< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/09/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در اکمال سجدتین بعد از نماز احتیاط / شک در رکعت / شکوک در نماز

مسئله 5: «لو شك بين الاثنتين و الثلاث و عمل عمل الشك و بعد الفراغ عن صلاة الاحتياط‌شك في أن شكه السابق كان قبل إكمال السجدتين أو بعده يبني على الصحة و لا يعتني بشكه، و أما لو شك في ذلك في أثناء الصلاة أو بعدها و قبل الإتيان بصلاة الاحتياط أو في أثنائها فالأحوط البناء و عمل الشك ثم إعادة الصلاة».[1]

کلام در جریان قاعده فراغ در فرع دوم از مسئله 5 بود: «و أما لو شك في ذلك في أثناء الصلاة أو بعدها و قبل الإتيان بصلاة الاحتياط أو في أثنائها فالأحوط البناء و عمل الشك ثم إعادة الصلاة».[2]

این فرع، فروض ششگانه است.

در استدلال به قاعده فراغ، دو اشکال بود:

اشکال اول: چون شک در امر به سجدتین داریم، مورد قاعده فراغ، نمی باشد با توضیحی که تقدم الکلام.

اشکال دوم: این اشکال را مرحوم آقای حکیم در فرعی که شبیه این فرع است و حکم هر دو یکی است می گویند این اصل مثبت است و حجت نیست. چون شما شک داریم که سجدتین صحیح بوده است یا خیر که قاعده فراغ می گوید این سجده صحیح است، این صحت بدرد ما نمی خورد، باید شک بعد از سجده باشد، پس بودن شک بعد از سجده، لازمه صحت است و این اصل مثبت است و حجت نمی باشد.

ایشان می فرمایند: «فقد يشكل:من جهة أن القاعدة المتقدمة إنما تثبت صحة فعل السجدتين، و لا تصلح لإثبات كون الشك حادثاً بعد إكمالهما. إلا بناء على القول بالأصل المثبت».[3]

این دومین اشکالی است که در این طریق اول که قاعده فراغ است، جاری است، البته عین این ما نحن فیه نیست و در مسائل آینده شاید بیاید اما در بحث ما نحن فیه می گویند تقدم الکلام که می رساند یک اشکال است.

جواب از اشکال دوم: این اشکال ضعیف است، چون:

اولا: قبلا گفتیم قاعده فراغ اصل است یا اماره است، به اینکه اگر اصل باشد مثبتاتش حجت نیست و اگر اماره باشد، مثبتاتش حجت است و تصرف در واقع می کند و مثبت بودن آن اشکالی ندارد.

پس این اشکال بنا بر یک تقدیر وارد است و بنا بر یک تقدیر وارد نیست.

ثانیا: بر فرض که قاعده فراغ از اصول باشد، این اشکال وارد نیست، چون در ما نحن فیه اگر مفاد ادله شکوک صحیحه، حدوث الشک بعد الاکمال باشد، این اشکال وارد است، مثلا بگوید شک بین 3 و 4 صحیح است در صورت که حدوث بعد از اکمال باشد.

اما اگر ادله شکوک صحیحه نگوید که شک باید بعد از سجدتین باشد و قیدی نداشته باشد، این اشکال صحیح نیست.

چیزی که قید دارد، ادله شکوک باطله است که مفاد آنها این است که اگر شکی قبل از اکمال سجدتین باشد، نماز را باطل می کند.

پس اگر ادله شکوک صحیحه حدوث بعد السجدتین باشد، اشکال وارد است و الا اگر این نباشد، این اشکال وارد نمی باشد.

ما اینجا نمی خواهیم ثابت کنیم که کون الشک بعد السجدتین که اصل مثبت شود و موضوع حکم ما این نیست اصلا.

پس این اشکال مرحوم آقای حکیم از دو جهت ضعیف است:

1. اگر قاعده فراغ اماره باشد این اشکال وارد نیست.

2. ما نمی خواهیم ثابت کنیم که شک بعد از سجدتین است.

پس در کل این فروض بر فرض که قاعده تجاوز دلیل باشد، دو اشکال دارد:

اولا: قاعده فراغ موردش اینجا نیست.

ثانیا: اصل مثبت است.

اشکال دوم وارد نیست اما اشکال اول وارد است.

روایات شکوک باطله و صحیحه را قبلا خوانده ایم و روایات شکوک صحیحه قید ندارد که شک باید بعد از سجدتین باشد و همچنین شکوک باطله را ملاحظه کنید که شک باید بعد از سجدتین باشد یا خیر.

تا به حال یک دلیل از ادله قول به صحت نماز بیان شد.

دلیل دوم: استصحاب العدم؛ مصلی نمی داند که شک قبل از سجدتین بوده است یا بعد از آن و اصالت عدم حدوث قبل از سجدتین جاری می باشد.

نمی دانیم شکی که آمده است قبل از سجدتین بوده است یا بعد، استصحاب می گوید شک بعد از سجدتین می باشد و موضوع حکم در موضوعات مرکب داخل می شود که یکی از دو جزء، محرز به وجدان است و جزء دوم محرز به اصل است و در ما نحن فیه موضوع حکم، دو جزء دارد:

1. شک در رکعت، این شک وجودی است و این جزء وجدانی است.

2. بودن شک قبل از رکعت، این عدمی است و این جزء محرز بالاصل است.

پس داخل در مرکبه است و حکم مترتب می شود.

در نتیجه با این خصوصیت، موضوع بطلان نماز نیامده است، چون موضوع آن شک قبل از سجدتین بود.

اشکال: شما به استصحاب عدم کون الشک قبل السجدتین، چه چیزی را می خواهد اثبات کنید؟ اگر صحت سجدتین را بخواهید اثبات کنید که مشکلی نیست اما شما این را نمی خواهد بلکه می خواهد بگوئید شک بعد از سجدتین است که این از لوازم صحت سجدتین است و این اصل مثبت است و حجت نمی باشد.

جواب اشکال: موضوع حکم ما شک حادث بعد از سجدتین نیست و این هیچکاره است و ما این را نمی خواهیم اثبات کنیم تا بگوئید اصل مثبت است.

از حرفهای گذشته ظاهر می شود که اقوی این است که نماز در کل این فروض، صحیح است و بناء را بر اکثر می گذارد و نماز احتیاط می خواند و نیازی به اعاده ندارد.

حال کسانی که می گویند نماز باید اعاده شود، در قاعده فراغ و استصحاب، اشکال می کنند و می گویند نماز باید اعاده شود.

حال با روشن شدن این مطالب، باید حواشی عروه ملاحظه شود:

سید می فرماید: «لو شكّ في أنّ شكّه السابق كان موجباً للبطلان أو للبناء بنى على الثاني».[4]

یعنی این نماز باطل نیست و بناء را بر اکثر بگذارد و نماز را تمام کند و حکم شک بین 2 و 3 و یا 3 و 4 و... که هست را اجرا کند و با آمدن نماز احتیاط، نماز صحیح است.

حال حواشی را ملاحظه کنید که کل ناظر به ما ذکرنا است که قاعده استصحاب و فراغ جاری نمی شود و باید نماز رها شود و اعاده شود یا اینکه نماز را تمام کند و نماز احتیاط بخواند و بعد اعاده کند.

مرحوم آل یاسین می فرماید: «في إطلاقه نظر بل منع نعم فيما مثل به يقوى البناء على الصحّة و إن لم يدخل في فعل آخر و ما يظهر منه (قدّس سرّه) من ابتناء المسألة على قاعدة التجاوز أو الفراغ لم يظهر لي وجهه»[5] .

ایشان اشکال دارد که این یا به قاعده فراغ است یا به استصحاب.

ایشان یک نکته دقیقی دارد که گفته است و ان لم یدخل فی فعل آخر، ایشان می گوید اگر قاعده فراغ میزان باشد، حتما باید دخول در غیر باشد اما شاید میزان استصحاب عدم اتیان باشد و با این 5 فرض از فروض ششگانه را خارج کرده است که مربوط به استصحاب است نه فراغ و نیاز به دخول در غیر ندارد، این نکته دقیقی است.

سیدنا الاستاد در حاشیه می فرمایند: «فيه و فيما بعده إشكال فلا يترك الاحتياط بالبناء و الإعادة نعم لو طرأ الشكّ بعد الركعة المفصولة لا يعتني به و بنى على الصحّة».[6]

ایشان می گوید در هر کدام از دو فرض، نماز صحیح نیست چه بعد از فراغ باشد و چه در اثناء نماز باشد، البته ایشان می گویند اگر بعد از فراغ از رکعت نماز احتیاط باشد، نماز صحیح است.

سید اصفهانی می فرمایند: «لا يخلو من إشكال و الأحوط البناء و عمل الشكّ ثمّ إعادة الصلاة».[7]

باید به وسیله نگاه کنیم ببنیم با اینجا تطبیق دارد یا خیر.

مرحوم آقای گلپایگانی می فرمایند: «مشكل و الأحوط إعادة الصلاة بعد عمل الشكّ و كذا بعد الفراغ».[8]

می فرمایند در هر دو فرع باید احتیاط کرد و به این نماز اکتفاء نمی توان کرد و باید نماز را دوباره خواند.

سیدنا الاستاد در تحریر مثل حاشیه خود در عروه گفته است که نماز باید دوباره خوانده شود الا بعد از فراغ از نماز احتیاط.

با این حرف، مسئله 5 تمام می شود که در آن دو فرع بیان شد و ادله آنها بیان شد.

اما مسئله 6 از تحریر که در این مسئله سیدنا الاستاد، سه فرع بیان کرده اند که بیان آنها و ادله آنها جلسه بعد خواهد آمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo