< فهرست دروس

درس تفسیراستاد مروارید

90/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 سوال :
 بحث در ملحقات نکاح بود که به بحث نظر به اجنبیه رسیدیم بحث در این بود که آیا می‌توانیم از آیات کریمه جهت فتوای حرمت نظر به اجنبی استفاده کنیم ؟و آیا حدود مسئله هم از آیات استفاده می‌شود یا خیر ؟
 چون قبلا بحثی در باره ی ستر مطرح شد که وظیفه ی زن پوشش است و از آیات تاحد زیادی این مطلب و حدودش با کمک روایاتی استفاده می‌شد. اما بحث ما الان در نظر است که آیا این مطلب از آیات استفاده می‌شود یا خیر ؟
 یک آیه را مطرح کردیم و اطرافش تاحدی صحبت کردیم که آیه ی سوره ی نور بود:
 قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ [1]
 گفتیم که غض در لغت بمعنی نقصان و کم کردن است ، ،و مِن ظهور در تبعیضیه دارد ،یعنی از ابصارشان کم کنند ،و کم کردن از ابصار یعنی به هر جا نگاه نکنند و آزاد نیستند که به هر موردی نگاه کنند ،و نظر را ادامه بدهند.
  اما بیش از این، از آیه ی کریمه معلوم نیست استفاده شود. باتوجه به شان نزول آیه ی کریمه که جوان انصاری به زنی نگاه می‌کرد که پوشش کامل نداشت گردن وسینه و... باز بود این شابّ نگاه کرد و ان جریان اتفاق افتاد که رفت و شکایت کرد و آیه نازل شد .
 مستفاد از آیه این است که چشمانتان را آزاد نگذارید، به مومنین بگو که با دیده‌هایشان به هر جایی ننگرند این اجمالا دلالت دارد که مومن در دیدش آزاد نیست ،و به مناسبت شان نزول ، به اجنبیه نمی توان نگاه کرد و اولین مرحله مال جایی است که احساس خطری کرد و نگاهش را ادامه بدهد ،برای چنین نگاهی آزاد نیست ،اما اینکه حدودش چیست ؟قدر متیقنش این است که دیدن شهوت آلود که انسان را در معرض خطر قرار میدهد و لو یک نگاه اگر افتاد باید دید خودش را پایین بیاندازد و خودش را آزاد نبیند و یا نسبت به سایر اعضا حق نگاه کردن ندارد . اما حدود فقهی این آیه اگر بدون ریبه بود چیست ؟و به صورت زن می‌تواند عمدا نگاه کند؟ یا خیر؟ آیا از این آیه نفیا و اثباتا می‌توان استفاده کرد ؟
 این بحثش قبلا شد که بالاجمال آزاد نبودن را می‌رساند یعنی محددیت‌هایی دارد وبرای تشخیص آن محدودیت‌ها باید به روایات و... مراجعه شود ،در یحفظ فروجهم هم توضیحش را دادیم .
  بحث فقهی است که مرحوم خویی در شرح عروه [2] کتاب النکاح وارد این بحث که شده‌اند یک اشکال دیگری در استدلال به آیه مطرح کرده‌اند و آن این است :
 فرمودند معنی لغوی غض در آیه عبارتست از اطباق الجفن علی الجفن ،یعنی پلک‌های چشم را بر هم قرار دادن ، به تعبیری بستن چشم.این معنی حقیقی غضّ است که چشمانتان را ببندید ، اما این که مسلم مراد نیست چون ما تکلیفی در شریعت بعنوان چشم بستن نداریم لذا معلوم است که جهت کنایی دارد ممکن است انسان چشمش بسته نباشد اما حائلی بین خودش و مرئی قرار دهد که او را نبیند اما چشم بستن موضوعیت ندارد تعبیر یغضون تعبیر کنایه است ،کنایه از صرف نظر کردن است که باید چشمانت راببندی و صرف نظر نمایی از برخی چیزها ،لذا می‌گوییم که در فلان موضوع غمض عین کردیم یعنی صرف نظر کردیم ،یعنی نادیده گرفتیمش .
 مناسبت مقام این است که مومنین وظیفه دارند که از غیر زوجه ی خودشان و مملوکه شان صرف نظر کنند یعنی هیچ توجهی به آنها نداشته باشند ،توجه شهوانی را از غیر زن و مملوکه شان صرف نظر نمایند ،و فرضها کالعدم ،فرض کنند که اصلا وجود ندارند (زنان اجنبیه غیر زن و مملوکه)و خلاصه اینکه به زنهای دیگران نظری نداشته باشند .
 یعنی نظر شهوانی پس مسلم است که نظر غیر شهوانی اشکال ندارد و استمتاعات از زن منحصر به زوجه و مملوکه است چه با چشم باشد و چه با استمتاع با سائر اعضا باشد ، در اسلام بهر ه بردن از غیر زوجه و مملوکه ممنوع است ،یعنی مومنین باید از زنان اجنبیه به کلی صرف نظر کنند و یک شعبه از صرف نظر ، چشم پوشی است ،یعنی به آنها توجهی نداشته باشند ،هیچ استفاده و استمتاعی نباشد چه لمس و مس و ....
 سایرین ممنوعند ،کنایه عن صرف النظر عن غیر الزوجه و المملوکه که انّ المراد صرف النظر عن الاستمتاعات الجنسیه و مایتعلق بها من شعون و فرضها کالعدم ،یعنی نادیده بگیریم کاَنَّه چیزی نیست ،و لذا گفته‌اند که نگاه شهوت آلود به زنان اجنبیه حرام است چه به وجه یا غیر وجه باشد.
 یک شعبه از صرف نظر کردن ،نگاه نکردن است ،کسی که نگاه نامحرم را ترک نکند یا ارتباط نامشروع برقرار کند یعنی این صرف نظر را رعایت نکرده است .
 این کلام مبتنی بر این است که معنی لغوی را به اطباق الجفن علی الجفن معنی کنیم و جشم بستن مراد نیست پس غضّ کنایه است و معنی عرفی اش می‌شود صرف نظر کردن .
 اشکال استاد به مرحوم خویی ره :
 این مطلب که غض اطباق الجفن علی الجفن باشد محل اشکال است چون غض بمعنی نقصان است .و در کتب لغوی هم این را معنی کرده‌اند غض وقتی به ابصار نسبت داده می‌شود ظهور در این دارد که ابصارتان را فروکش کنید این مطلب روی عنایت است و اما اینکه ما این آیه را حمل بر معنی عرفی و متعارف کنیم ، خلاف تبادر از آیه است مخصوصا با شان نزول از آیه که منصرف الیه از آیه یغضون من ابصارهم است و یغضضن من ابصارهن عنایت به دید است اما اینکه ما آیه را بمعنی وسیع چشم پوشی اعتباری معنی کنیم خلاف آیه و منصرف از آن است .
 تا وقتی که به معنی حقیقی و روشن تمسک کنیم چرا به معنی مجازی و کنایی استناد نماییم؟ مومنین کسانی هستند که دیدشان محدودیت دارد .تا اینجا مفاد آیه ی کریمه را بحث نمودیم
 ذلک ازکی لهم و اطهر
 این که دیدشان را نگه دارند و چشمانشان را حفظ نمایند برای مومنین بهتر است
 زکات در لغت بمعنی نمو ونشر آمده است .زکات بمعنی نمو و نفع است و بمعنی طهارت هم شاید آمده باشد یا جامعی از اینها یعنی :نفع پاک و پاکیزه چون انتفاعاتی که انسان می‌برد گاهی مشروع است و گاهی استفاده ی پاک و طاهر است . زکات هم چون ،نفع همراه با پاکی و طهارت است نمو پیدا می‌کند ، هم مالش پاک می‌شود هم برکت ظاهری و باطنی دارد .
 اینکه انسان چشمانش را نگه دارد و به هر جا نگاه نکند این انفع لدینهم و دنیاهم و اطهر لهم است که در مجمع آمده است .
 اما اگر خود را رها کنند بنفعشان نیست ،چون نگاه خطر است و نگاه به نامحرم سهمٌ مِن سَهامِ ابلیس .
 این حالت هم بنفع خودشان است و هم بنفع جامعه و انهی للتهمه و اقرب للتقوی و ذلک ازکی لهم است .
  مسائل اسلام همه بر اساس همین مصالح و مفاسد درباره ی احکام فردی و اجتماعی است .
  اگر در قرآن یک آیه فقهی ذکر می‌شود دنبالش تذکر به همین حکمت‌ها و مصلحت‌ها مانند ذلک ازکی لهم و اطهر داده می‌شود ولو آن جوان دوست دارد نگاه کند اما اگر حفظ کند ریاضت شرعی برایش مفید است .
  در وضع فعلی این ریاضت‌ها هم برای جوانان و هم برای پیرمردا هست یک ریاضت شرعی در اسلام همین است که باعث رشد اراده ی فردی می‌شود و تقوای الهی رعایت می‌شود و واجب شرعی هم هست.
 جوان اگر چشمش در مقابل با نامحرم به زمین نگاه کرد ملائکه ی زمین برایش استغفار می‌کنند و اگر به آسمان نگاه کند ملائکه ی آسمان برایش استغفار می‌کنند و در ادامه ی آیه تهدید دارد:
 ان الله خبیر بما یصنعون .
 يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ [3] و این باعث می‌شود انسان بیشتر احساس حیا کند ،این آیه فعلا تمام و ادامه ی آیه در جلسه ی بعد .....
 


[1] - ( النور : 30 )
[2] -تقریرات دوره ی فقه ایشان ج 32 ص 27
[3] -( غافر : 19 )

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo