< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/09/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قسم پنجم / شکوک صحیحه / شک در رکعت / شکوک در نماز

«الخامسة: الشك بين الأربع و الخمس، و له صورتان: إحداهما بعد رفع الرأس من السجدة الأخيرة، فيبني على الأربع و يتشهد و يسلّم ثم يسجد سجدتي السهو، ثانيتهما حال القيام، و هذه مندرجة تحت الشك بين الثلاث و الأربع حال القيام و لم يدر أنه ثلاثا صلى أو أربعا فيبني على الأربع، و يجب عليه هدم القيام و التشهد و التسليم و صلاة ركعتين جالسا أو ركعة قائما، و كذا الحال في جميع صور الهدم، فإنه لا يوجب انقلاب الشك، بل هو مقدمة للتسليم بعد صدق الشك بين الركعات حال القيام».[1]

نکته ششم: در صورت دوم از قسم پنجم از تحریر (یا صورت ششم از عروه) که شک بین 4 و 5 در حال قیام است، اختلافی نیست و اتفاقی است که این نماز صحیح است و لذا صاحب حدائق می فرمایند: «ان يشك قبل الركوع و الظاهر انه لا خلاف و لا إشكال في انه يجلس و ينقلب شكه الى الثلاث و الأربع».[2]

ایشان می گوید اختلافی نیست و بعد از بحرینی هم نقل می کند که اصحاب هم اینگونه گفته اند.

اما مرحوم آقای خویی عبارت را به گونه ای آورده است که اختلافی است و قائل به بطلان هم داریم.

ظاهرا و الله العالم این اشاره به سایر صور این قسم است.

نکته هفتم: این نکته دارای اهمیت است، از این جهت که جوابگوی چهار قسم از شکوک صحیحه را است و این نکته این است که ما از کجا استفاده کنیم که شک بین 4 و 5 در حال قیام، شک بین 3 و 4 است، ما چگونه شک بین 4 و 5 را بر شک بین 3 و 4 تطبیق کنیم، چون صورتا این دو با هم فرق دارند.

برای روشن شدن این نکته، باید یک مقدمه ای بیان کنیم که اگر کامل بخواهیم توضیح دهیم چند جلسه طول می کشد.

اصل مطلب در جواهر [3] [4] است که ایشان مفصلا بیان کرده است که شک بین 3 و 4 یعنی چه، شک بین 2 و 3 یعنی چه، شک بین 1 و 2 یعنی چه، شک بین 4 و 5 یعنی چه، جامع بین اینها و صور آینده، شک بین اقل و اکثر است، اینکه می گوئیم شک بین 3 و 4 بناء را بر اکثر بگذارد، معنای شک بین 3 و4 چیست؟

در اینجا دو احتمال وجود دارد:

احتمال اول: اغلب علماء و جواهر ادعا می کند اکثر نصوص می گوید که مراد از اعداد، شک در رکعات کامله است. مثلا شک بین 2 و 3 در حال قیام، قیام باید ملغی شود چون رکعت کامله نیست و باید دید آنچه انجام شده است چند رکعت است که اینجا 2 رکعت کامله یا 3 رکعت کامله است. در ما نحن فیه هم شک بین 4 و 5، معنایش این است که آنچه که انجام داده است، 4 رکعت بوده است یا آنچه را که انجام داده است 5 رکعت بوده است و اینی که الان مشغول است رکعت پنجم است.

مرحوم نراقی در مستند می گوید معنای شک، شک در چیزی که گذشته و انجام داده است می باشد نه در چیزی که خواهد آمد.

در این فرض شما نسبت به اقل، قطع دارید، مثلا در شک بین 2 و 3، دو رکعت قطعی است.

نتیجه این احتمال این است که اقل مقطوعی وجود دارد و شک در زائد مقطوع است، مثلا در شک بین 4 و 5، چهار رکعت قطعی است و شک در زائد بر چهار رکعت است.

احتمال دوم: شک در اقل و اکثر در اثناء رکعت است، شک در رکعت ناقصه است نه در عدد کامل، مثلا شک بین 3 و 4، نمی دانیم این قیام، قیام رکعت سوم است یا قیام رکعت چهارم. شک در بین 2 و 3 در اثناء قیام نمی دانیم این قیام رکعت دوم است یا قیام رکعت سوم است، در ما نحن فیه ما نمی دانیم که قیام، قیام رکعت چهار است یا قیام رکعت پنجم است.

این شک نه دلالت بر اتیان بر اقل دارد، نه دلالت بر مسئله رکعت کامله دارد و هیچی دلالتی ندارد. مثلا در شک بین 3 و 4 نمی تواند بگوید سه رکعت قطعی است، چون احتمال دارد این قیام رکعت سوم باشد.

لذا جواهر می فرماید: «و الشك في هذه الصورة لا يقتضي القطع بالأقل بمعنى كونه فيه، لاحتمال كونه في الأكثر، و لا بوقوع الأقل منه تاما، لاحتمال كونه فيه».[5]

در اینجا نمی توانی بگوئی الان در اقل است چون احتمال دارد در اکثر باشد و نمی توانی بگوئی اقل تمام شده است چون امکان دارد در رکعت اقل باشد.

پس شک در رکعات، دو فرض دارد:

1. شک در رکعات تامه گذشته باشد.

2. شک در رکعات حال باشد.

در اولی، قطع به اقل داریم و در دومی قطع به اقل نداریم، در اولی می توانیم بگوئیم اقل یا اکثر است اما در دومی نمی توانیم بگوئیم.

در اولی، اقل مقطوع به می شود اما در دومی ما قبل اقل مقطوع به می شود، مثل در شک بین 2 و 3، مقطوع به طبق فرض اول، 2 مقطوع است و طبق فرض دوم، 1 اقل است.

پس این دو فرض، فوائد گوناگونی دارد.

جواهر را ملاحظه کنید: «لكنه يقتضي القطع بمتلو الأقل، و هو العدد المتصل به من جهة النزول».[6]

می گوید ما قبل اقل، مقطوع است، یعنی در شک بین 2 و 3، مقطوع، 1 است، در شک بین 3 و 4، مقطوع 2 است.

حال این مقدمه این است که شک در باب اقل و اکثر در رکعات نماز، دو صورت دارد: 1. شک در رکعت تامه که اقل مقطوع است و شک نسبت به اکثر است؛ 2. شک در اثناء به ملاحظه اثناء، مقطوع به ندارید و ما قبل اقل مقطوع است.

حال ادله وجوب بناء بر اکثر، هر دو صورت را می گوید یا یک صورت را می گویند یا بعضی از روایات صورت اول و بعضی از روایات صورت دوم را می گوید؟

می گویند اگر روایت صورت اول را می گوید، صورت دوم هم باید از آن استخراج شود و اگر روایت صورت دوم را می گوید، صورت دوم هم باید از آن استخراج شود.

جواهر را ملاحظه کنید: «فهذه الصورة ترجع إلى الأولى بعود كل منها إلى المرتبة النازلة عن نظيرها من السابقة، و يستفاد حكمها منها إذا اختص الدليل بها، فتبطل الصلاة في الأولى، لكونه شكا بين الواحدة و الثنتين، و تصح في الثانية، ضرورة أنه يرجع إلى الشك فيما وقع منه قبل هذا القيام الذي هو فيه المتردد بين كونه ثالثة أو رابعة بين الاثنتين و الثلاث».[7]

این فرق های دو فرض را بیان می کند.

از بعضی از روایات هر دو صورت استفاده می شود و از بعضی حکم صورت اول استفاده نمی شود و شاید گفته شود اکثر نصوص صورت اول را می گوید و بعضی از نصوص صورت دوم را می گویند.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَيَابَةَ وَ أَبِي الْعَبَّاسِ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا لَمْ تَدْرِ ثَلَاثاً صَلَّيْتَ أَوْ أَرْبَعاً إِلَى أَنْ قَالَ وَ إِنِ اعْتَدَلَ وَهْمُكَ فَانْصَرِفْ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَنْتَ جَالِسٌ».[8]

این حدیث می گوید رکعتی که تمام شده، شک می کند که سه رکعت بوده یا چهار رکعت.

منها: «وَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِذَا كُنْتَ لَا تَدْرِي ثَلَاثاً صَلَّيْتَ أَمْ أَرْبَعاً وَ لَمْ يَذْهَبْ وَهْمُكَ إِلَى شَيْ‌ءٍ فَسَلِّمْ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَنْتَ جَالِسٌ تَقْرَأُ فِيهِمَا بِأُمِّ الْكِتَابِ- وَ إِنْ ذَهَبَ وَهْمُكَ إِلَى الثَّلَاثِ فَقُمْ فَصَلِّ الرَّكْعَةَ الرَّابِعَةَ وَ لَا تَسْجُدْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ فَإِنْ ذَهَبَ وَهْمُكَ إِلَى الْأَرْبَعِ فَتَشَهَّدْ وَ سَلِّمْ ثُمَّ اسْجُدْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ».[9]

این هم ظهور در رکعت کامله دارد.

بعضی از روایات شاید صورت دوم را بگوید:

منها: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ‌ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِذَا لَمْ يَدْرِ فِي ثَلَاثٍ هُوَ أَوْ فِي أَرْبَعٍ وَ قَدْ أَحْرَزَ الثَّلَاثَ قَامَ فَأَضَافَ إِلَيْهَا أُخْرَى وَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ وَ لَا يَنْقُضِ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ وَ لَا يُدْخِلِ الشَّكَّ فِي الْيَقِينِ وَ لَا يَخْلِطْ أَحَدَهُمَا بِالْآخَرِ وَ لَكِنَّهُ يَنْقُضُ الشَّكَّ بِالْيَقِينِ وَ يُتِمُّ عَلَى الْيَقِينِ فَيَبْنِي عَلَيْهِ وَ لَا يَعْتَدُّ بِالشَّكِّ فِي حَالٍ مِنَ الْحَالاتِ».[10]

اگر کلمه و قد احرز الثلاث نبود، در فرض دوم ظهور کامل داشت اما با این جمله شاید ظهور در فرض اول داشته باشد.

بر این اساس اگر این مقدمه خوب روشن شود، نکته هفتم کیفیت اجرای شک بین 3 و 4 در شک بین 4 و 5 است.


[4] «وكشف الحال أن يقال: إن الشك بين الأقل والأكثر له صورتان: الأولى أن يشك في أنه أتى بالأقل تاما أو بالأكثر كذلك، كما لو شك في أنه صلى ركعتين أو ثلاثا، فهو حينئذ جازم بالركعتين التامتين شاك في الثالثة، وهكذا في غيره، وكون ذات الأقل مقطوعا به لا ينافيه الشك فيه باعتبار وصف القلة بمعنى الاتيان به وحده، وهذه الصورة هي مورد غالب النصوص والفتاوى في صور الشك المعروفة. الثانية أن يشك أنه في الأقل أو الأكثر كأن يشك أنه في الثانية أو الثالثة، أو في الثالثة أو الرابعة، أو في الرابعة أو الخامسة، والشك في هذه الصورة لا يقتضي القطع بالأقل بمعنى كونه فيه، لاحتمال كونه في الأكثر، ولا بوقوع الأقل منه تاما، لاحتمال كونه فيه، لكنه يقتضي القطع بمتلو الأقل، وهو العدد المتصل به من جهة النزول، فلو قال: لا أدري في ثانية أنا أو في ثالثة كان قاطعا بالركعة الواحدة شاكا بينها وبين الثنتين، ولو قال: لا أدري في ثالثة أو رابعة فهو محرز للثنتين شاك بينهما وبين الثلاث، ولو قال: في رابعة أو خامسة فهو قاطع بالثلاث شاك بينها وبين الأربع، فهذه الصورة ترجع إلى الأولى بعود كل منها إلى المرتبة النازلة عن نظيرها من السابقة، ويستفاد حكمها منها إذا اختص الدليل بها، فتبطل الصلاة في الأولى، لكونه شكا بين الواحدة والثنتين، وتصح في الثانية، ضرورة أنه يرجع إلى الشك فيما وقع منه قبل هذا القيام الذي هو فيه المتردد بين كونه ثالثة أو رابعة بين الاثنتين والثلاث، وفرضه البناء على الثلاث، فيتم الذي بيده على أنه رابعة، وكذلك الحال في الصورة الثالثة التي ترجع بنحو هذا التقرير إلى الشك فيما قبل هذا القيام بين الثلاث والأربع، فيهدم حينئذ إذا كان قبل الركوع ويتشهد ويسلم، أما إذا كان بعد الركوع قبل الاكمال فهو وإن كان شكا أيضا بين الثلاث والأربع إلا أن البناء على الأربع فيه يقتضي الفساد، والنص فيه مسوق للصحة، فلا يتناوله، فينتقل إلى دليل آخر على الصحة، أو يقال بالبطلان، فعلم من ذلك كله حينئذ أن حكم الشك في الصورة الثانية يستفاد من حكمه في الصورة الأولى لا من النصوص الواردة فيه، إذ هي ظاهرة في وقوع الشك بعد الكمال للركعة لا حال النقصان من القيام ونحوه».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo