< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

89/12/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 بحث از خرید و فروش اشیاء نجس
 بحث ما در خريد و فروش اشياي نجس بود بعد کشيده شد به فروش اعضاي بدن که نجس است و بعد بحث کشيده به اجاره رحم و بعد تلقيح ممنوعي و بعد هم از باب مالکيت امروز سه تا فرع داريم 1. تتمه تلقيح مصنوعي باقي ماند 2. حکم تغيير جنسيت 3 . مرگ مغزي در موضوع تحقيق کرديم ما در فقه بايد موضوعش را از متخصصش بپرسيم
 تتمه بحث تلقیح مصنوعی
  مسئله اول ما اجاره رحم و تلقيح مصنوعي بود مطلب در مجموع همان دو راهي که ما ترسيم کرديم همان دو راه وجود دارد ولي فتوا را فقها داده اند مطلب اول که تکميل لازم دارد مسئله تلقيح مصنوعي صوري دارد
 صورتی که تخمک زن مشکل دارد و تخمک زن دیگر در رحم او قرار می گیرد
 صور اول اين است زن و شوهري است زن مشکلي دارد از لحاظ مي گويند تخمک مشکل دارد مرد اب نطفه و اسپرم او مشکل ندارد در رحم زن خود اين مرد يک تخمکي از زن ديگر مي گيرند اين مطلب اين است که در رحم خود اختلاط و کار ورود يک اسپرم داخل يک عبل را امتزاجش انجا صورت مي گيرد درباره موضوعش مي بينيم كه خلاف شرعي از لحاظ مجامعت و زنا و ارتکاب محرمي انجام نگرفته فقط يک تخمکي از يک زني گرفته شده و ان هم در حالت ابتدايي در داخل رحم که محرم و زن است براي صاحب نطفه اين امتزاج انجام شده و علقه و مضجه الي اخر اينجا ظاهرا اشکال شرعي و مانع شرعي وجود ندارد اصلا به بدن نا محرمي جزء‌از اجزاي نا محرم ارتباط بر قرار نشده نطفه هم که مال شوهرش هست اينجا دريافت انجام شده يک تکه عبل باربري يا فعال کرايه کرده اند يا اجاره کرده اند مشکلي از لحاظ فقهي در بين نيست و اين درست
 سوال نسب چه مي شود جواب نسب نطفه که مال مرد است صحت انتساب دارد از لحاظ حقوقي ان نصفي که مال ان است در حد ولادت و کمال و تکميل صحت استناد به ان کامل نيست ذره اي از قسمت عبل او که گرفته شده ان هيچ شيئيتي نداشته تکميل اينجا صورت گرفته مولود متعلق به اين خانم است نطفه که اصلش از شوهر هست قطعا صحت استناد فرزنش هست هيچ مشکلي ندارد
 صورتی که اسپرم مرد مشکل دارد و از مرد بگاز اخذ شود
 صورت دوم عکسش هست مرد مشکل دارد اسپرم مي گيرد در رحم زن که عبلش فعال است زنده است اين عمليات اگر انجام بشود ديروز اين را مطرح کرديم از لحاظ فقهي که اينجا بازتر کنيم تا فرض سوم و بعدي براي ما کارساز است
 قول موافقین و مخالفین در دو فرض فوق
 دو تا خط استدلالي داريم اولي جواز خط استدلالي جواز چرا براي اينکه ان نطفه اي که ما به ان مي گوييم نطفه يک ذره اي است که با چشم غير مسلح ديدن ان مشکل از لحاظ عرفي و عقلي شيئيت ندارد شرع حکم بر موضوع فعلي بار مي کند فعليت در موضوع شرط اصلي است موضوع فعليت ندارد و لذا در عرف مشابه اش را گفتم اگر يک هسته درخت زرد الو پيش ما مي توانيم بگوييم يک درخت زردالوست صحت سلب دارد تا به اينجا اين حرف را که گفتيم در عرف و عقل اگر الان اگر بخواهيم در حالتي که يک هسته زردالو بگوييد درخت زردالو کذب است صحت سلب دارد اما ان بعدا اگر رشد کرد نسبت بدهيد که از هسته امده اينجا که النماء‌تابع للاصل ان در مرحله بعد از تحقق نماست فعلا نمي توانيد چيزي بگوييد نما وجود ندارد نما مي توانيد بگوييد اين خط تجويز عمل لا سمح الله زنا انجام نشده اين را کسي مجامعت يا زنا با نا محرم نمي گويد زناي با نا محرم موضوعش در فقه معلوم است مجامعت است با شکل خاص شيئيتي ندارد تکون پيدا مي کند در حال تکون قطعي نيست در صد است ممکن است پنجاه باشد ممکن بالا يا پايين بنابراين هيچ ارزشي براي ان ذره از نطفه در ديد عرف و عقلا نيست ظاهر شرع هم که مجامعت انجام نشده خلاف شرعي هم فرض اين است که ارتکاب به عمل نيامده مي گوييم اشکال ندارد در فقه هم مي گويند وقت انعقاد نطفه هم اگر اسقاط بشود هيچ مسئوليتي ندارد از نظر فقه هم مرحله مرحله تحقق موضوع نيست اين خط تجويز اما خط استدلالي عدم تجويز حرف اصليشان اين است که مي گويند عرف و عقلا براي خود قلمرو اي دارد خبرگان کارشناسان براي خود قلمرو اي دارد در حيطه خبرگان راهي براي عرف نيست اين کار کار خبرگان است ما از پزشکان که خبره اين امور است سوال مي کنيم خبره مي گويد همان اسپرمي که به نظر نمي ايد همان حقيقت و اصل يک موجودي مي شود به نام انسان حرف اصلي نظر خبره بود عقلا و عرف راه ندارد خبره مي گويد اين نطفه است پس از که نطفه کس ديگر بود تکوين اين نطفه در ايات قران اين سلسله با هم پيوند خورده نطفه و علقه و مضغه و خلقا اخر يک خط متسلسلي است يک خط ممتدي است حقيقه واحده داراي امتداد ان ابتدايش قران به ما گفته است اما الان متخصصين و کارشناسان هم تاييد مي کند که اين ابتداي ان خط ممتدي است که قدم به قدم تحول پيدا مي کند يک حقيقت است در حال تحول از مرحله به مرحله يک وجود است مراحلش فرق مي کند در مسير تکامل پس از که صدق که يک وجود است طبق اصطلاح قران که يک وجود بود کارشناس که ان را تاييد کرد لذا وارد کردن ان نطفه دليل و مجوز مي خواهد اصل عدم جواز است اصل عدم جواز تصرف در اين امور بدون مجوز شرعي است مجوز شرعي هم ندارد شما مي گفتيد اصل قاعده تملک است در حالي که اصل عدم جواز تصرف است تصرف شما دليل مي خواهد ان هم تصرف در بضع است بنابراين مي گويند جائز نيست انچه من در رساله ها ديدم اکثرا مي گويند جائز نيست مقام معظم رهبري فرموده است جائز است
 صورتی که زن و مرد هر دو مشکل دارند
 و اما صورت سوم که رائج است اين است که زن و مرد مشکل دارند دو تايشان يا يک طرف اما مشکل به رحم زن به سادگي حل نمي شودصورت سوم اسپرم و عبل مرد اجنبي با زن خودش يا با زن اجنبيه در لوله ازمايشگاهي امتزاج صورت مي گيرد عمليات امتزاج انجام مي شود يکي را وارد ديگري مي کنند بعد امتزاج نزج مي گيرد بعد از که نزج گرفت وارد مي کنند در رحم زن ديگر غير از زن خودش زن دومي اين بحث دو تا صورت دارد
 اولا نطفه زوجین در رحم زنی که ازدواج نکرده قرار داده شود
  يک صورتش اين است که زن دومي بلا مانع باشد شوهر نداشته باشد در اين صورت مانع شرعي ديده نمي شود وليکن احتياط اين است که عقد هم بخوانند حکم و فتوا اين است مانعي وجود ندارد عقد هم بخواند در رحم به عنوان زن براي اين مرد که محرم هست يک تخمکي از زن اولي گرفته شده هيچ اشکالي ندارديک عقد هم بخواند
  سوال در عقد بايد انشاء باشد ولي اينجا همچنين غرضي نيست جواب کسي که به دختر کوچک به خاطر محرميت عقد مي خواند انجا قضيه اش چيست اين مسئله بين ما بلا اشکال بله ان اشکالي که مي گوييد در مرحله استدلال است در فتوا جائز است بعد اينجا براي استمتاع هم هست نطفه را برداشتن در رحم گذاشتن يک نوع بهره بري است
 سوال بچه مادرش کيست جواب قطعا بچه مال ان زني است که در رحمش بچه رشد يافته و مولودش هست منتسب هم به مرد که هست نطفه اش هست براي زن اول هم که محرم است چون فرزند شوهرش هست هيچ مشکلي ندارد از اين جهات مشکلي ندارد
 ثانیا نطفه زوجین در رحم زن شوهر دار قرار گیرد
  اما مشکل اين است که گفته اند در رحم زن شوهر دار بعد هم گفتند حکم بر جواز صادر شداين حکم مما لا يمکن المساعده عليه بوجه اين حکم را به هيچ وجه نمي توانيم وجه شرعي برايش درست کنيم 1. از طرف مردي که مي خواهد بچه دار بشود مسئله مجوز ندارد چون که نطفه مرد را در رحم زن اجنبيه گذاشتن اين خودش خلاف اصل است دليل مي خواهد نطفه است در رحم زن اجنبي گذاشتن استفاده کردن از رحم اجنبي است مجوزي مي خواهد درست عنوان العياذ بالله زنا ندارد اما خود اين کار در رحم اجنبي خلاف اصل است دليل مي خواهد دليلي نداريم در مسئله دماء‌واعراض قاعده احتياط در بين فقها بلا اشکال حاکم است بر اساس عدم جواز دليل بر جواز قاعده احتياط دو مشکل اصليش اين است که زني که شوهر دارد رحم و ما يتصل به اينها محدوده بضع است ملک شوهر اين جزء‌انتفاعات انحصاري است شرعا و غريزه و فطره جزء انتفاعات انحصاري است و کسي فقط خودش مي تواند انتفاع ببرد انتفاعش را به کس ديگر به هيچ نمي تواند و الا حيوانات است حتي حيوانات هم اجازه نمي دهد که گفتم غريزي است غريزي و فطري و شرعي انتفاع انحصاري است از رحم استفاده کردن استمتاع است استمتاع همان انتفاع انحصاري استجائز نيست نمي تواند نه خود شوهرکه صاحب انتفاع است نه زن که انتفاعش ملک شوهرش هست ملک خودش نيست انتفاع در اثر عقد ازدواج اختصاص پيدا کرده به شوهر بنابراين هيچ راهي براي دست برداشتن اين انتفاع اختصاصي وجود ندارد بنابراين اين مسئله خلاف شرع است و خلاف ضرورت شرع است چون انتفاع اختصاصي از ضرورت شرع است و اگر اجازه بدهد يعني انتفاع اختصاصي نشد خلاف ضرورت شرع است هيچ راهي براي بر فرض نطفه شيئيت قائل نباشيم که عمدترين دليل مجوزين عدم شيئيت و عدم تحقق فعل حرام اينجا انتفاع هست و تصرف به هيچ وجه امکان ندارد اين فتوا هم ميشود اعلام کنيم بر عدم جواز وفقا لاکثر الفقها او کلهم اين تا به اينجا
 تغییر جنسیت
  من بحث تغيير جنسيت را بگويم که الان درباره تغيير جنسيت ما ممکن است اطلاع پيدا که کم کم در کشورهاي اسلامي هم انجام مي شود در جوانيهايم شنيده بودم که اروپا يک شخصي که را مي گفت که اين خانم که قبلا اقا بود شنيدم که اينجا انجام مي شود و فتوا هم بر جواز داده شده تغيير جنسيت را بر اساس موضوعي که عزيزان رفتند و موضوعش را گرفتند از ان صفحات جوي و اينترنتي گفتند که سه صورت دارد صورت چهارم را ما اضافه مي کنيم
 صورت اول ذکوریت و انوثیت ابهام دارد
 صورت اول اين است که خود وضعيت ذکوريت و انوثيت در اصل مبهم است زير يک حجابي و پرده اي وضعيتي وجود دارد بعد اين را ازمايش مي کنند جراحي مي شود نشان مي دهد خودش را که مذکر است يا مونث اين صورت مسئله علي ظاهر امر در مقدماتش حلال و حرامي مخالفت نشود اشکالي ندارد
 صورت دوم ظاهر جنسیتی را می رساند ولی ازمایش علمی ان را می رساند
 صورت دوم مسئله اين است که کسي است ظاهر يک جنس دارد ظاهر ذکوريت يا ظاهر انوثيت ولي از لحاظ جنسي و هرموني عکسش هست حالت مردانه يا زنانه دارد اين را مي رود ازمايش مي کنند هر انساني ان حالت عکسش هم دران هست منتها ذکوريت يا انوثيت را که دارد اغلب است بعد ازکه رفتند تشخيص دادند که حالت قوي ذکوريت يا انوثيت است درمانهاي داروهايي در جهت تقويت هرمون اين طرف به کار مي برند و جراحي انجام مي دهند مي شود يک جنس مشخص ظاهرش يک التباسي بود ان حالت ظاهري کنار گذاشته مي شود يک حقيقت در مي ايد
 صورت سوم خنثای مشکل
 حالت سوم حالت خنثي مشکله است حالت خنثي مشکله که علامت هر دو را ظاهرا در بدن دارد سابقا ازمايش نبود علمي ضعيف بود با ديدن دو تا حالت فقه هم گفته بود تجربه کند کدامها اغلب است اينجا هم بايد از لحاظ علمي به کار بشود ان حالت که غلبه دارد تقويت کند و ظاهر را با همان حالت با تعميرات وقف بدهد اين هم مشکلي نيست شنيده ام که بعضي از اعاظم حوزه فتوا بر جواز تغيير جنسي داده در ضمن اعلام کرده که تغيير جنسي در حقيقت تغيير نيست بله در اين سه صورت در حقيقت تغيير جنسي نيست ترميم اصلاح است و تعمير است مثل تعمير يک ساختمان که يک صورتش مشکل داشت نقص گيري است اين را که دليلش را گفت به ذهن جا مي افتد که تغيير نيست حلال و حرامي اينجا مخالفت نشود که مشکلي ندارد
 صورت چهارم تغییر جنسیتی کامل از یک جنس به جنس دیگر
 اما صورت چهارم صورتي است که عبارت است از تغيير جنسي که خارجي ها به طور کل انجام مي دادند فکر کنم کم کم درکشورهاي اسلامي هم امده يک اقا خودش اقاست زندگي کرده مدتي شايد هم زن و بچه هم دارد يک وقتي خواست که زن باشد اين را اوردند يک مقدار تقويت جنسي اين طرف از نظر دارو درمان و بعد جراحي کردند شد زن به تمام معنا تغيير جنسي کامل اين تغيير جنسي اين جائز است يا جائز نيست
 ایات هشتم و صد و نوزدهم سوره مبارکه نساء
 شکر خدا دليل بر عدم جواز ممکن است زياد داريم يک ايه قران که قران را زمان ترجمه و تفسير مي کند ايه قران درست اين مطلب را بيان مي کند سوره نساء‌ايه 119 خداوند مي فرمايد لعن الله و قال لاتخذن من عبادک نصيبا مفروضا و لاضلنهم و لامنينهم و لامرنهم فليبتکن اذان الانعام و لامرنهم فليغيرن خلق الله اين ايه دلالت مطابقيش صحيح بي اشکال بنده وقتي در مطالعات به اين بر خوردم گفتم هذا من فضل ربي
 سوال شان نزول فرق مي کند جواب شان نزول ايات معاني ازاد دارد شان نزول ايه را به خود حصر نمي کند شان نزول در حد يک اصول است که مورد مخصص نمي شود بنابراين فليغرن الله خلق الله تا اخر که مي گويد اولئک کساني که تحت شيطان هستند اين کارها را انجام مي دهند اولئک ماويهم جهنم و لا يجدون عنها محيصا عجب ايه اي است يک سوال به ذهن مي ايد که ادم که تفسير مراجعه مي کنيم مي گويند که فليغيرن ان فطرت الهي را تغيير دادند يا مراجعه مي کنيم تفسير اقاي شبر که تفسير مختصر وخوبي هست که مي فرمايد ممکن است تغيير درباره خصاء‌عبيد باشد تغيير ظاهري هم باشد اشکالي ندارد اين فليغرن خلق الله ايه8 سوره نساء‌و خلقناکم ازواجا خلق خدا اين است خلقناکم ازوجا قطع کردن گوش مهر کردن خصاء اینها تغییر خلق نیست اینها نقص است ان موقع که مصداق نداشت بشر عاجز بود انها اهانتی نشودادمی که بیچاره شد تمسک بکل حشیش مجبور برای ایه معنا کند الان ایه معنایش را پیدا کرد به قول یکی از دانشمندان مصری زمان قران را ترجمه وتفسیر می کند این فلیغیرن خلق الله است و واقعا سلسله ای که ذهنشان از خداگرایی دور است می رود این کارها می کنند تغییر به خلق خدا بدهند به نص خدا جائز نیست از کبائر است چون اولئک ماوئهم جهنم تفسیر کبائر است از کبائر و عدم جواز به کل وضوح این ایه استفاده می شود بنابراین ما بیچاره ها که دست ما به قران برسد و بتوانیم از قران استفاده کنیم من لم یحکم بما انزل الله ایه دیگر می گوید سوره نساء که می فرماید و لتحکم بما ارئک الله باید حکم کنید به انچه خدا ارائه کرده الان حکم به جواز
 درست طبق نص قران است الحمد لله وفقنا لهذا یک حدیث اختمام مطلب از امیر المومنین علی علیه السلام کفی بالمرء جهلا ان لا یعرف قدره بالاترین جهالتی که بس است در باب جهالت ان جهالتی است که ادم قدرش را نشناسد نهج البلاغه صفحه 60 ترجمه اقای دشتی این بیان نهج البلاغه مصادیق دارد مصداق بارزش ما طلبه ها هستیم ما طلبه ها قدر ما نشناسیم قدر ما همین بس است که یک حیثیت اضافه ای به مولا داریم همین حیثیت اضافه ای به مولایمان به کل دنیا نمی دهیم و در فرمایش دیگر می فرماید افضل العباده الصبر و الصمت و انتظار الفرج مخصوصا الان قدرمان را بدانیم حیثیت اضافه به مولایمان داریم اینها اتفاقی نیست برای هر کدام در زندگی شغل و کاری پیش اوردند اینجا ما را اورده اند خود ما نیامدیم قدرش را بدانیم عزت بالاتر از این نیست حیثیت اضافه داریم و بعد افضل عبادت صبر و صمت و انتظار فرج در این ایام کم کم اوج می گیرد حوادثی که الان در دنیا اتفاق می افتد طبیعی نیست برای ماست که دعا کنیم برای انتظار فرج

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo