< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

91/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 قال اميرالمومنين 7 اعقلوا الخير ما سمعتموه عقل رعايه لا عقل روايه فان رواه العلم كثير و رعاته قليل حكمت 98 روز چهارشنبه درباره رجال بحث مي كنيم خدا را سپاس گذاريم كه باز هم توفيق عنايت كرد يك بار ديگر هم رجال را در اين سال درسي شروع كنيم و براي اينكه عزيزان يك سال فاصله داشته اند لازم است فهرست عناوين را بگويم و مطالب جديد يا جالبش را فهرست كنم كه به ذهنتان بسپاريد
 يادآوري مسائل 12 گانه بحث رجال
  اما عناويني كه در رجال داريم دوازده تا بود 1. تعريف رجال و درايه 2. تاريخ تدوين و پيدايش رجال و درايه 3. شناسايي اصول و جوامع روايي 4. معناي روايت و راوي با شرح مفصل 5. اقسام راوي و روايت با آن خصوصيات 6. اصطلاحات و مصطلحات رجال و درايه 7. توثيقات و مدايح با اقسامش توثيقات خاص و عام و مدايح عام و خاص و مشهور و غير مشهور كه مفصل بود 8 راههاي اثبات اعتبار براي روايت كه آخرين جلسه بود كه گفتيم ده تا راه براي اثبات اعتبار نسبت به روايت داريم كه تقريبا جزء بهترين هاست و كار تحقيقي است نتيجه اش مجموعه امتيازات بود اين هشت باب را بحث كرديم 9. علائم و نشانه هاي عدم اعتبار 10. شناسايي طبقات در رجال 11. قواعد الحديث از شك در حجيت تا قاعده تسامح 12. جرح و تعديل و فرق آن با تعادل و تراجيح
 يادآوري برخي نوآوريها مثل دسته بندي روايات
 در رجال ما نواوري ها داشتيم كه آن را اشاره كنيم اين ساختارهاي جديد از اين قبيل است 1. گروه بندي روايات كه در رجال تا آنجايي كه من ديدم اين كار انجام نشده بود روايات احكام روايات اخلاق جعفريات قدسيات و توقيعات ننوشته شده است كه اين روايت اخلاق يك گروه روايات احكام يك گروه يا خصوصيات روايات احكام چيست خصوصيات روايات اخلاق چيست اينها نكته هايي بود كه از لحاظ كاربردي فوق العاده بالاست
 توثيقات خاص و عام
  2. توثيقات و مدايح در كنار هم جمع آوري نشده بود عام و خاص و مشهور و غير مشهور
 اعتبار روايت از مجموع امتيازات
  3. اعتبار روايت از مجموع امتيازات اين هم در رجال به اين شكل دسته بندي نشده بود ما گفتيم امتياز جمع مي كنيم يكي مي شود بيست يكي ده يكي پانزده امتيازات با هم مي شود نود و درست مي شود نه اينكه منتظر باشيم يك امتياز صد نمره اي پيدا كنيم نه اين مشكل است ما امتيازات جمع مي كنيم چون نتيجه بايد وثوق به صدور پيدا كنيم 4. اصاله الصحه و اصاله العداله در قول راوي و خود راوي ضمن بحث ها از عدالت در رجال بحث شده است اما اصاله الصحه در قول اشارتهايي اگر آمده باشد عمدتا در قاعده صحت بحث مي شود كه اينجا كاربرد دارد
 دسته بندي علائم ضعف و عدم اعتبار
  5. دسته بندي و تدوين علائم ضعف و عدم اعتبار اين هم در رجال من تا جايي كه تتبع كردم علائم ضعف و عدم اعتبار يك جا جمع نشده پراكنده است اينجا جمع آوري شده كه ان شاء الله بحث مي كنيم
 علائم عدم اعتبار
  اما بحث امروز ما كه عبارت است از علائم و نشانه هاي عدم اعتبار ما در بحث رجال همان طوري كه بايد اعتبار روايت را ثابت كنيم در درجه دوم رواياتي كه اعتبار ندارد بايد بشناسيم براي ما مفيد است و نقش اصلي در تحقق هدفمان دارد نسبت به علائم و نشانه هاي ضعف و عدم اعتبار اولا يك پيش زمينه لازم داريم و آن اين است كه راوي قبلا توثيق و مدح نداشته باشد اگر توثيق و مدح داشت ديگر بعد از كه علامت ضعف و عدم اعتبار هم بيايد اين ديگر از علائم ضعف نمي شود در قالب تعارض قرار مي گيرد در بحث جرح و تعديل مطرح مي شود بنابراين در باب علائم و نشانه هاي عدم اعتبار اولا بايد توثيق و مدحي نباشد
 فرق توثيق و مدح و نتيجه آن
 فرق بين توثيق و مدح اين بود كه توثيق عبارت است از الفاظ و عباراتي كه مستقيما وثاقت يا صداقت راوي را اعلام مي كند و بالمطابقه يا بالتضمن بالمطابقه ثقه بالتضمن فقيه عظيم الشان در ضمنش وثاقت و اعتماد را مي رساند اما مدح عبارت است از الفاظ و تعابيري كه اوصاف مثبت راوي را اعلام كند كاتب شاعر له كتاب صاحب سمعه اوصاف بگويد كه ربط به اعتماد در خبر و صداقت به قول مستقيما ندارد نتيجه توثيق مي شد صحت و صحيحه نتيجه مدح مي شد حسن و حسنه توثيق و مدح نباشد كه اگر نباشد نوبت مي رسد به علائم ضعف
 علائم مربوط به روايت و علائم مربوط به راوي
  باز هم به طور كلي به اعتبار متعلق به دو قسم تقسيم مي شود علائم مربوط به روايت و علائم مربوط به راوي اما علائم مربوط به روايت عبارت است از 1. روايت معرض عنها باشد اعراض شده باشد سند درست است متن درست است ولي فقها و مشهور اعراض كرده
 سوال و جواب توثيق و مدح نسبت به راوي است درباره صحت روايت هم ممكن است از طريق توثيق و مدح نباشد و ممكن است از طريق توثيق و مدح باشد روايت معرض عنهاست
 نظر مرحوم آقاي خويي در مورد اعراض مشهور يا عمل مشهور به روايت
 يك فرمايش را سيد الاستاد 1 دارد در اصول مي فرمايد اعراض اولا در حد ذاته اعتبار ندارد نه عمل مشهور اعتبار دارد و نه اعراض چون در حد ذات خودش حجيت ندارد چون اعراض اجماع كه نيست سنت هم كه نيست سيره هم نيست يك اتفاقي است كه عده اي عقب نشيني كرده اند و دست نگه داشته اند خود اعراض حجيت ندارد نقد دومشان اين است كه اعراض دو قسم است 1. اعراض تعبدي 2. اعراض مدركي معمولا اين اعراض ها اعراض هاي مدركي است اجماع مدركي اعتبار ندارد با آن قدرت و قوت اعراض كه قدرت و تواني ندارد مدركي بشود اعتباري ندارد اين در بحث اصول كامل تر كرده اند اينجا با اشاره بسنده كنيم كه
 حداقل نتيجه اعراض مشهور از روايت شك در حجيت روايت است
 اعراض مشهور حداقل شك در حجيت به وجود مي آورد چرا مشهور اعراض كردند اين مشكلي داشته همين شك در حجيت قاعده اين است كه شك در حجيت مساوي با عدم حجيت است
 سوال و جواب اگر شرائط داشته باشد اعراض كرده شك ما بيشتر مي شود چرا اعراض كرده اند با اين استحكام شك بيشتر مي شود ممكن است تقيه باشد بنابراين اولا مورد از علائم ضعف اعراض مشهور است
 سوال و جواب آن اعراضي كه قطعا وهم مي آورد از اعتبار ساقط مي كند اعراض متقدمين است اعراض متاخرين هم اگر در حد قابل توجهي بود احتمال اين را دارد كه شك بوجود بياورد آن اعراض متقدمين اطمينان به عدم اعتبار مي اورد اعراض متاخرين شك در اعتبار مي آورد منتها يك قاعده ديگر در كنارش داريم كه شك در حجيت مساوي با عدم حجيت است اين مورد اول
 مورد دوم از علائم عدم اعتبار وجود تعارض است
 مورد دوم از علائم عدم اعتبار تعارض است اگر روايت معارضي داشت اين علامت عدم اعتبار است بايد برويم و تحقيق كنيم اگر به نتيجه رسيديم يعني به ترجيح رسيديم خوب و اگر نرسيديم تسقط بالمعارضه بواسطه معارضه تساقط مي كند
 سوال و جواب فتوا با روايت دو تا مسئله است فتوا ممكن است اجتهاد مشهور است از مباني مختلف فتوا مي دهد اينجا كه بحث مي كنيم روايت است محور بحث فقط روايت و حجيت شرعي روايت است و همان فقيهي كه قصد كرديد كه خلاف مشهور فتوا بدهد نمي دهد در اصول خلاف مشهور حركت مي كند اعلام مي كند در فقه مي گويد فتوا را چون مشهور اينگونه گفته است فتوا مي دهد فتواي خلاف مشهور را كسي به سادگي نمي دهد
 علامت سوم اختلاف نسخ در روايات
 علامت سوم اختلاف نسخ شما يك متن را مي بينيد يك جا آمده چيزي مثلا فعل مضارع با حرف نفي آمده و يك نسخه فعل مضارع بدون حرف نفي آمده جايي كه اختلاف نسخ باشد در ديد ابتدايي اعلام مي شود كه اين روايت اعتبارش كامل نيست چون اختلاف نسخ دارد اين سه مورد نسبت به روايت
 علائم و نشانه هاي راوي (علائم مشهور)
  اما علائم مشهوركه مربوط به راوي هست
 مسلمان بودن راوي معلوم نباشد
  1. اگر راوي مسلمان بودنش ثابت نباشد مسلمان كه نباشد كه معلوم است شك در مسلمان بودنش بكنيم اينجا علامت ضعف است و قابل اعتماد نيست بايد ثابت بشود
 فسق راوي
  2. فسق راوي كه راوي به طور كل فاسق باشد فاسق بودن به معناي اعم يعني از صدق و كذب يا نماز نستجير بالله نمي خواند و غيبت مي كند اذيت و آزار به مردم مي رساند فاسق است فسق باعث ضعف است و گفتيم فسق كاملا روايت را از اعتبار ساقط نمي كند اما علامت ضعف است نياز به كار دارد مي توانيم آن ضعف را جبران كنيم كه آيه گفته فتبينوا نگفته فاتركوه يا فاضربوه علي الجدار البته فسق به معناي فقهي كه اصرار بر صغائر يا ارتكاب كبائر
 دروغگو بودن راوي
  3. آدمي است دروغ مي گويد ولي كارهاي ديگرش بد نيست اين علامت ضعف است اعتماد به ان مشكل است
 سوال و جواب جريان حد در وثاقت راوي دخل ندارد آن در باب ديگر مثل شهادت و امام جماعت و جمعه است
 علائم غير مشهور بر عدم اعتبار روايت
  اما علائم غير مشهور نسبت به روايت
 صدور تقيه اي روايات
 روايت تقيه صادر شده باشد اگر روايت تقيه صادر شده باشد علامت ضعف و عدم اعتبار است
 راه تشخيص روايات تقيه اي (تشخيص محتوايي و تشخيص در نقل)
 يك سوالي را قبلا دوستان فرموده بودند كه ما روايات تقيه اي از روايات غير تقيه اي چگونه تشخيص بدهيم روايات تقيه اي با روايات غير تقيه اي فرقش اين است 1. فرق محتوايي 2. فرق من حيث النقل اما فرق محتوايي اين است كه روايات عن تقيه رواياتي است كه مطابق با اصول مذهب عامه باشد مثلا مبني بر تاييد يكي از آن ثلاثه باشد اين روايت روايتي است محتوايي تقيه است اعتبار ندارد و حامل حكم فقهي نيست تقيه اي صادر شده تقيه اي كه صادر شده بود قاعده تقيه اين است الضرورات تتقدر بقدرها در آن وادي قرار مي گيرد اين مورد اول از موارد شناسايي موارد تقيه محتوايي مخصوصا محتواي روايت مطابق است با اصول مذهب ابناء عامه مثال تاييد خلافت 2. رواياتي كه تقيه اي است و ارتباط به نقل دارد گفته مي شود كه اگر روايتي را از امام صادق7 يا از يكي ديگر از معصومين راوي مخالف نقل كند و در مقابل آن روايت معتبر از طريق اهل بيت: وجود داشته باشد شيخ طوسي1 در كتاب عده در بحث حجيت خبر صفحه 225 مي فرمايد كه به اين خبر اعتماد نمي شود ارباب رجال و محققين معاصر رجالي گفته اند حمل بر تقيه مي شود خبري كه مخالف از امام صادق 7نقل كرده و در مقابل خبر معتمدي از طريق اهل بيت بر خلافش به نقل رسيده
 تحقيق در تشخيص نقل تقيه اي
 اما تحقيق اين است كه اين تقيه نيست اين در حقيقت بيان عدم اعتبار نقل راوي عامي است كه راوي عامي اگر خبري نقل كند اعتبار ندارد اين تقيه نيست هر چند بعضي از رجاليين اين را هم تقيه گفته اند
 خبرين متعارضين به عنوان عدم اعتبار خبر
  مورد سوم خبرين متعارضين اگر دو خبر متعارض بود سند هر دو درست صحيح
 تعارض خبر متواتر و مستفيض
 يك نكته كه اگر دو تا روايت معتبر تعارض كنند يكي متواتر باشد ديگري مستفيض متواتر مقدم است اگر دو روايت تعارض كند يكي مستفيض ديگري صحيح مستفيض مقدم است از باب تقدم علم و تقدم اطمينان از تواتر علم مي آيد از مستفيض اطمينان
 سوال و جواب خبر صحيح اعتبارش مفيد قطع نيست اما اعتبارش قطعي است
 تعارض خبر صحيح و موثق
 اولا خبر صحيح با خبر ثقه تعارض بكنند تعارض بر اين است كه ثقه تقدم بر خبر صحيح نمي شود اما تحقيق اين است كه خبر صحيح را مقدم مي داريم بر خبر ثقه عند التعارض چون كه عدم ايمان به ولايت اهل بيت يك ضعف است وثاقت راوي عامي خلاف اصل است كه ثابت شده است بايد صدمه نبينيد وقتي صدمه ديد و معارض ديد از اعتبار مي افتد اسيب پذير است بنابراين ما خبر صحيح را هم مقدم مي داريم بر خبر ثقه اگر خبر را راوي مخالف نقل كند و معارضي داشته باشد طبيعتا آن خبر از اعتبار ساقط است
 تعارض در خبر صحيح
  اما اگر متعارضين دو تا صحيحه باشد يا هر دو ثقه است يا هر دو صحيح است اين صحت هر دو ما را بر اين مطلب رهنمون مي كند كه قطعا نمي شود دو تا خبر متعارض هر دو صحيح باشد كه جمع بين ضدين يا نقيضين است اينجا آن روايتي كه صحيح هم هست ولي موافق عامه است حمل بر تقيه مي شود بنابراين شناسايي مواردي از تقيه يا روايات مربوط به تقيه به طور كل و برجسته دو مورد بود 1. رواياتي كه موافق با اصول آنها آمده باشد 2. رواياتي كه متعارض باشند آن طرف تعارض كه موافق با عامه باشد حمل بر تقيه باشد و تقيه علامت ضعف است ما فعلا علائم مشهور ضعف راوي و ضعف روايت را نقل كرديم رسيديم به علائم غير مشهور از علائم غير مشهور يك مورد را نقل كرديم
 عنوان بحث جلسه بعد (مخالف كتاب و سنت و مخالف علم بودن روايت)
 دو مورد ديگر را عنوان بكنيم مخالف كتاب و سنت و مخالف علم كه در جلسه بعد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo