< فهرست دروس

درس تفسیر استاد مروارید

88/12/19

بحث نکاح

جلسه:سیزهم

يكي ديگر از آياتي كه از آن محبوبيت نكاح استفاده مي شود اين آيه شريفه است:

وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُواْ فىِ الْيَتَامَى‌ فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ‌ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَالِكَ أَدْنىَ أَلَّا تَعُولُواْ[1]

اگر مي ترسيد كه درباره يتامي قسط و عدالت را مراعات نكنيد،نكاح كنيد با زن هايي كه براي شما پاكيزه شده است (دو،سه،چهار تا)يا (دوتا دوتا،سه تا سه تا،چهارتا چهارتا)پس اگر مي ترسيد كه عدالت را رعايت نكنيد يك زن بگيريد وبه زن هايي كه تحت مالكيت شما هستند(جاريه )تعدي و تجاوز از حق نكنيد.

بيان مفردات آيه كريمه:

ان لا تقسطوا:اقساط به معناي عدالت است.خداوند متعال مي فرمايد: ان الله يحب المقسطين: يعني كساني كه حق را به صاحب حق مي رسانند،اقساط باب افعال و مشتق است ازقسط و سهم و عدل.ثلاثي مجرد آن عبارت است از قَسَطَ يَقسِط و يَقسُطُ:به معناي عدل است و هم به معناي ظلم و تعدي،ممكن است مضارع آن يَقسُطُ به معناي ظلم باشد چراكه قاسط به كسي گفته مي شود كه از حق عدول كرده است و قاسطين (معاويه و برقراركنندگان جنگ صفين) از اين گروهند.ثلاثي مزيد آن مُقسِط:به معناي عادل است و ثلاثي مجرد آن قاسط:به معناي ظالم مي باشد.واز همين ثلاثي مجرد قَسَطَ يَقسِطُ( يَقسُطُ) قِسطاً به معناي عدل و عدالت آمده است. آن چه كه در آيه شريفه مطرح شده است باب افعال و به معناي عدل است.و ان خِفتُم : اگر خوف داريد كه نتوانيد درباره يتيم ها عدالت بورزيد تزويج كنيد با زن هاي ديگر كه مورد علاقه شماست. (دو،سه،چهار تا)يا(دوتا دوتا،سه تا سه تا،چهارتا چهارتا).در اين قسمت خطاب وقتي به مجموع است يعني اموالتان را بين خودتان دوتا دوتا تقسيم كنيد و هر كدام دو عدد برداريد و اين تعبير در چنين موردي مي آيد.و در حقيقت خطاب وقتي به مجموع موردي است، بيان مي شود كه شما حق داريد هر كدامتان 2تا از اين اموال را برداريد اين تعبير به اثنين اثنين مي شود و اين عبارت در تفسير كشاف به اين معنا تعبير شده است.مطلبي كه در آيه كريمه آمده است وجه ارتباط بين شرط و جزاست:اگر مي ترسيد كه درباره يتيم ها عدالت به خرج ندهيد،تزويج نماييد با زن هاي متعدد؛اين چه ارتباطي است بين ان خفتم،فانكحوا،ما طاب لكم؟براي بيان مطلب وجوه مختلفي بيان شده است كه شايد اظهر وجوه ،وجهي است كه صاحب جواهر آن را بيان نموده و در برخي تفاسير هم مورد تقويت قرار گرفته است. در آيه قبل آمده است:

وَ ءَاتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالهَُمْ وَ لَا تَتَبَدَّلُواْ الخَْبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لَا تَأْكلُُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلىَ أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كاَنَ حُوبًا كَبِيرًا[2]

در اين آيه شريفه مسلمين مورد امر خداوند متعال قرار گرفته اند كه اموال يتامي را به آن ها تحويل دهند و اموال خوبشان را بااموال پست تعويض نكنندو اموال آن ها را بدون جهت مصرف نكنند كه اين ظلم و عدول از حق است و در اين آيه در ارتباط با يتيم ها سفارش شده و در آيه بعد خداوند متعال فرموده است كه افرادي دختران يتيم را تحت تكفّل خود مي گرفتند و به خاطر جمال و يا مال آن ها راغب مي شدند كه با آن ها تزويج نمايند؛اين افراد به خاطر اين كه خداوند در آيات زيادي شديداً تحذير نموده مسلمانان را كه متوجه باشيد كه اموال يتيم هرج و مرج و تصرف نابجا نشود ،اين حالت باعث خوف در مسلمين شده كه چون سخت است و ما نمي توانيم در مورد يتيم ها و اموالشان عادلانه عمل نماييم ،پس بهتر است كه باآن ها ازدواج نكنيم،و اين حالت خوف در اين افراد وجود داشت و به همين جهت در اين آيه كريمه خداوند تاكيد مي كند و مي فرمايد به جهت عدم رعايت حق و عدالت درباره اموال يتيم ها ،بهتر است با زن هاي ديگر كه برايتان طيب و طاهر و عفيف ومورد علاقه شماست ،ازدواج نماييد و علامه در تفسير شريف الميزان همين وجه را برگزيده اند.

از كلام مرحوم صاحب جواهر تاحدي معنايي كه گفته شد استفاده مي شودو يك وجه نزول آيه شريفه را ايشان مطرح مي نمايند كه اظهر وجوه است:انّ الرجل کان یجد یتیمة ذات جمال ومال فیتزوّجها فیجتمع عنده منهنّ عدة یتامی ولایقدرعلی القیام بحقوقهمفردي دختر يتيم و صاحب مال و جمالي را مي بيند و با او ازدواج مي كند و علاوه بر اين مورد با يتيم هاي متعددي به همين صورت ازدواج مي كند و نمي تواند حقوق آن ها بپردازد و عدالت را در مورد اموال آنان رعايت نمايدو بعد اين آيه شريفه نازل شد:وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُواْ فىِ الْيَتَامَى‌ فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ‌ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَالِكَ أَدْنىَ أَلَّا تَعُولُواْ[3]

نظر قبل كه در تفسير الميزان هم بيان شده است، مطرح نمود كه چون در مورد اموال يتامي تاكيد شده است لذا مسلمانان مي تر سيدند كه با يتيم ها ازدواج كنند و از اين كار ابا داشتند ؛ولي مرحوم صاحب جواهر مي فرمايند كه اين قضيه عملي شده و وفوع خارجي داشته و چون چنين اتفاقي رخ داده است خداوند متعال اين آيه را بيان فرموده است.وجه ارتباط بين آن چه مطرح نموديم اين است كه چون تزويج با يتامي ذات مال در معرض اين است كه اموالشان از بين برود و قسط و عدالت درباره اموال آن ها مراعات نشود،از اين جهت صرف نظر كنيد و دنبال نكاح غير آن ها رويد و مقيد نباشيد و تا دوتا،سه تاو چهارتا مي توانيد اين كار را بكنيد.وجه ديگر كه ضعيف تر است اين كه:كانوا يُشَدِّدونَ في امر اليتامي و لا يُشَدِّدونَ في امرالنساء فَيَتزوّجون منهنّ عدداً كثيراً و لا يَعدِلون فقال تعالي ان کنتم تخافون فی امر الیتامی فخافوا فی النساءمردم درباره يتامي تشديد مي كردند و سخت مي گرفتند و حاضر نبودند بي رويه نسبت به اموال آن ها عمل كنند و احتياط مي كردند ولي نسبت به زن ها با عده زيادي ازدواج مي كردند و عدالت هم به خرج نمي دادند؛خداوند متعال فرمود:شما كه در امر يتامي اين قدر مي ترسيد در امور زنان هم رعايت كنيد ، فانكحوا ما طاب لكم من النساء،يادوتا،ياسه تاو ياچهارتا،آيه در مقام اين است كه از چهار تا زن بيشتر نگيريد چراكه درمورد يتيم ها ملاحظه مي كنيد در مورد اموالشان پس همين مراعات را نسبت به زن ها و حقوقشان داشته باشيد و اگر خوف از اين داريد كه نتوانيد عدالت را بين چهار زن رعايت كنيد، يك زن بيشتر نگيريد.

جهت فقهي ملحوظ در آيه كريمه :

آيا از اين آيه كريمه(فانكحوا ماطاب لكم‌من النساء)،محبوبيت نكاح استفاده مي شود؛ همچنان كه از آيات گذشته استفاده مي شد؟برخي به ظاهر فانكحوا امر را اخذ نموده وگفته اند كه اگر از وجوب دست برداريم،محبوبيت و مرغوبيت نكاج استفاده مي شودولي واجب نيست كه 2يا3يا4 زن گرفته شود.ولي مرحوم صاحب جواهر مي فرمايند كه از آيه محبوبيت نكاح استفاده نمي شود نه محبوبيت اصل و نه محبوبيت تعدد زوج(2،3،4)؛مثل امري كه در مقام توهم حظر است كه از آن ترخيص استفاده مي شود نه بيشتر.آيه در حقيقت در مقام رخصت اين است كه به جاي ازدواج با يتامي،ازدواج ماطاب لكم را برگزينيد.نه اين كه بيان نمايد ترغيب به دو و سه وچهار نكاح و محبوبيت نكاح استفاده نمي شود.


[1]-
نساء/3

[2] - نساء/2

[3]- نساء/3

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo