شيخ طوسي، وارد شدند خدمت شيخ، شيخ بدون اينكه سوال بكند فرمود كه در عالم خواب نسبت به نهايه خبري را شنديد، اين هست فقيه و اين هست ولايت و اين آثار ولايت. ولايت اين است. يك بيمه كنيد تا ابد خودتان را روحي كه هيچ، جسمي كه هيچ باور كنيد حتي سلامت جسمي با ولايت است. و حل مشكل با ولايت است، اينها محدود است، آن طرف كه راهش خيلي طولاني است، آدم خودش را بيمه كند به يك كلمه كه فقط به ولايت اميرالمومنين با شرائط، ولايه الله و ولايه الرسول و ولايه اميرالمومنين با شرائط يعني پايبندي به واجبات و محرمات الهي كه فرمودهاند «من كان لله مطيعا فهو لنا ولي و من كان لله عاصيا فهو لنا عدو و ما تنال ولايتنا الا بالعمل و الورع».