< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

94/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی درباره مطهریت نار و ادله آن
اصحاب فقهاء مطهریت نار به نحو یک مطهر مستقل عنوان کرده اند. گفتم که صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه هم این عنوان را دارد.[1] و اما فقهای تاریخ اخیر متاخرالمتاخرین که علماء از لحاظ تاریخ دارای سه طبقه است متقدمین و متاخرین و متاخر المتاخرین. این طبقه سوم مخصوصا سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «عدوا النار المطهر مستقلا»[2]، گویا به عنوانی یک تتمه بحث می فرمایند اصحاب شمرده اند نار را به عنوان یک مطهر مستقل. و بعد از که عنوان را گفتیم و تاریخ و نقش مطهریت نار را اجمالا مورد اشاره در کلام صاحب جواهر بیان کردیم الان به ادله مطهریت آن باید مبادرت کنیم. در صدر اخباری است که ما را به مطهریت نار هدایت و ارشاد می کند که فقیه همدانی قدس اله نفسه الزکیه می فرماید: اصحاب را که نار مطهر مستقل عنوان کرده اند شاید نظری داشته باشند به اخبار[3].

دلیل اول نصوص
بنابراین دلیل اول ما در جهت مطهریت نار اخباری است که آمده است. از جمع این اخبار این روایت است و عنه عن موسی بن عمرو عن احمد بن الحسن میثمی عن احمد بن محمد بن عبدالله بن زبیر عن جده سند روایت اجمالا با امتیازات و مدایح می تواند قابل قبول باشد الا زبیر که مجهول است که قابل اعتماد نیست. سند مجهول است. اما در عین حال امتیاز دارد امتیاز ابتدایی دارد، سند سندی است که شیخ کلینی نقل می کند و در کافی آمده و فقهاء هم در مقام استدلال این را نقل می کنند. سند در این حد است. «سالت اباعبدالله علیه السلام عن البئر یقع فیها الفأره أو غیرها من الدواب فتموت فتعجن من ماءها أیأکل ذلک الخبز قال اذا اصابته النار فلا بأس بأکله»[4] دلالت این روایت اگر ما باشیم و ظاهر این روایت دلالت دارد بر مطهریت نار، اما اگر ذهنیتی در کار باشد و بگوییم از مطهرات مستقل نار نیست می گوییم این مطهریت ممکن است مربوط بشود به ماء بئر، ولی ظاهرش این است که «اذا اصابته النار»، نار شئ طاهری را اصابت بکند که فائده ندارد. اگر ماء بئر تاثیرگذار بود که اصابته النار لغو می شود، معلوم است که نار اثرگذار و مطهر است. سند که مشکل ابتدایی داشت و نقص آن هم نهایی نبود دلالت روایت بر مطلوب تقریبا درست بود، این می شود یک قدم به سمت اثبات مطلوب. روایت دوم عنه عن محمد بن الحسین عن محمد بن ابی عمیر عمن رواه «عن ابی عبدالله علیه السلام فی عجین عجن و حبس ثم علم أن الماء کانت فیه میته قال لا بأس اکلت النار ما فیه»[5]، سند از شیخ کلینی تا اسنادش به محمد بن حسین که توثیق ندارد، بعد شیخ و ثقات که محمد بن ابی عمیر است، ابن ابی عمیر مرسل نقل کرده «عمن رواه» قاعده این است که حتی گفته می شود من این را خودم در بیانات امام خمینی ندیدم ولی فاضلی و محققی به من گفت که امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه فرموده اند به مراسیل ابن ابی عمیر اعتماد می شود اما به مسانیدش اطلاقا اعتماد نمی شود باید تحقیق به عمل بیاید. شاید نظر شریف ایشان این است که آن تصریح شیخ طائفه مربوط است به مراسیل ابن ابی عمیر و مراسیل ابن ابی عمیر را نجاشی هم تایید فرموده است. سند می شود درست. دلالت هم بسیار عالی است «اکلت النار ما فیه»، آتش آنچه را که به اش بربخورد می بلعد و از بین می برد دیگر باقی نخواهد ماند. کاملا از بین می رود. و حدیث دیگر که این را شیخ طوسی نقل می کند عنه عن یعقوب بن یزید عن الحسن بن المبارک عن زکریا بن آدم، این سند را قبلا هم خواندیم برای حسن بن مبارک توثیق خاص نداشتیم ولی مدائح پیدا کردیم یعقوب بن یزید که توثیق دارد و زکریا بن آدم که از اصحاب امام رضاست. «سألت اباالحسن الامام الرضا علیه السلام عن قطره خمر أو نبیذ مسکر تا به اینجا قلت فانه قطر فیه الدم» آبگوشتی بوده قطره خونی در آن آبگوشت ریخته چه می شود «قال الدم تأکله النار ان شاء الله»[6] این سه حدیث که سند هم آنطوری که قبلا برایتان گفته بودم مشکل خاص نداشت، دلالتش کامل بود. «الدم تاکله النار»، خون را هم آتش از بین می برد. دلالت این سه تا روایت کامل شد الان برویم به سراغ صحیحه. روایت دیگر که صحیحه حسن بن محبوب است که «الماء و النار قد طهراه»[7]، از جهت این کارش درست است چون مدعای ما این است که بگوییم نار مطهر است، این هم تصریح دارد «الماء و النار طهراه»، ترجمه اش دقیق می شود آب مطهر است نار مطهر است و ثبت المطلوب که نار مطهر است. سند صحیحه است مدلول کامل است. اگر اشکال شود که آب چه نقشی دارد چون آب در گچ به اندازه ای نمی ریزند که آب تطهیر بکند، آب را قاطی می کند تا اینکه گچ درست بشود، عملیات اصلی مال آتش است. چیزی که به درد ما می خورد «المار و النار قد طهراه» نار مطهر اعلام شده است و هو المطلوب. چهار تا روایت را گفتیم دلالت ها درست و سند که یکی صحیحه بود و دومی هم معتبر بود دو تا روایت دیگر با امتیازات و خصوصیاتی که گفتیم حداقل کمک ما می کرد. ما در یک مسئله اگر چهار تا روایت داشته باشیم که یک روایتش صحیحه باشد و دیگری معتبره باشد دیگر از لحاظ مدرک غنی هستیم جزء مدارک غنی به حساب می آید.

دلیل دوم اولویت ازاله
دلیل دوم ما هم تحلیلی بود که صاحب جواهر فرمود که اولویت ازاله. ازاله یک واقعیتی است، می بینیم آب هم خاصیت ازاله دارد و آتش هم خاصیت ازاله دارد. شما یک قطره آبی را روی یک جسمی بریزید، آب دیگری روی آن بریزید تطهیر کنید هم آن قطره را می برد و آتش را بیاورید آن قطره آب را از بین می برد ازاله می کند. و ازاله هم طوری می شود که در حین ازاله عملیات تنجیس هم صورت نمی گیرد چون آتش غلبه دارد و ازاله می کند. دقت کنید که خود ازاله یکی از اصطلاحاتی است که در بحث تحقیقی بیاید. بنده حقیر که گفته بودم موضوعات که از سوی فقهاء اعلام می شود اعتبار فقهی و تقلیدی ندارد مگر اینکه اعتماد کنیم. گفتیم که موضوعات باید از راه خودش تحقیق بشود. گفته شد که مرکزی است در حوزه از سوی دفتر مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی این مرکز همین کار را می کند، گفتند استحاله را روی آن کار می کنند، خودشان هم اظهار نظر نمی کنند و کار ندارند بدهند به مراجع تقلید که باید حکمش را اعلام بکنند.

سوال:
پاسخ: همه موضوعات عرفی نیست، یک سری موضوعات تخصصی است. مثلا مرگ مغزی را عرف نمی فهمد که این مرگ است یا زندگی، استحاله و تبدیل ماهیتی را عرف نمی فهمد، موضوعاتی که تخصصی باشد نیاز به تخصص داشته باشد کم هم نیست. دلیل دوم ما اولویت در ازاله بود.

دلیل سوم بوسیله آتش میکروب زدائی می شود
دلیل سوم ما سیدنا الاستاد می فرماید در بعضی از معلقات نوشته شده که نجاسات در حقیقت میکروبهاست. این میکروبها واقعیت نجاسات است. در احکام تکلیفیه ملاک را نمی توانید احراز بکنید، گفتیم علم به ملاک حاصل می شود براساس قواعد امامیه عدلیه، اما تعیین ملاک کار ناممکنی است در احکام تکلیفیه اما در احکام وضعیه گفتیم تشخیص و تعیین ملاک کار مشکلی نیست می شود تشخیص داد. نجاسات و قذورات و همچنین بعض مسائل دیگر کار ممکنی است. شرطیت و جزئیت اینها مسائلی است، مورد بسیار برجسته طهارت و نجاست که ملاکش را می توانیم پیدا کنیم که قذارت است که این قذارت اصل دارد و واقعیت دارد، واقعیت همان ذرات ریز است که از لحاظ علمی گفته شده میکروبها. بنابراین به وسیله سوزاندن و آتش گرفتن نار آتش این میکروبها را واقعا از بین می برد. ما علوم آزمایشگاهی را وارد نیستیم ولی این مقدار از دور می دانیم که به وسیله آتش گرفتن و سوختن میکروب می میرد. اینها جزء واضحات است. بنابراین با توجه به این واقعیت نار می شود مطهر مستقل، به استحاله کار نداریم. استحاله صورت بگیرد یا نگیرد.



دلیل چهارم از اطلاقات نصوص علم به ازاله حاصل می شود
دلیل چهارمی که ما گفتیم این بود ما به نصوص که منظور از ظاهر نصوص اطلاقات نصوص است نه خود نص که اجتهاد در مقابل نص جایز نیست. نص اگر همانطوری به ما گفته این یک قطره کمتر از درهم معفو است می گوییم سمعا، خود نص باشد که نه، متن نص نه، اطلاق نص گفتم با علم اگر تعارض بکند قطعا اتباع علم مقدم است از باب حجیت قطع. می توانیم بگوییم که در تحقیقات بسیار ساده نه پیشرفته که بگویید تخصصی، در تحقیقات بسیار ابتدایی می بینیم که بعد از آتش گرفتن شئ نجس و یا متنجس قطعاً از ماده نجاست از اصل نجاست یا از تنجیس چیزی باقی نمی ماند. ازاله قطعی می شود علم به ازاله حاصل می شود، بعد از علم به ازاله چیزی باقی نمی ماند که ما درباره اش شک یا تردید بکنیم. در نتیجه می توانیم اعلام بکنیم که نار یک مطهر مستقل است همانطور که صاحب جواهر فرموده. این ادله ما بود و این هم استظهار و استخراج حکم علی الظاهر برابر با رأی صاحب جواهر و بعضی از فقهای دیگر.

اما استدلالات مخالفین
اما در برابر این ادله فقهاء ردودی دارند که از این قرار است، اولا می فرمایند روایاتی که درباره مطهریت نار آمده است این روایات به طور عمده روایاتی است که معرض عنهاست. با یک کلمه معرض عنها ریشه روایات سست می شود. که فقیه همدانی فرموده است این روایت معرض عنهاست. و ثانیا معارض است با حدیثی که آمده است: شیخ طائفه از محمد بن علی بن محبوب عن محمد بن الحسین که از اصحاب ابن ابی عمیر عن ابن ابی عمیر عن بعض اصحابنا «قال قیل لابی عبد الله علیه السلام فی العجین یعجن من الماء النجس کیف یصنع به قال یباع ممن یستحل أکل المیته»[8] و روایت دوم هم با همین سند آمده است «یدفن و لا یباع». این دو روایت معارض است. عجینی که با آب نجس خمیر شده باشد «یباع ممن یستحل اکل المیته».

کلام سید الحکیم
سید الحکیم قدس الله نفسه الزکیه می فرماید مناقشه در سند که درست نیست چون مرسل ابن ابی عمیر است. و مناقشه در دلالتش هم جا ندارد که گفته است این گونه از خمیر را بفروشید به کفاری که آنها اکل میته را حلال می دانند. لازمه اش این است که پاک نیست نجس است. اما اولا این روایت قابل معارضه با آن گروه نیست آنها در حد مستفیضه هستند این در حد خبر واحد، خبر واحد با اخبار مستفیضه قابل معارضه ندارد. و ثانیا معرض عنها ثابت نیست، عده ای از فقهاء خود صاحب جواهر در انتهاء می گوید ممکن است دلیل مطهریت نار اجماع باشد، چه اعراضی است که اجماع موافق آن است اعراض هم ثابت نیست. و ثالثا دلالت این روایت کامل نیست. اولا روایت اجمال دارد از لحاظ دلالت فقط گفته است یباع، جزء روایاتی است که مجامله در متنش است این روایت است نگفته که نجس است. پس نجاست اعلام نشده. روایت مجمل است. و بعد هم درباره عجین آمده، عجین که نار ندیده خمیر است، خمیر حکمش این است، نه خبز. ما درباره خبز صحبت می کنیم شما از عجین دلیل روایت معارض می آورید. درباره خبز روایتی بیاورید. و بعد هم در نهایت این روایات که نه قابلیت معارضه دارد و نه روایات معرض عنها در کار است ونه معارضه ای در کار است و نه دلالتی در کار است، بنابراین روایات به قوت خودش باقی ماند.

کلام سید الاستاد
سوال: نظر سید الحکیم و سید الخویی چیست
پاسخ: شیخ همدانی و سید الحکیم و سیدنا الاستاد هر سه هماهنگ می گویند این روایات دلالت هایش نقص دارد. یکی ممکن است مربوط باشد به ماء بئر که جواب دادم و روایت صحیحه حسن بن محبوب که جوابش را دادیم دلالتش کامل نیست. و بعد سیدنا الاستاد می فرماید شما درباره میکروب بحث میکنید، این بحث میکروب را ببرید خارج وادی فقه، ما در فقه از روایات و نصوص بحث می کنیم، بحث میکروب اینجا جایش نیست، میکروبها اینجا جا ندارد. و بعد از این بحثی که میکروب ها و جراثیم را گفتند جواب آن مطلب داده می شود، می گویند ازاله، ما متعبدیم ازاله گفته شده که باید به وسیله آب باشد یا استحاله صورت بگیرد. این روایات را قبول که بکنیم نار نقش اش این است که مقدمه استحاله می شود.

نتیجه
نتیجتاً براساس فتوا و نظر این فقهاء روایات دلالت شان تام نیست مع النقص فی بعض اسنادها. و آنچه که درست و دقیق و صحیح این است که نار سبب استحاله می شود نه مطهر مستقل. رأی فقهای اخیر گفته شد

اما تحقیق مطهر مستقل است
اما تحقیق آن بود که برایتان گفته شد نار مستقل است تحقیقا و دقیقا اما چون فقهاء فتوایشان بر خلاف هستند احتیاط وجوبی این است که باید استحاله صورت بگیرد اما تحقیق به قوت خودش باقی است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo