< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

93/01/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه 274 سوره بقرهدرباره ولایت اهل بیت علیهم السلام
آیه 274 سوره بقره
آیه 274 سوره بقره: ﴿الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون﴾،
ترجمه آیه
ترجمه: کسانی که اموال خود را انفاق کنند در شب و روز و نهان و آشکارا، آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو و خوبی خواهد بود و هرگز برای آنها خوف و حزنی وجود ندارد.
انفاق که موضوع آیه است، چه انفاقی است
این انفاق که موضوع در آیه قرار گرفته است، چه انفاقی باشد که اینقدر اثر دارد؟ آیا انفاق عادی اینقدر اثر دارد که هم پاداش نیکو و هم رفع خوف و حزن بکند یا یک انفاق خاصی است؟ با توجه به این آثار و ثمراتی که برای این انفاق گفته شده است که این انفاق باید انفاق به خصوصی باشد. کسانی را که خداوند توفیق می دهد به انفاق و کمک مالی به دیگران، در نصوص از ثواب و اجر بالایی برخوردار است. در آیات قرآن آمده که ﴿ان الله اشتری من المومنین اموالهم و انفسهم[1]، بعضی ارباب ذوق می گویند که اموال اول آمده است. اما اشتراء اموال معامله با خداست. تجارت در این بازار رائج است و جریان دارد، انسان مال خودش را از دست می دهد و جان خودش را از دست می دهد ولی یک مرتبه جان خودش را به طور دفعی از دست می دهد که در جهاد و شهادت است و یک وقت عمر را تدریجی از دست می دهد که سالیان سال عمر می کند ولی باید از دنیا برود. دنیا هم دنیای تجارت است. در این بازار تجارت و داد و ستد، اگر کسی مالش را فقط برای خودش مصرف کند و معیشت زندگی که هرچند خوب است و طبق سنت الهی است اما پایان کار چیزی برایش نمی ماند. و اما یک مورد است که اگر آدم مالش را مصرف کند، برای آدم برمی گردد و آن جایی که آدم انفاق کند. یک وقتی حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در منزل نبودند، یک گوسفندی را اهل خانه قربانی کردند، بعد گوشت آن را تقسیم کردند و در حدی که تقریبا تمام گوشت ها را بردند و برای اهل خانه چیزی کمی ماند. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم یکی از اعضای خانواده شکایت کرد که یا رسول الله نذر کردیم ولی همه را بردند و برای ما چیزی نگذاشتند. پیامبر فرمود: آن همه اجزای نذر که برده شده، آن برای ماست و این چیزی که الان باقی مانده، این نتیجه ندارد، ﴿ ما عندکم ینفد و ما عند الله باق﴾.[2]
نکته: توهم انفاق برای صاحبان ثروت است
برای انفاق توجه بسیاری از سوی نصوص آمده اما ممکن است فکر بشود که انفاق برای کسانی است که پول و ثروت دارند و برای کسانی که از مال دنیا چیزی ندارند، انفاق نیست. بلکه سعی کنید که اگر چیزی اضافه آمد، انفاق بشود. در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم یک فردی در مسجد مدینه آمد و پیامبر فرمود: این فرد اهل بهشت است. به او گفتند که چه کار می کنی که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که اهل بهشتی؟ گفت: من یک آدم آهنگری هستم، به واجبات و محرمات پایبند هستم و از درآمد زندگی ام برای خانواده ام استفاده می کنم در حد خوب، و اگر چیزی اضافه آمد برای مردم انفاق می کنم. و همچنین یک روز دیگری فردی آمد پیش پیامبر و عقائد خودش را اظهار کرد و پیامبر فرمود: تو اهل بهشتی. ابوبکر آمد، پرسید که چه کار کردی؟ گفت اگر می خواهی ملاک آن را پیدا کنی، برو با علی باش. من عقائدم را به پیامبر که گفتم این است که مولایم علی است و عبادتم این است، که فرمود: اهل بهشتی. و در آخر این آیه آمده است ﴿لا خوف علیهم و لا هم یحزنون﴾، در آن آیات گفتیم که کسانی که ایمان دارند و هدایت را قبول کرده اند، خوف و حزنی ندارند. و در جایی که خوف و حزنی باشد که پیامبر از آن خوف و حزن نهی بکند، معلوم است که ایمانی نبوده است. گفته شد که آیه ﴿و تولی عنهم و قال یاسفی علی یوسف و ابیضت عیناه من الحزن فهو کظیم[3]، اینجا حزن آمده در حالی که در آیه دیگر آمده ﴿الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون[4] و حضرت یعقوب از اولیاء است. جواب آن این است که حضرت یعقوب یاسفی علی یوسف گفت و دیدش را از دست داد از غم و حزن قلبی. لذا در روایت آمده که « المومن حزنه فی قلبه و بشره فی وجهه ». « من الحزن فهو کظیم »، یعنی او خشم و حزن و حالات احساسی را فرومی برد و اظهار نمی کند و ناشکری نمی کند. در حالی که حزن ظاهری ممنوع است.
مراجعه به تفاسیر: تفسیر عیاشی
درکتاب تفسیر عیاشی روایتی آمده، می فرماید: عن ابی اسحاق «کان لعلی بن ابی طالب علیه السلام اربعه دراهم فتصدق بدرهم لیلا و بدرهم نهارا»، حضرت علی علیه السلام چهار درهم داشت که یک درهم را شب صدقه داد و درهم دوم را روز، «و بدرهم سرا و بدرهم علانیه»، یک درهم را مخفیانه صدقه داد و درهم دیگر را علنا انفاق کرد، «فبلغ ذلک النبی»، این خبر به حضرت رسول رسید، «فقال یا علی ما حملک علی ما صنعت»، چه چیزی تو را وادار کرد بر این کار که اینگونه انفاق بکنی؟ «قال انجاز موعود الله»، آن وعده الهی بیاید. «فأنزل الله»، از سوی خدا این آیه نازل شد، «الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار»[5]،
این مطلب در تفاسیر عامه هم آمده
این مطلب در منابع ابناء عامه هم آمده است بالاتر از حدی که در منابع شیعه آمده. در کتاب شواهد التنزیل نه روایت را حاکم حسکانی صاحب مستدرک در کتاب شواهد التنزیل نقل می کند. [6]
سرّ کثرت روات عامه ولی قلّت روات خاصه چیست؟
سند راویان ابناء عامه بسیار طولانی است که گاهی پانزده یا بیست راوی است، سر این چیست اما راویان احادیث ما چهار تا پنج تاست؟ این کثرت سندها سن راوی ها تا زمان معصوم براساس همان روات طریق آل بیت تطبیق می کند که یکی از دیگری نقل کرده باشد که می رسد به پیامبر یا امام صادق. اما این راویانی که پانزده به بالاست که امکان عقلی دارد که هر کدام از دیگری عقلا به فاصله چند سالی نقل بکند اما امکان عادی و مطابق با واقع نقل روایت ندارد. یک نقص رجالی که گفته می شود، کثرت روات در سند است. که این دلیل بر مطلب دیگری است که اسناد روایات در مکتب ابناء عامه یکصد سال تعطیل بود، چون از زمان عمر تا زمان عمر بن العزیز نقل روایت ممنوع بود. بعد از یکصد سال که عمر بن العزیز اعلام کرد که جواز نقل روایت را، نقل ها عرضی شد و یک وضع نابسامانی پیدا کرد که از این کثرت روات پیداست. منتها محققین زحمت کشیدند و هریکی را به دیگری مستند بکنند. نه روایت که از حد تواتر هم بالاتر است. تواتر حد مشخص ندارد، هرچند گفته شده است که چهار پنج روایت اگر باشد، تواتر است، ولی به طور کلی روایات کمتر از نه تا تواتر است. در روایت متواتر آمده است که در این آیه درباره حضرت علی است. روایتی است، عن ابن عباس «فی قوله تعالی عزوجل الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیه قال نزلت فی علی بن ابی طالب لم یکن عنده غیر اربع درهم فتصدق بدرهم لیلا و بدرهم نهارا و بدرهم سرا و بدرهم علانیه فقال له رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ما حملک علی هذا یا علی قال حملنی علیها رجاء أن استوجب علی الله الذی وعدنی»، ما را برای آن عمل آن امید عامل شد که مستوجب بشوم برای عنایت ویژه خدا. «قال رسول الله الا ان ذلک لک»،[7] آن وعده ویژه الهی برای شماست در اثر این انفاقی که کردی. آنگاه این آیه نازل شد، ﴿ الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون﴾. امیرالمومنین با این انفاق دیگر خوف و حزنی برایش نیست و موید آن آیه ای که خواندیم که ﴿الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون﴾، که خط اولیاء الله با غیر اولیاء متمایز می شوند. آن هایی که اولیاء الله نیستند، خوف و حزن دارند و آنهایی که اولیاء است، خوف و حزن ندارد.
نتیجه بحث
در نتیجه این آیه با این خصوصیات درباره امیرالمومنین براساس تفسیر روایی روایات طریقت آل البیت و براساس روایات ابناء عامه که حاکم حسکانی در شواهد النزیل نه روایت آورده نازل شده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo