< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

94/01/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه 185 آل عمران در موضوع اهل بیت علیهم السلام
آیه 185 سوره آل عمران، قال الله تعالی: «کل نفس ذائقه الموت و انما توفون اجورکم یوم القیامه فمن زحزح عن النار و ادخل الجنه فقد فاز و ما الحیوه الدنیا الا متاع الغرور».

ترجمه
می فرماید برای همه انسان ها حادثه موت و مرگ فرا می رسد. و اجر و پاداش اعمال هم روز قیامت داده می شود وفای به معامله صورت می گیرد. اما اگر کسی تزلزلی داشته باشد و منحرف بشود که جزای خودش را خواهد دید. و کسی که از آتش جهنم خودش را نجات داده و داخل بهشت شده است رستگار است و زندگی دنیا جز یک متاع بی ارزش که به نفس انسان حالت اغواء و اغفال می دهد چیزی نیست.

مراجعه به تفاسیر
این آیه را که مطالعه شد در تفسیر قمی درباره این آیه شرحی آمده است که بیان آن هم از لحاظ اخلاقی و هم از لحاظ ولایی برای ما مفید و قابل توجه است. «فمن زحزح عن النار و ادخل الجنه فقد فاز أی نجی من النار» حدثنی ابی عن سلیمان الدیلمی عن ابی بصیر عن ابی عبدالله علیه السلام، علی بن ابراهیم قدس الله نفسه الزکیه می گوید از پدرم ابراهیم بن هاشم عن سلیمان دیلمی از ابی بصیر از امام صادق، سند معتبر است نیاز به این ندارد که این روات را فرداً فردا توثیقش را ذکر بکنیم برای اینکه سند تفسیر کامل الزیاره است و سند کامل الزیاره رجالش معتبرند و موثق. که خود علی بن ابراهیم در مقدمه فرموده است که من نقل نمی کنم مگر از ثقات. و سیدنا الاستاد هم این توثیق عام ایشان را تایید فرموده اند. در شرح این آیه می فرماید «اذا کان یوم القیامه یدعی محمد»، این حدیث نسبتا طولانی است و تقریبا می شود یک صفحه لذا ترجمه اش را بخوانیم. روز قیامت که می شود حضرت رسول را صدا می زنند دعوت می کنند و حضرت رسول با لباس بسیار زیبا و ردای خاصی می آید در سمت راست عرش الهی ایستاده می شود. آنگاه حضرت ابراهیم خلیل دعوت می شود ایشان می آید در سمت چپ قرار می گیرد. سوم امیرالمومنین علی علیه السلام دعوت می شود با لباس زیبا و لباس سفیدی می آید کنار حضرت رسول و آنگاه حضرت اسماعیل دعوت می شود با لباس سفید لباس حضرت رسول و لباس حضرت علی یک شکل است. لباس حضرت ابراهیم وحضرت اسماعیل هم یک شکل. لباس سفید مال حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل است. حضرت رسول یک لباس زیبا و یک رداء دارد. «ثم یدعی بالحسن» آنگاه اسم امام حسن برده می شود و دعوت می کنند. و می آید در سمت راست امیرالمومنین آنگاه سید الشهداء دعوت می شود «ثم یدعی بالحسین»، دیگر آنجا کسی می داند که چقدر در زندگی یا حسین گفته. دعوت می شود با همان لباسی که پدرش و جدش و برادرش دارد لباس بهشتی و ردای زیبا در کنار امام حسن آنگاه ائمه معصومین تا دوازده امام. تا اینجا که گفتیم این مطلبی بود که درباره صحنه قیامت آمد که انوار الهی و جلوه های نور خدا یا انوار قدسیه به تعبیر محقق اصفهانی پیامبرجدش و اولادش و برادرش. این انوار الهی و جلوه نور حق آنجا دیگر مسئله ای است که همه چیز روشن می شود و ابهامی دیگر نیست. اینهایی که خدا لطف کرده است انسان هدایت شده است به معرفت این انوار، آنجا عینی در آن مرحله کمال و انتهاء جلوه تام و مشهود دارند و حضور پیدا می کنند. «ثم یدعی بالشیعه فیقومون امامهم ثمّ یدعی بفاطمه و نسائها من ذریتها و شیعتها»، این صف بندی است که روز قیامت است. صفی که آنجا درست می شود و ورود به بهشت را الان بیان می کند. «ثم یدعی بالشیعه یقومون امامهم»، تا دعوت می کنند دیگر آنجا یک وضعیتی است که سبک بال اند. گفته می شود جا به جا می شوند با قصد جا به جا می شوند. یک کسی که در بهشت می خواهد جایی برود قصد می کند آنجا می شود. و تا دعوت می شوند همه صف می کشند جلوی انوار الهی است و شیعیان آمده اند. این قسمت رجال بود. بعد «یدعی بفاطمه و نسائها و ذریتها و شیعتها» حضرت زهراء سلام الله تعالی علیها می آید با بانوان ائمه و ذریه زهراء و شیعه حضرت زهراء. کسی که ذریه زهراء است کسی که شیعه حضرت زهراء است، آنجا جمع می شوند. اینها همه اش بشارت است و آخرش می گوییم که شیعه اش کدام است و ذریه اش کدام است شرائط را می گوییم. اینها که جمع می شوند «فیدخلون الجنه بغیر حساب»، به غیر حساب، چرا به غیر حساب؟ به ما چه، ما چه کاره ایم، کسی که اینجا سوال بکند نستجیر بالله از حکم بازجویی می کند، مگر ما چه کاره ایم. هر چی خدا بخواهد. توجیهی که ما بلدیم این ذریه ای که صدق ذریه بکند این شیعه ای که صدق شیعه بکند شده است عامل به حدیثی که امیرالمومنین فرمود «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا» این «قبل ان تحاسبوا» لطافت دارد اگر اینجا حساب بکنید آنجا دیگر حساب ندارید. شیعه این است. چرا؟ به واجبات و محرمات پایبند بوده که بعد نکاتش را می گویم. «ثم ینادی مناد» یک ندائی می کند کسی از کنار عرش الهی از سوی رب العزه و الافق الاعلی خطاب به پیامبر اعظم که گفتم پیامبرش است و ابائش است و برادرش است و اولادش است و دخترش است و ذریه اش. صدا می زند درباره حضرت رسول «نعم الاب ابوک یا محمد و هو ابراهیم»، آن اب الرسول است. در صمدیه می خواندیم که علامات غیر منصرف عجمه بود و ابراهیم عجم بود. ابراهیم اصلش فارسی است. آبراهه، بعضی ها هم می گویند که حضرت ابراهیم اصلش فارسی است. جایش هم از بابل که بابل هم ایران دارد هم عراق. خب ابراهیم که فارسی بود. و عرب اصلی آن روز اسمش را فارسی نمی گذاشته. ولی ما به این کار نداریم چون بینش درست شیعی که برگرفته از متن فقه و کتاب و سنت و عقل و علم و درک صحیح است این است که یک شیعه برای خودش یک منطقه فکر می کند، کجاست منطقه اش؟ نقشه شیعه نشین دنیا از شاخ افریقا تا کجا، هر کجا هر منطقه پیرو امیرالمومنین بود آن برادر بود. مرز و مرزبندی ها واردات حیوانی و اصلش انحصار طلبی و دفاع از حوزه حیوانی و فکر درست هم عقلی و هم شرعی و هم علمی این است که یک شیعه فقط منطقه دارد به نام نقشه شیعه نشین. خانواده دارد و همسایه دارد. خانواده این نقشه است. هر کجا که شیعه مسکن دارد این خانواده ماست، اهلنا، اگر این نباشد ولایت درست نیست. ولایت «ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم و سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» و شکر خدا مراجع در طول تاریخ همینطوری است. مراجع تقلید نجف را که من آشنا بودم مملکت فکر نمی کردند کشور فکر نمی کردند شیعه فکر می کنند این خانواده است. غیر از این فکر نقص فنی دارد، فکر شیعی نیست. فکر باز نیست و شرح صدر نیست. و یک همسایه داریم، همسایه مسلمان هایی که شهادتین اولتین را می گویند ابناء عامه، این همسایه است. با همسایه سلوک همسایگی، داخل خانه نیست. سلام علیکم و احوال شما و احترام و اذیت نمی رساند، دشمنی نداریم، رفتار مسالمت آمیز داریم، حسن الجار. این همسایه است. این سیاست اصلی دقیق چند زاویه است قرآن است و عترت مخصوصا ولایت علم و عقل. آن گرایش های که متاسفانه به عنوان تزریقات آمده الان مثلا یکی از خطراتی که احساس می شود نفوذ ایران یعنی می گویند عجم ایران یمن را می گیرد، اولا فکر جاهلیت عرب سعودی است. عجیب است من خیلی ممکن است سیاسی نباشم اما این مقدار که می فهمم این سازمان ملل و این آمریکا که اینجوری بود الان این یمن را بیست روز چقدر مظلومانه و با چه قدرتی بمباران می کند دنیا نه سازمان مللی، کسی خیال می کرد که آمریکا حقوق بشر را می خواهد کجاست؟ واقعا آدم می داند که حق چقدر مظلوم است. این مستکبرین کیانند، امام خمینی این را می شناخته این آمریکا را، الان معلوم می شود چه می کند. خب جهل است حداقل آنها جاهلند ما متنبه باشیم، چگونه فکر کنیم؟ یک روحانی اینجا که آمدیم تا بشویم جزء همان هایی که نداء صدا می زنند بیایید راحت جلوی آقا، کدام آقا هر کدام که دل تان می کشد جلوی روی امام حسین یا جلوی روی امیرالمومنین یا جلوی حضرت رسول آنجا ایستاده ایم. باید فکر ما و عمل ما اولا فکر از لحاظ فکری فکر خودمان را اصلاح بکنیم و بینش و اعتقاد ما. اعتقاد ما باید کمتر از این نباشد که بگوییم این دنیا الان قوامش به وسیله وجود مقدس بقیه الله الاعظم است. حدود صدها روایت از سوی شیعه و صدها روایت از طریق سنی درباره امام عصر آمده. اینقدر درباره امام عصر داریم درباره هیچ موضوعی نداریم. و وجود حضرت عینی و قطعی است بنده حقیر با این حقارتی که دارم در پیشگاه خدا، حاضرم مباهله کنم که دنیا الان به وسیله وجود حضرت مهدی قوام و ثبات دارد. نکته دیگر بینشی است. ذهن ما در تشخیص بدهد که اعضای خانواده تا کجاست و همسایه تا کجاست و دشمن کیست. از یک دوست شیعی خود ما یک مقدار انحراف دیدیم آن دشمن نیست، در نصوص هم به این مضمون آمده که پیرو اهل بیت برای پیرو اهل بیت دشمن نمی شود. متاسفانه یک مخالفت های خصوصی خانوادگی یا رقابت ها اینها دیگر خیلی خطرناک مورد نزعات شیطان است، اینها دشمن نیست دوست است. بینش شیعی باشد آن اعتقاد و دوم شرح صدر یعنی سینه ما شعار از شعور احبّ من أحب علیاً. وقتی محبت علی دارد برای من تمام است دیگر من نگرانی ندارم از این شهر، از آن قاره از این قاره. این واقعیت درک ما و ذهن ما و آیین ماست. پس روحانی یعنی شیعه دو تا مقوم نظری دارد که اعتقاد به ولایت تا حد کامل و عنصر دوم شرح صدر و تشخیص خانواده و همسایه. مقوم دوم عملی که عملی دو تا عنصر دارد: در عمل پایبند به واجبات و محرمات الهی، اینجا تعارف نداریم. شما دیدید که امام خمینی درباره یک مسئله فقهی شرعی مملکت صدمه می خورد ولی از حکم شرعی بر نمی داشت. یک بی حجابی درباره الگوی بانوان کی باشد حضرت صدیقه طاهره را معرفی نکرد و نقد داشت، گفت این باید اعدام بشود چون هتک به حضرت صدیقه بود، تعارف نداشت. درباره سلمان رشدی چقدر دولت صدمه می خورد ولی امام خمینی از حکم شرعی برنمی داشت. خب او حاکم بود ما که عادی هستیم همین حرکتی که روی خاک داریم واجبات و محرماتی که با آن سر و کار داریم به هیچ وجه با واجبات و محرمات معامله نکنیم. این خوب است و کار زمینی خوبی دارد برویم یک مطلبی و یک شهادتی به نفعش بدهم یک کمکی بکنم فعلا، اینها دیگر معامله است «سخط الخالق برضی المخلوق» معامله می شود. اهل معامله نباشد اینجور معامله گر نباشد. واجبات و محرمات را معامله نکند. این را بدانید بنده حقیر برای شما یک تجربه هستم سنی از من گذشته و زندگی ام با مراجع بوده و با مجتهدین بودم، از اینکه فکر بشود این کار اگر دو دو تا چهار تا نشود به مشکل برمی خوریم باید یک کمی واجبات و محرمات یا مظاهر شرع را یک کمی نادیده بگیریم تا اینجوری بشود، اصلاً اصلاً. به واجبات و محرمات پایبند باشیم مدیریت از بالاست، تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار، که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند. پس عنصر اول از مقوم دوم پایبندی به واجبات و محرمات. عنصر دوم کمی تکان دهنده است و آن این است که هر کاری که رفته ایم به دنبالش که حلال است، فعلا برای ما عنوان طلبگی که آمده ایم، عنوان طلبگی یعنی درس خواندن کلی اش این است که به هر کاری که مشغول شده ایم آن کار را درست انجام بدهیم. مسامحه و تساهل و تنبلی در آن کار نکنیم. و ما که طلبه شده ایم الان عنصر دوم مقوم دوم ما می شود باید درس را خوب بخوانیم. دیگر تا ابد بیمه هستیم و روایت را که خواندیم مورد نداء قرار می گیریم و با یک اراده جلوی روی معصومین ایستاده ایم و پشت سر معصومین وارد بهشت می شویم. این است که با متن صحیح است و با مدرک درست است. بعد ادامه دارد درباره منسوبین حضرت رسول، حدیث می فرماید منادی نداء می کند که «یا رسول الله و نعم الاخ اخوک و هو علی بن ابی طالب علیه السلام و نعم السبطان سبطاک و هما الحسن و الحسین» عجب نوه های دختری خوبی داری که آن دو تا عبارت اند از امام حسن و امام حسین، منادی از کنار عرش پروردگار برای حضرت رسول می گوید بعد «و نعم الجنین جنینک و هو محسن» که سوال می شود محسن کی بود، محسن چرا کشته شد، محسن چرا عمر طولانی نداشت. بعد سوال می شود «و نعم الائمه الراشدون من ذریتک» از علی بن الحسین تا حجه بن الحسن. بعد بشارت برای ما و شما، می فرماید «و نعم الشیعه شیعتک»، بهترین پیروان پیروان توست. «ألا أن محمدا و وصیه و سبطیه و الائمه من ذریته هم الفائزون» که فقد فاز آمده بود. «ثم یومر بهم الی الجنه»[1]، اینها رستگاران اند، اینها باید بهشت بروند آنگاه برای همه شان اعلام می شود که بروید جایتان بهشت است و با این خصوصیاتی که گفته شد شیعه بودن و مقام شیعه مولی و عظمت و رفعت شیعه نعمت بزرگی است که باید شکر بکنیم. شکرش توجه به نعمت و کامل کردن و صفوت نعمت است. نعمت از آلایش ها پاک کنیم. که در تایید مطلب در زیارت جامعه کبیره یکی از علائم و شعار و عبادات شیعه اهل بیت این است که زیارت جامعه کبیره را بخواند. زیارت جامعه کبیره خیلی آثار دارد، از آن دعاهایی که دفع بلاء می کند این زیارت جامعه کبیره است ان شاء الله. و آن اوصاف و آن مکانتی که درباره ائمه آمده است در این جامعه کبیره است و برای شیعیان که در این زیارت جامعه می گوید «سعد من والاکم و هلک من عاداکم و خاب من جحدکم و ضل من فارقکم و فاز من تمسک بکم» در آخر بیمه تامین نهایی «أمن من لجأ الیکم». خدایا التجاء درست به اهل بیت و بقیه الله الاعظم برای ما عنایت فرما.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo