< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

94/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مطهر پنجم
سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «الخامس الانقلاب کالخمر ینقلب خلّا فانه یطهر سواء کان بنفسه أو بعلاج»، پنجمین مطهر از مطهرات انقلاب است. معنای استحاله و استهلاک و انقلاب در ابتداء بحث استحاله گفته شد. انقلاب آن است که تغییر در وصف و خاصیت باشد اما تغییر در ماهیت محقق نشده باشد. اگر تغییر در ماهیت محقق شد می شود استحاله و تغییر در وصف بارز و عوارض می شود انقلاب. مثال بارزش را گفته بودیم عبارت است از انقلاب خمر به خلّ. وقتی که خمر منقلب بشود خل گردد، انقلاب است و این انقلاب مطهر است. «فانه یطهر سواء کان بنفسه أو بعلاج» این خلّی که از خمر درآمده است و پس از انقلاب خمر خلّ شده است، پاک است اعم از اینکه این انقلاب بنفسه باشد یا به واسطه معالجه. بنفسه شاید خود خمر را ما و شما تجربه نداریم ولی آنچه در بحث دیده می شود این باشد که خمر را اگر مدت زیادی بگذارند و استفاده نکنند خود به خود هم منقلب می شود و سرکه در می آید در اثر زمان. بعضی از دوستان در بعضی از کشورها این تجربه را دیده باشند در شهر و دیارشان که دیگر نیاز به سوال ندارد. این قطعا مطهر است بلا اشکال. و اما اگر به وسیله علاج، علاجش هم آنچه که سید فهمیده و از روایات به دست آمده این است که می گویند به توسط یک مقدار خلّی مثل خمیر مایه داخل خمیر تازه بگذارند، خمیر درست می شود و همینطور داخل خمر اگر یک مقدار خلّ بگذارند پس از مدتی همه می شود خلّ و سرکه. نمک هم در خود کتاب آمده است. «سواء کان بنفسه أو بعلاج کالقاء شئ من الخلّ أو الملح فیه» با نمک خلّ درست بشود یا با ملح. «سواء استهلک أو بقی علی حاله» این عبارتها را می گوییم که بعد در اقوال فقهاء مورد بحث است. اعم از اینکه آن خلّ خمیر مایه که در داخل خمر گذاشته شده یا آن نمکی که گذاشته شده و نمک سفت بوده، «بقی علی حاله»پس از که خمر و خلّ درست کرد نمک سر جایش است و هیئت آن محفوظ است. یا استهلاک شده باشد فرق نمی کند، «و یشترط فی طهاره الخمر بالانقلاب عدم وصول نجاسه خارجیه الیه» این فرع دیگری است. تا اینجا که قبل از یشترط اصل مسئله گفته شد که انقلاب مطهر است. موردش هم خمر و خلّ است، بدون واسطه باشد این انقلاب یا به واسطه شئ ای باشد، بدون علاج یا با معالجه فرق نمی کند. این متن بود.

ادله مطهریت انقلاب
دلیل بر مطهریت انقلاب به طور طبیعی استحاله نیست. چون انقلاب غیر از استحاله است. دلیل ما برای مطهریت انقلاب آنچه که از بیان فقهاء استفاده می شود صاحب جواهر و فقیه همدانی و تا علامه حلی در منتهی اعلام می کنند که این مطهریت یا این تطهیر مورد اجماع است. بحث از نظر اقوال مشکلی نداریم، اجماع متعدد اعلام شده است و تقریبا اجماعی بودن این حکم جزء مسائل واضحی است که نیاز به استناد به قول و منبعی ندارد. مضافا بر این نصوص مستفیضه ای وجود دارد دال بر اینکه خلّ بعد از خمر یا خمر پس از خلّ شدن پاک می شود. و این انقلاب باعث تطهیر است. اما ان شاء ا لله بعدا شرح می دهیم که عنوان انقلاب آیا یک عنوان شرعی است یا یک عنوانی است که فقهاء استخراج کرده اند بعدا. این انقلاب که مطهر است، از لحاظ اقوال اجماعی است از لحاظ نصوص در حد مستفیض نصوصی داریم دال بر مطهریت این عمل یعنی انقلاب خمر به خلّ در این مورد فقط. سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: انقلاب یک عنوان مستقل نیست بلکه انقلاب همان استحاله است. در فقه از عناوین مطهره عند الفقهاء فقط استحاله است، انقلاب هم زیر مجموعه استحاله است و چیزی دیگری نیست. مثالش را که در خمر و خل آورده اند کلمه انقلاب را به کار می برند باعث خلق یک عنوان جدید نمی شود. استحاله است،[1]

دو قسم استحاله
منتها استحاله دو قسم است: استحاله واقعی و عقلی و استحاله عرفی و عادی. آن استحاله را که قبلا خواندیم معنای درست آن استحاله منطبق می شد به استحاله واقعی و عقلی که عبارت بود از تبدیل ماهیت شئ ای به شئ دیگر مثل اینکه چوب خاکستر بشود. و آن استحاله را گفتیم با آن دلیلی که مفصل بحث کردیم. در تبدیل خمر به خلّ استحاله است. صفت بارز و خاصیت و اثر خاص تغییر می کند. اسکار نیست، طعم فرق دارد، و حکم هم طبیعتاً از سوی شرع فرق دارد. و از لحاظ جنسیت عرفی هم فرق می کند. جنس خمر چیزی است مشتری خاصی دارد و جنس خل چیز دیگری است و مشتری دیگری دارد. با این توضیح اعلام می شود که این تغییر استحاله است منتها قسم دوم استحاله که استحاله عرفی و عادی باشد. و می فرماید: اگر عرفاً موضوع مبدل بشود تغییر بکند موضوع شئ ای به شئ دیگر در عرف آن هم در شکل قطعی و جزمی که عرف بلا تأنی و تامل و بلا شبهه و اشکال بگوید این موضوع آن موضوع دیگر نیست. قضاوت عرف هم درجات دارد تشکیکی است، آنجایی که عرف با قاطعیت و جزم و بدون هیچ اشکالی حکم بکند به تغییر موضوع، در اینجا دیگر ما گفته ایم شرعا تغییر موضوع اگر عرفی باشد حکم آن شرعاً فرق می کند. بدون هیچ تردیدی از دید عرف خلّ غیر از خمر است، هرچند عقلاً ماده اصلی از لحاظ جنس و اصل ماده ماده خلّ همان ماده خمر است تغییر ماهوی به وجود نیامده اما این مقدار تغییر کافی است. اینجا به عرف مراجعه می شود از دید عرف با ضرس قاطع می گوید این موضوع غیر از آن موضوع است و برای ما کافی است. شرع که ببیند عرف یک موضوع را غیر از موضوع دیگر می نگرد و تلقی میکند حکمش را طبق همان تشخیص عرف اعلام می کند. این مطلبی بود که سید فرمود. پس این تغییر موضوع عرفی است و برای ما که احکام شرع استخراج بکنیم طبق هم عرف باید احکام را روی موضوعات اعلام بکنیم. موضوع عرفاً به طور قطع غیر از موضوع قبلی است. خلّ غیر از خمر است. همین تغییر موضوع کافی است و تغییر موضوع می شود استحاله منتها استحاله ای است که تشخیص آن عرفی است، هرچند استحاله عقلی نباشد. ما جایی که مثل چنین موضوعات را گفتیم که تخصصی باشد استحاله ای که تخصصی است و استحاله حقیقی است گفتیم احاله به عرف نمی شود، عرف اشتباه و مسامحه می کند. اما جایی که عرف بفهمد تغییر را، تغییر موضوع در مثل خل و خمر یک امر ساده و بسیط و عوام فهم است و مطابق با فهم عموم است، وقتی که عموم مردم این مقدار تغییر را می فهمند و برایشان قابل فهم است اعلام می دارد که خل غیر از خمر است، اینجا استحاله به وجود آمده و این مقدار استحاله برای ما کافی است درباره حکم که بگوییم انقلاب مطهّر است. این اشکال رفع شد که عرف حق قضاوت در استحاله و امور تخصصی ندارد، گفتیم اگر جایی که تغییر ساده و بسیط بود و عوام فهم بود، برای عرف زمینه آماده است. پس از که می فرماید استحاله است حکم هم مطهریت است براساس قانون استحاله، عمده ترین قانون برای مطهریت استحاله انتفاء عند الانتفاء بود، موضوع جدید آمده موضوع نجاست یا عین یا متنجس دیگر اصلا نیست، پس آن نجاستی وجود ندارد، عین اش نیست اصلش نیست، موضوع دیگری است، چوب نیست خاکستر است. اصلا نه موضوع است و نه حکم، انتفاء عند الانتفاء. همان قانون مطهریت در استحاله را اینجا می آوریم موضوع خمر بود، الان خمر نیست. خمری که نیست سالبه منتفی به انتفاء موضوع است یا انتفاء عند الانتفاء. دلیلش هم این است که نیاز به نصوص و اجماع هم ندارد. اشکال ندارد نصوص باشد کمک می گیریم و اجماع هم باشد تقویت می شود اما نیازی نداریم. عمده ترین دستمایه همان قاعده است.

چرا مطهریت انقلاب جدا ذکر شده؟
بعد می فرماید چرا این را افراد کرده اند، چرا جداگانه ذکر کرده اند بحث انقلاب، چرا زیر مجموعه استحاله نیاوردند؟ به خاطر اینکه در مسئله خمر دو تا نکته وجود دارد، به جهت آن دو نکته بحث استحاله در خمر را جدا آورده اند. 1. خمر و خل از مایعات است، ظرف دارد، اینکه داخل ظرف قرار می گیرد، خمر که خلّ شد خود خلّ پاک اما این ظرف چه می شود؟ متنجس بود، الان متنجس چه طوری تطهیر می شود. این قاعده تبعیت اینجا می آید، در بحث استحاله اشیاء اعیان نجسه مسئله تبعیت نداشتیم این یک نکته. نکته دوم این است که در بحث خمر و خل مطلب از این قرار است که انقلاب از دو طریق صورت می گیرد من قبل نفسه و بواسطه علاج، من قبل نفسه که اگر باشد جای بحث نداریم. خمر را بگذارید در شیشه بماند چهل روزی که کامل بشود دوباره که بگذارید برمی گردد به ترش شدن و بی خاصیت شدن و تا مدتی می شود خلّ و سرکه. درباره استحاله خمر دو صورت تصویر می شود فی نفسه که حرکت قهقرائی نیست و حرکت تکاملی است منتها فصل دوم از حرکت است، خلّ خوب سرحد کمال است و یا اینکه به وسیله علاج هر شئ ای که باشد مثلا به وسیله قرصی که بریزد داخل خمر و خل بشود، انقلاب انجام شده است به وسیله علاج. چون اینجا دو صورت دارد مسئله لذا با بحث استحاله کمی فرق دارد که گفتیم دو نکته داشت، به وسیله این دو نکته بحث خمر یا انقلاب خمر به خلّ مستقل عنوان شده است.

دو محور بحث
و اما بدنه بحث ما که عمدتاً در دو محور تمرکز نظر دارد، محور اول اثبات مطهریت، محور دوم هم توجه به این نکته که انقلاب اطلاقا مطهر است اعم از اینکه بنفسه باشد یا بالعلاج یا نه انقلابی که بنفسه باشد مطهر است. این دو محور اصلی بحث ما از نصوص و روایات مستفیضه استفاده می شود. نصوص مستفیضه داریم که قطعا اگر ادعای تواتر نکنیم ادعای استفاضه هیچ اشکالی ندارد. کتاب وسائل جلد هفده باب سی و یکم از ابواب اشربه محرمه روایاتی که در این باب آمده است به سه دسته است: 1. روایات مطلقه بدون تعرض به انقلاب بالواسطه و بلا واسطه. 2. روایاتی است که تصریح دارند بر اینکه اگر انقلاب به وسیله علاج هم صورت بگیرد باز هم مطهر است. 3. روایاتی است که می گوید طهارت اختصاص دارد به انقلاب خمر به خلّ در صورتی که بدون واسطه باشد. این سه دسته روایت در این باب است بررسی این روایات و تعارضی که در بین دسته دوم و سوم به عمل می آید ان شاء الله برای فردا.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo