< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قسم پنجم / قسم چهارم / شکوک صحیحه / شک در رکعت / شکوک در نماز

«الرابعة: الشك بين الاثنتين و الثلاث و الأربع بعد إكمال السجدتين، فيبني على الأربع و يتم صلاته، ثم يحتاط بركعتين من قيام و ركعتين من جلوس، و الأحوط بل الأقوى تقديم الركعتين من قيام».[1]

مطلب چهارم در صورت چهارم: سیدنا الاستاد می فرمایند: «و الأحوط بل الأقوى تقديم الركعتين من قيام».[2]

مطلب اول اکمال سجدتین بود.

مطلب دوم بناء بر اکثر بود.

مطلب سوم تعیین نماز احتیاط بود.

مطلب چهارم در این است که در شک بین 2 و 3 و 4 که وظیفه فرد، دو رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته است، کدام یک از دو رکعت را مقدم کند؟ آیا اول دو رکعت ایستاده بخواند و بعد دو رکعت نشسته بخواند و یا اول دو رکعت نشسته را بخواند و بعد دو رکعت ایستاده را بخواند.

در این بحث حدائق[3] [4] چهار نظریه نقل کرده است:

نظریه اول: واجب است اول دو رکعت ایستاده را بخواند.

این نظریه را به شیخ مفید و بعضی دیگر می دهد.

نظریه دوم: فرد مخیر است که اول دو رکعت ایستاده را بخواند یا اول دو رکعت نشسته را بخواند.

این نظریه را به سید مرتضی در انتصار داده اند.

نظریه سوم: واجب است اول دو رکعت نشسته را بخواند.

صاحب حدائق می گوید این قول نقل قول است اما ما جایی ندیدیم و صرف حکایت است.

نظریه چهارم: تفصیل بین انتخاب رکعت من قیام و بین رکعتین من قیام که اگر انتخاب رکعتین من قیام کرده است، باید این مقدم شود.

به نظر می آید دو قول از این اقوال مهم است: یکی نظریه اول است که فرد باید دو رکعت ایستاده مقدم شود که شیخ مفید و جماعتی از متقدمین و 80 درصد مشایخ ما هم همین نظریه را داشته اند.

نظریه دیگر که مهم است، تخییر است که سید در عروه و چهار حاشیه مثل مرحوم آقاضیاء و مرحوم جواهری و... این را قبول کرده اند.

ما هم باید یکی از این دو نظریه را انتخاب کنیم که راهش، ملاحظه روایات است. روایات ما دو طائفه است:

طائفه اول:

منها: صحیحه عبدالرحمن: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ لَا يَدْرِي اثْنَتَيْنِ صَلَّى أَمْ ثَلَاثاً أَمْ أَرْبَعاً فَقَالَ يُصَلِّي رَكْعَةً «6» مِنْ قِيَامٍ‌ ثُمَّ يُسَلِّمُ ثُمَّ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ وَ هُوَ جَالِسٌ».[5]

در اینجا کلمه ثم آمده است که نشانه ترتیب است.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ صَلَّى فَلَمْ يَدْرِ اثْنَتَيْنِ صَلَّى أَمْ ثَلَاثاً أَمْ أَرْبَعاً قَالَ يَقُومُ فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ مِنْ قِيَامٍ وَ يُسَلِّمُ ثُمَّ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ مِنْ جُلُوسٍ وَ يُسَلِّمُ فَإِنْ كَانَتْ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ كَانَتِ الرَّكْعَتَانِ نَافِلَةً وَ إِلَّا تَمَّتِ الْأَرْبَعُ».[6]

در این روایت هم ثم آمده است.

طائفه دوم: کلمه واو بین رکعتین عن قیام و رکعتین عن جلوس است.

منها: مرسله صدوق: «قَالَ وَ قَدْ رُوِيَ أَنَّهُ يُصَلِّي رَكْعَةً مِنْ قِيَامٍ وَ رَكْعَتَيْنِ وَ هُوَ جَالِس‌».[7]

در این کلمه واو آمده است که از آن ترتیب فهمیده نمی شود.

پس تمام بحث باید حول این سه روایت باشد، کسانی که می گویند ترتیب واجب است، می گویند کلمه ثم دلالت بر ترتیب دارد و در ما نحن فیه باید اول دو رکعت ایستاده را بخواند و بعد دو رکعت نشسته را بخواند.

و کسانی که می گویند ترتیب واجب نیست، می گویند کلمه واو در روایات است که دلالت بر ترتیب ندارد و صرف جمع مهم است.

ظاهرا و الله العالم تقدیم دو رکعت ایستاده، معین است، چون دلیل بر نظریه دوم، مرسله صدوق است که دلیل نظریه دوم است، نزد ما حجت نیست مطلقا چه بلا واسطه باشد و چه با واسطه. پس دلیلی ندارد که بگوئیم ترتیب شرط نیست و باید گفت دو رکعت ایستاده مقدم است.

مرحوم صاحب حدائق بعد از نقل اقوال می گوید ما تابع نص هستیم اما نمی گوید کدام نص.

حال حواشی عروه را ملاحظه کنید که حدود 7 حاشیه است که می گویند دو رکعت ایستاده مقدم است.

مرحوم سید می فرمایند: «ثمّ يحتاط بركعتين من قيام، و ركعتين من جلوس، و الأحوط تأخير الركعتين من جلوس».[8]

ایشان می اول حکم می کند دو رکعت ایستاده و دو رکعت جلوسی خوانده شود و می گویند احوط اسحتحبابی تاخیر دو رکعت نشسته است.

مرحوم آقای خوانساری، مرحوم آقای نائینی، مرحوم آقای گلپایگانی و مرحوم اصفهانی می فرمایند: «بل الأقوى».[9]

این ها می گویند تقدیم دو رکعت ایستاده واجب است.

مرحوم آقای حکیم می فرمایند: «بل هو الأقوى».[10]

مرحوم سیدنا الاستاد می فرمایند: «بل الأقوى لزومه».[11]

مرحوم آقای حائری می فرمایند: «و لا يترك الاحتياط».[12]

مرحوم آل یاسین می فرمایند: «لا يترك بل لعلّه الأقوى».[13]

اما مرحوم سید و مرحوم آقاضیاء و مرحوم فیروزآبادی و... می فرمایند تخییر است.

دلیل بر وجوب ترتیب این است که روایتی که ثم دارد حجت شرعیه است.

با این بحث، صورت چهارم از شکوک صحیحه تمام می شود.

صورت پنجم: شک بین 4 و 5

سیدنا الاستاد می فرمایند: «الخامسة: الشك بين الأربع و الخمس، و له صورتان: إحداهما بعد رفع الرأس من السجدة الأخيرة، فيبني على الأربع و يتشهد و يسلّم ثم يسجد سجدتي السهو، ثانيتهما حال القيام، و هذه مندرجة تحت الشك بين الثلاث و الأربع حال القيام و لم يدر أنه ثلاثا صلى أو أربعا فيبني على الأربع، و يجب عليه هدم القيام و التشهد و التسليم و صلاة ركعتين جالسا أو ركعة قائما، و كذا الحال في جميع صور الهدم، فإنه لا يوجب انقلاب الشك، بل هو مقدمة للتسليم بعد صدق الشك بين الركعات حال القيام».[14]

در این صورت، چند مطلب وجود دارد:

مطلب اول: سیدنا الاستاد می گویند صورت پنجم، بر دو قسم است اما صاحب عروه، این را دو صورت مستقل کرده است.

حال سیدنا الاستاد می فرمایند شک بین 4 و 5 دو صورت دارد.

صاحب حدائق فرموده است که شک بین 4 و 5، 13 صورت دارد: «إذا عرفت ذلك فاعلم ان للشك بين الأربع و الخمس صورا أنهاها بعضهم الى ثلاث عشرة صورة إلا انها ترجع عند التحقيق الى ثلاث صور».[15]

می فرمایند بعضی می گویند شک بین 4 و 5، 13 دارد اما به نظر ما 3 صورت دارد.

مطلب دوم: سیدنا الاستاد می فرمایند: «إحداهما بعد رفع الرأس من السجدة الأخيرة».[16]

صاحب عروه گفته است بعد از اکمال السجدتین: «الخامس: الشكّ بين الأربع و الخمس بعد إكمال السجدتين فيبني على الأربع».[17]

در اینجا فرق ندارد گفته شود بعد از اکمال سجدتین یا بعد از برداشتن سر از سجده دوم، چون منظور هر دو تمام شدن رکعت است.

حال سوالی که مطرح این است که قید اکمال سجدتین یا بعد رفع الراس، توضیحی است یا احترازی است؟ قبلا چند مودر این قید ذکر شده بود و همه احترازی بود، چون اگر قبل از اکمال سجدتین باشد، به شک در دو رکعت اول بر می گردد که نماز باطل است.

اما در ما نحن فیه احترازی نیست، چون شک به شک در دو رکعت اول بر نمی گردد، حال این سوال مطرح می شود که دلیل آوردن این قید در اینجا چیست؟

ظاهرا در اینجا قید توضیحی است و می خواهد بفرماید که اینجا چند قسم وجود دارد، یکی اینکه شک بین 4 و 5 قبل از قیام است و دیگری اینکه شک بین 4 و 5 بعد از قیام است و در مقام این نیست که بگوید اگر قبل اکمال سجدتین باشد نماز باطل است و اگر بعد باشد، صحیح است.

پس کلمه اکمال السجدتین کما فی العروه و کلمه بعد رفع الراس من الاخیره کما فی التحریر، قید توضیحی است و می خواهد اقسام این شک را بگوید.

مطلب سوم در جلسه بعد ذکر خواهد شد.


[4] «و هل يجب تقديم الركعتين من قيام؟ فيه أيضا أقوال: (الأول) وجوب ذلك و هو قول الشيخ المفيد في المقنعة و المرتضى في أحد قوليه (الثاني) التخيير و نقل‌ عن ظاهر المرتضى (قدس سره) في الانتصار. (الثالث) تحتم تقديم الركعتين جالسا و قد نقل بعض الأصحاب حكاية قول به. (الرابع) تحتم تقديم الركعة من قيام و هو قول الشيخ المفيد في الغرية. و الصواب هو الأخذ بما دل عليه النص في الباب».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo