< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قسم هفتم / شکوک صحیحه / شک در رکعت / شکوک در نماز

«السابعة: الشك بين الثلاث و الأربع و الخمس حال القيام، و هو راجع الى الشك بين الاثنتين و الثلاث و الأربع، فيجلس و يتم صلاته‌ و يعمل عمله».[1]

کلام در قسم هفتم از تحریر که قسم هشتم از عروه است و آن شک بین 3 و 4 و 5 در حال قیام می باشد.

جلسه قبل گفتیم در این صورت، سه نظریه وجود دارد:

نظریه اول: اکثر فقهاء مثل سیدنا الاستاد می فرمایند این نماز صحیح است و حکم آن این است که بعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نماز احتیاط نشسته بخواند.

دلیل صحت نماز: گفتیم این فرض از مصادیق صورت چهارم از شکوک صحیحه است که عبارت بود از شک بین 2 و 3 و 4، یعنی صورت مردد بین 3 و 4 و 5 است اما در واقع مردد بین 2 و 3 و 4 است و داخل در صور منصوصه است.

مهم در اینجا این است که ضابط تبدیل شک بین 3 و 4 و 5 به شک بین 2 و 3 و 4 چیست؟ بلکه بعضی می گویند از تبدیل نیست و خود این شک بین 2 و 3 و 4 است، در اینجا صورت قضیه چگونه عوض شده است؟

جهت اینکه در اینجا تبدیل شک صورت گرفت به 2 و 3 و 4 به این ملاحظه است که در واقع و عندالله این فرض، سه احتمال دارد:

1. این قیام رکعت سوم بوده است.

2. این قیام رکعت چهارم بوده است.

3. این قیام رکعت پنجم بوده است.

حال اگر واقع، احتمال اول بوده است، قبل از این قیام، دو رکعت آمده است و این قیام که رکعت نیست تا بگوئیم سه رکعت آمده است.

و اگر در واقع، احتمال دوم بوده است، قبل از این قیام، سه رکعت آمده است و این قیام که رکعت نیست تا بگوئیم چهار رکعت آمده است.

و اگر واقع، احتمال سوم بوده است، قبل از این قیام، چهار رکعت آمده است و این قیام که رکعت نیست تا بگوئیم چهار رکعت آمده است.

پس در واقع شک دارد که رکعت دوم است یا رکعت سوم است یا رکعت چهارم، پس شک در 2 و 3 و 4 است و در شک بین 2 و 3و 4 گفتیم باید دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نماز نشسته بخواند.

نکته: شش نکته ای قبلا گفتیم باید در اینجا پیاده شود، مثلا این شک در حال قیام پیش آمده است و یا شک بین 3 و 4 و 5 از شکوک منصوصه نیست و...

این نظریه اول و دلیل آن بود.

نظریه دوم: این نماز باطل است و قابل علاج نیست.

در واقع این نظریه سه حرف دارد:

1. چرا قیام را باید هدم کند، این کار حرام است.

2. این فرض نص خاص ندارد و چرا باید به شک بین 2 و 3 و 4 برگرداند. به عبارت دیگر این فرض، برگرداندن شک بین 3 و 4 و 5 به شک بین 2 و 3 و 4 شک متولد است و در شک متولد نصی نداریم.

3. اگر نص خاص ندارد، باید به سراغ قواعد یا نص عام برویم.

حال قاعده اشتغال می گوید نماز را رها کن و دوباره بخوان تا یقین به فراغ حاصل شود و همچنین نص عام، صحیحه صفوان است که می گوید هر نمازی که شک در آن شود باطل است الا ما خرج.

پس با توجه به این سه مطلب باید بگوئیم نماز باطل است و دوباره نماز خوانده شود.

اشکال اول: در اینجا نص خاص نداریم اما نص عام داریم، یعنی وقتی ما این شک را تبدیل به شک بین 2 و 3 و 4 بردیم، ادله این قسم شامل ما نحن فیه می شود.

اشکال دوم: نسبت به قیام، چون این قیام زائد است، باید هدم شود و نظیر رکعت دوم است که به جای تشهد اشتباها بلند شده است، در اینجا بالاتفاق می گویند این قیام باید هدم شود چون زائد در نماز است.

و همچنین هدم این قیام واجب است بخاطر اینکه این مقدمه برای عمل به شک بین 2 و 3 و 4 است.

اشکال سوم: ما نحن فیه هم شک متولد نیست و شک حادث است، چون این شک در حال قیام حادث شده است نه در حال جلوس و واقع این شک، شک بین 2 و 3 و 4 است. پس این شک متولد نیست.

اشکال چهارم: سراغ قاعده اشتغال رفتن در جایی است که ما دلیلی نداشته باشیم در حالی که ادله قسم چهارم می گوید این نماز صحیح است.

اشکال پنجم: صحیحه صفوان می گوید همه جا نماز باطل است الا ما خرج بالدلیل و فرض ما نحن فیه ما خرج بالدلیل است، چون روایات قسم چهارم شامل ما نحن فیه می شود.

نظریه سوم: باید بناء را بر اقل بگذارد.

این نظریه در مستند و حدائق از مرحوم سبزواری در ذخیره [2] [3] حکایت شده است.

مستند چهار صورت را بیان می کند که یکی از این صور، مورد بحث می باشد و بعد می فرماید: «أو الثلاث و الأربع و الخمس.و في جميع هذه الصور أقوال ثلاثة... أحدها: البناء على الأقلّ و سجدتي السهو. اختاره في الذخيرة. و هو الحقّ».[4]

ایشان می فرمایند مرحوم سبزواری گفته است که در اینجا بناء بر اقل گذاشته می شود و ایشان تبدیل به این نکرده است که شک بین 2 و 3 و 4 بگذارد.

صاحب این نظریه، دو حرف دارد:

1. این فرض از فروض منصوصه نیست، حال که از فروض منصوصه نیست باید سراغ قواعد رفت که نمی دانیم چهار یا پنجم را آورده است یا خیر که اصل عدم اتیان جاری می شود، پس بناء بر سه گذاشته می شود.

2. کل روایات بناء بر اقل شامل این فرض می شود که ما قبلا این روایات را خواندیم که هر کدام در یک بابی بود و ما همه را یکجا بیان کردیم.


[3] «و منها الشك بين الثلاث و الأربع و الخمس‌و فيه وجه بالبناء على الأقل و هو الراجح».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo