< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در شک رکعات بعد از فراغ از نماز / شک در رکعت / شکوک در نماز

 

مسئله 6: «لو شك بعد الفراغ من الصلاة أن شكه كان موجبا لركعة أو ركعتين‌فالأحوط الإتيان بهما ثم إعادة الصلاة، و كذا لو لم يدر أنه أيّ شك من الشكوك الصحيحة، فإنه يعيدها بعد العمل بموجب الجميع، و يحصل ذلك بالإتيان بركعتين من قيام و ركعتين من جلوس و سجود السهو، و كذا لو لم ينحصر المحتملات في الشكوك الصحيحة بل احتمل بعض الوجوه الباطلة، فان الأحوط العمل بموجب الشكوك الصحيحة ثم الإعادة».[1]

کلام در فرع اول از مسئله 6 بود که در این فرع سه احتمال بلکه سه قول بود:

قول اول: یک رکعت ایستاده و دو رکعت ایستاده می خواند و بعد نماز را اعاده می کند.

قول دوم: یک رکعت ایستاده و دو رکعت ایستاده می خواند.

قول سوم: اعاده نماز.

قائل به این قول، دو حرف دارد:

1. نماز احتیاط جزء صلات اصلیه است و جای آن تغییر کرده است، یعنی متصله بوده است اما منفصله شده است و در جزئیت خللی واقع نشده است.

2. فاصل بین این دو جزء هرچه که باشد، مبطل است و فقط اگر فاصل، سلام باشد، مبطل نیست. چون ادله نماز احتیاط ناظر به این است که سلام مبطل نیست و غیر از سلام هر چه که فاصل بین این دو جزء باشد، مبطل است، فرق ندارد فاصل، نماز نافله باشد یا نماز احتیاط باشد یا نماز قضاء باشد.

با توجه به این دو حرف، می فرمایند در اینجا فقط اعاده واجب است، چون این نماز احتیاط هیچ فائده ای ندارد و علم به عدم فایده داریم، علم به عدم نفع نماز احتیاط داریم.

به عبارت دیگر با این نماز احتیاط فراغ ذمه حاصل نمی شود، چون بین واجب نماز اصلی با نماز احتیاط فاصله شده است و این نماز احتیاط نمی تواند جایی را اصلاح کند، چون هر کدام از فروض را بگیری، احتمال مانع و فاصل است و اشتغال یقینی فراغ یقینی می خواهد که باید نماز دوباره بخواند.

اشکال: قطع نماز حرام است، چون شما می گوئید نماز احتیاط جزء است و در اینجا هم باید بگوئیم قطع نماز حرام است.

جواب: گفتیم دلیل بر حرمت قطع نماز، اجماع است و اجماع هم دلیل لبی است و اطلاق ندارد، در جایی که نماز قابل اصطلاح نیست، چه فایده دارد آن را قطعش نکنیم.

کل این بحث را می توانید به نحو دیگری برایش علم اجمالی درست کنید به اینکه علم اجمالی داریم یا نماز احتیاط واجب است یا اعاده و به مقتضای علم اجمالی باید هر دو را انجام داد.

اشکال: یک طرف علم اجمالی بی اثر است، نماز احتیاط هیچ فایده ای ندارد که بخواهند آن را انجام بدهد و این نماز احتیاط باعث نمی شود که نماز اصلاح شود.

با این حرف، فرع اول از مسئله شش تمام می شود.

فرع دوم: سیدنا الاستاد می فرمایند: «و كذا لو لم يدر أنه أيّ شك من الشكوك الصحيحة، فإنه يعيدها بعد العمل بموجب الجميع، و يحصل ذلك بالإتيان بركعتين من قيام و ركعتين من جلوس و سجود السهو».[2]

فرد می داند که شک کرده است و هر چه خوانده است از شکوک صحیحه است، مثلا فرد نمی داند شک بین 2 و 4 بوده است یا شک دارد که بین 3 و 4 است و یا شک دارد که بین 4 و 5 در حال جلوس بوده است، در این صورت این فرد چه باید کند؟

در اینجا اول باید ببینیم مقتضای علم اجمالی چیست؟

جواب این سوال این است که این فرد یک رکعت ایستاده بخواند چون احتمال می دهد شک بین 3 و 4 بوده است و دو رکعت ایستاده هم بخواند چون احتمال می دهیم شک بین 2 و 4 بوده است و دو سجده سهو هم باید بخواند، چون یقین داریم بر این مصلی اگر 3 و 4 بوده است، یک رکعت ایستاده واجب است و اگر 2 و 4 بوده است، دو رکعت ایستاده واجب است و اگر 4 و 5 بوده است، فقط سجده سهو واجب است.

پس دائره علم اجمالی در این فرض، یک رکعت ایستاده و دو رکعت ایستاده و دو سجده سهو است.

در این فرع یقین داریم که یا این سه کار بر فرد واجب است یا اعاده نماز بر فرد واجب است.

پس یک علم اجمالی صغیر داریم و یک علم اجمالی کبیر داریم.

حال در این فرع، سه قول در فرع اول زنده می شود:

1. احتیاط کند و هر چهار کار را انجام بدهد، یعنی یک رکعت ایستاده و دو رکعت ایستاده و سجده سهو بخواند و بعد نماز را اعاده کند. چون این فرد علم اجمالی دارد که یا آن سه بر ما واجب است و یا اعاده واجب است و به مقتضای این علم اجمالی، باید به همه کارها مشغول شود.

این احتمال را سیدنا الاستاد و سید در عروه و... فرموده اند.

2. این فرد در این فرع سه کار انجام بدهد: یک رکعت ایستاده بخواند و دو رکعت دیگر ایستاده بخواند و بعد دو سجده سهو بخواند.

3. در این فرع، فقط اعاده نماز واجب است و نماز احتیاط لازم نیست.

دلیل بر این سه احتمال بلکه سه قول، همان ادله فرع اول است. دلیل احتمال اول، علم اجمالی است و دلیل احتمال دوم، دو راه دارد و دلیل احتمال سوم، بی اثر بودن یک طرف علم اجمالی است.

در فرع دوم، عبارات فقهاء دارای اشکالی است که قابل اصلاح نمی شود، گفته شد که در فرع دوم، دو رکعت ایستاده و یک رکعت ایستاده و دو سجده سهو به جا آورد که این مشکله ای ندارد.

اما اشکال در آنچه که فقهاء فرموده اند است.

مثلا تحریر فرموده است: «و كذا لو لم يدر أنه أيّ شك من الشكوك الصحيحة، فإنه يعيدها بعد العمل بموجب الجميع، و يحصل ذلك بالإتيان بركعتين من قيام و ركعتين من جلوس و سجود السهو».[3]

ایشان فرموده رکعتین من جلوس، این دو رکعت نشسته چه کاره است؟

در عروه این کلمه مختلف است، در برخی از عروه ها به دنبال کلمه رکعتان، کلمه من قیام آمده است، مثل مرحوم آقای خویی در مستند و مرحوم آقای حکیم در مستمسک این کلمه را در کتابهای خود اضافه کرده اند و در دو چاپ از عروه کلمه من قیام ندارد.

حواشی عروه هم آمده اند اصلاح کنند اما به نظر می رسد اصلاح نشده است، این حواشی، کلمه من قیام در حاشیه اضافه کرده اند، مثلا بعضی رکعة من قیام اضافه کرده اند و بعضی رکعتین من قیامین را اضافه کرده اند.

مثالی که ما زدیم هیچ اشکالی ندارد، رکعتان من قیام از شکوک صحیحه است و رکعة من قیام از شکوک صحیحه است و سجده سهو هم از شکوک صحیحه است و هر سه صحیح است، اما اینکه در عروه و تحریر است که کلمه رکعتین من جلوس است، مشکله ایجاد کرده است.

در تحریر می فرمایند: «و يحصل ذلك بالإتيان بركعتين من قيام و ركعتين من جلوس و سجود السهو».[4]

این کلمه رکعتین من جلوس چه فایده ای دارد، عروه هم همین است که رکعتین من جلوس را چرا آورده است.

حال اشکال این است که رکعتین من جلوس به عنوان بدل در شکوک صحیحه داریم، یعنی هر جایی که رکعتین نشسته آمده است به جای بدل یک رکعت ایستاده آمده است. اما نکته اینجا است که در هیچ یک از صور در عروه، رکعتین من جلوس، متعین نشده است.

حال اگر منظور بدل از یک رکعت ایستاده باشد، این حرف عبارت ها صحیح است و اگر منظور دو رکعت نشسته مستقل باشد، این اشکال بالا وارد می شود.

فرع سوم: دوران امر بین شکوک صحیحه و باطله که جلسه بعد ذکر خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo