< فهرست دروس

درس تفسیراستاد مروارید

91/12/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 بررسی آیات حرمت میته.
 بعد از آنکه اصل حلیت طیبات و حرمت خبائث را از آیات کتاب شریف استفاده نمودیم. اکنون آیاتی را که دلالت بر محرمات از مأکولات و مشروبات دارد را مورد بررسی قرار می دهیم.
 ابتدا بررسی حرمت میته در آیات شریفه.
 در ارتباط با حرمت میت چهار آیه در کتاب شریف وجود دارد [1] . یکی از این چهار آیه که به نظر جامع تر از دیگر آیات است و مشتمل بر خصوصیاتی نیز هست، آیه سوم سوره مبارکه مائده است.
 حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‌ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً فَمَنِ اضْطُرَّ في‌ مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (مائده_3)
 توضیحی در ارتباط با چند ماده در آیه شریفه:
 تحریم: ماده لغوی این کلمه حرمان، یعنی محروم شدن می باشد.
 وقتی گفته می شود تحریم، یعنی مشرع کاری می کند که مکلف محروم از عمل محرم می گردد.
 در مفردات راغب تقسیم لطیفی ذکر گردیده:
 الحرام الممنوع منه، إما بتسخير إلهي، و إما بمنع قهري و إما بمنع من جهة العقل أو من جهة الشرع أو من جهة من يرتسم أمره.
 علی کل حال به صورت کلی محرومیت گاهی تکوینی است گاهی تشریعی.
 مثلاً در وحرمنا علیه المراضع... ما مراضع را برای موسی تحریم نمودیم. که مقصود این است که خداوند متعال اراده نموده است که حضرت موسی فقط از مادر خودش شیر بخورد. واین به معنی اراده تکوینی ذات باری است.
 یا مانند:
 إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنّهَ... هر كس شريكى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است [2]
 قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعينَ سَنَةً يَتيهُونَ فِي الْأَرْض... (خداوند به موسی) فرمود: ورود به اين شهر تا چهل سال بر آنها حرام است و بايد در بيابانها سرگردان باشند... [3]
 که مراد از حرمت در این آیات، منع تکوینی است.
 اما گاهی حرمت تشریعی است. که این قسم مربوط به احکام شرعیه است.
 یعنی خداوند قوانینی جعل نموده که بر اساس آنها مکلفین تشریعاً محرومند نه تکویناَ. یعنی اگر متعبد به قانون هستید نباید انجام دهید.
 در آیات شریفه اکثراً حرمت تشریعی به ذوات تعلق گرفته نه به افعال.
 از جمله همین آیه میته، که می فرماید میته حرام است یا خمر حرام است یا می فرماید حرمت علیکم امهاتکم و ...
 مقصود این نیست که ذات فعل حرام است بلکه از فعل مناسب با ذات فعل حرام است. یعنی وقتی گفته می شود خمر حرام است یعنی شرب آن حرام است.
 گاهی هم حرمت به زمان نسبت داده می شود الشهر الحرام یا به مکان المسجد الحرام... که در تمامی این موارد مراد از حرمت، این است که چون بعض از زمانها و مکانها احترام خاصی دارد خداوند متعال بعض از کارها را در آنها منع نموده.
 بنابراین وقتی حرمت تعلق به ذوات می گیرد، مراد حرمت افعال متناسب با آن ذات است. فلذا وقتی گفته می شود حرمت علیکم امهاتکم، مراد از حرمت، حرمت نکاح با ایشان است نه حرمت نظر. یا وقتی گفته می شود میته حرام است یعنی اکل آن حرام است. این یک مطلبی است که به استظهار عرف به دست می آید.
 در مقابل تحریم، تحلیل است. که مراد از حلیت باز بودن و در سعه بودن است. گشوده شدن عقده حذر و منع. که این حذر و منع یا واقعی است یا توهمی.
 میته:
 در بعض از قرائت ها میّته خوانده شده. ولکن این قرائت نادر است. و قرائت معروف همان میته است. الته گفته شده اصل در میته میّته است. که یاء دوم به خاطر تخفیف حذف گردیده.
 میٌتَه با میته فرق می کند، میته یک معنای مصدری است و معنای حدثی دارد به معنای مردن. اما میّتَه که مؤنث میّت است، معنای صفتی دارد، یعنی موجود زنده ای که جانش را از دست داده باشد.
 در کتب لغت در میته دو احتمال داده شده:
 بعضی گفته اند معنای میته ای ما مات حتف انفه. حیوانی که خودش مرده نه آنکه کسی جانش را گرفته باشد.
 معنای دومی (که شاید خلط معنای قانونی با معنای لغوی باشد)، گفته شده معنای میته اعم است از ما مات حنف انفه و ما مات بغیر التزکیه. مراد از تزکیه هم تزکیه قانونی است نه تزکیه شرعی.
 حال آنچه که بیشتر به ذهن سبقت می گیرد، قدر متیقن از میته که در فارسی به آن اطلاق مردار می شود و نحو خباثتی هم در آن هست، همان معنای اول است.
 بنابراین مراد از آیه شریفه با توجه به ادامه آیه شریفه که می فرماید: وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَكَّيْتُمْ...حیوانی است که مات حنف انفه. زیرا مراد از ما اهل لغیر الله... حیواناتی است که در زمان جاهلیت به اسم غیر خدا تزکیه می گردید. و مراد از منخنقه حیوانی است که خفه گردیده [4] . و الموقوذه گفته شده هی التی تضرب حتی تموت. یا متردیه که مراد حیوانی است که از کوه می افتد یا در چاهی واقع می شود و می میرد و ... [5] که در تمامی این موارد مات بغیر حتف انفه می باشد.
 بنابراین آنچه از میته استظهار می گردد همان معنی اول است.
 البته معنای دوم هم احتمال داده شده و گفته شده ذکر منخنقه و موقوذه و ... ذکر خاص بعد از عام است.


[1] إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (بقره_173)حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‌ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً فَمَنِ اضْطُرَّ في‌ مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (مائده_3)قُلْ لا أَجِدُ في‌ ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى‌ طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحيمٌ (انعام_145)إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (نحل_115)
[2] مائده_72
[3] مائده_26
[4] وَ الْمُنْخَنِقَةُ قال السدي هي التي تدخل رأسها بين شعبتين من شجرة فتختنق و تموت و قال الضحاك هي التي تختنق و تموت و قال قتادة هي التي تموت في خناقها و قال كان أهل الجاهلية يخنقونها ثم يأكلونه. فقه القرآن في شرح آيات الأحكام، ج‌2، ص: 26
[5] كنز العرفان في فقه القرآن، ج‌2، ص: 300

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo