< فهرست دروس

درس تفسیراستاد مروارید

91/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 صحبت در ارتباط با آیه 229 سوره مبارکه بقره بود. الطلاق مرّتان...
 یک نکته دیگری که از این آیه شریفه می توان استفاده نمود، بحث طلاق خلع است.
 در ارتباط با طلاق خلع فقط یک ایه رسیده و آن همین جمله ای است که در این آیه شریفه وجود دارد:
 ... وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً.
 در آنچه مهر زن است حلال نیست چیزی را بگیرید.
 إِلاَّ أَنْ يَخافا أَلاَّ يُقيما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ.
 مگر در موردی که مرد و زن در موقعیتی هستند که به خاطر کراهتی که از یکدیگر دارند اگر با یکدیگر ادامه زندگی بدهند در معرض این هستند که حدود الهی و حقوق همسری را رعایت ننمایند.
 در این صورت اگر زن به خاطر رضایت شوهر به طلاق، حاضر شود که به او فدیه دهد باکی بر گرفتن آن بر مرد نیست.
 از اینکه این پرداخت فدیه بعد از جمله ولا یحل لکم ذکر گردیده بعید نیست بگوییم استظهار از فدیه همان مهریه زن است.
 علی کل حال زن می تواند همه یا بعض مهر یا فدیه ای غیر از مهر را به مرد پرداخت نماید، تا اینکه او را راضی به طلاق نماید. و گرفتن آن هم بر مرد بلا اشکال است.
 آیه بعد:
 وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ (بقره_231)
 و اذا طلقتم النساء... و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و به پايان عدّه خود نزديك شدند، آنان را [با رجوع كردن‌] به طور شايسته و متعارف نگه داريد (یعنی اشکالی ندارد که آنها را نگه دارید)، يا [با ترك رجوع‌] به نيكى و خوشى رها كنيد (یعنی آنها را به حال خودشان واگذارید و حقوقشان را رعایت نمایید تا عده شان تمام شود).
 ولا تمسکوهن ضرارا... و آنان را براى آزار رساندن و زيان زدن نگه نداريد تا بر آنان تعدّى و ستم كنيد.
 در تفاسیر و روایات گفته شده که گاهی مرد برای اینکه زنش را اذیت کند او را طلاق می داده و هنگامی که به پایان عده نزدیک می شده دوباره به او رجوع می کرده و دوباره بعد از رجوع طلاق می داده...
 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا قَالَ الرَّجُلُ يُطَلِّقُ حَتَّى إِذَا كَادَتْ أَنْ يَخْلُوَ أَجَلُهَا رَاجَعَهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا يَفْعَلُ ذَلِكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَنَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ ذَلِكَ
  الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ
 وَ عَنْ زُرَارَةَ وَ حُمْرَانَ ابْنَيْ أَعْيَنَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالُوا سَأَلْنَاهُمَا عَنْ قَوْلِهِ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا قَالَا هُوَ الرَّجُلُ يُطَلِّقُ الْمَرْأَةَ تَطْلِيقَةً وَاحِدَةً ثُمَّ يَدَعُهَا حَتَّى إِذَا كَانَ آخِرُ عِدَّتِهَا رَاجَعَهَا ثُمَّ يُطَلِّقُهَا أُخْرَى فَيَتْرُكُهَا مِثْلَ ذَلِكَ فَنَهَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ [1]
 روایت دیگر:ابن بابویه بإسناده عن البزنطي، عن عبد الكريم بن عمرو، عن الحسن بن زياد، عن أبي عبد الله (عليه السلام)، قال: «لا ينبغي [2] للرجل أن يطلق امرأته ثم يراجعها، و ليس له فيها حاجة، ثم يطلقها، فهذا الضرار الذي نهى الله عز و جل عنه، إلا أن يطلق ثم يراجع و هو ينوي الإمساك» [3]
 بنابر این مرد هم حق رجوع دارد و هو حق عدم رجوع. لکن هر کدام را که اختیار نمود باید همراه با معروف باشد.
 و من یفعل ذلک... و هر كه چنين كند قطعاً به خود ستم كرده است. و آيات خدا را به مسخره نگيريد و نعمت خدا را بر خود و آنچه از كتاب و حكمت بر شما نازل كرده كه شما را به آن پند مى‌دهد، به ياد آريد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا به همه چيز داناست. (231)


[1] وسائل‌الشيعة ج : 22 ص : 173
[2] بعض از اهل تحقیق اینطور گفته اند که: لا ینبغی (ای لا یمکن) اگر بدون قرینه ذکر گردد به معنای حرمت است.
[3] من لا يحضره الفقيه 3: 3: 323/ 1567 و البرهان في تفسير القرآن، ج‌1، ص: 483

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo