< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت نماز احتیاط / قسم دوم / شکوک صحیحه / شک در رکعت / شکوک در نماز

«الثانية: الشك بين الثلاث و الأربع في أي موضع كان، فيبني على الأربع و حكمه كالسابق حتى في الاحتياط إلا في تقديم الركعة من قيام».[1]

در رابطه با مطلب دوم که بحث وجوب البناء علی الاکثر او الاقل بود، مطالب آن مفصلا گذشت.

یکی از مطالبی که اشاره شد، مربوط به صحیحه محمد بن مسلم بود که ما ادعا کردیم معلوم نیست که این صحیحه از امام باشد، به احتمال اینکه از خود محمد بن مسلم باشد.

این احتمال را اکثر فقهاء داده اند، من جمله صاحب حدائق می فرماید: «و كيف كان فان الخبر المذكور لما لم يكن مسندا عن الإمام (عليه السلام) و إنما هو كلام محمد بن مسلم كان الخطب هينا».[2]

مطلب دیگر اینکه همچنین صاحب حدائق، کل روایات بناء بر اقل چه در صورت اول باشد چه در صورت دوم باشد چه در صورت سوم یا چهارم باشد، چه مسند باشد چه نباشد، مجمل باشد چه مفصل باشد، ذکر کرده است و اختلاف اقوال را ذکر کرده است و مقداری هم به صاحب مدارک حمله کرده و کلمات مرحوم صدوق را نقل کرده است و بعد می گوید تمام این روایات تقیة صادر شده است و این را چند مرتبه تکرار کرده است که جمع همه به این است که این روایت تقیة است، هم مجمل و هم مفصل، چون عامه قائل به وجوب بناء بر اقل بوده است.

مثلا ایشان می گوید: «و لا بد في دفع هذه الأوهام التي وقع فيها هؤلاء الأعلام من نقل جملة من الروايات الواردة في المقام و بيان ما اشتملت عليه من المراتب في الإيضاح و الإفهام عن ذلك المعنى الذي اضطربت فيه هذه الافهام. لكن ينبغي أن يعلم أولا انه لما ثبت بما حققناه آنفا ان هذه الاخبار الصريحة في البناء على الأقل مطلقا إنما خرجت مخرج التقية».[3]

می گوید این حرفها و جمعها درست نیست چون کل روایات تقیة بوده است.

اوهام اشاره به قول شیخ صدوق و... دارد.

باب تقیه در رکعات واضح است، تقریبا عامه استصحاب را محکم گرفته اند و اغلب صور را حمل بر اقل می کنند.

مطلب سوم در صورت دوم: کیفیت نماز احتیاط

مطلب سوم، اختلاف در نماز احتیاط است که در آن سه نظریه وجود دارد:

نظریه اول: مشهور و سیدنا الاستاد می فرمایند: فرد مخیر است یک رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند.

صاحب جواهر می گوید این نظریه مشهور است و دنبالش می گوید: «و احتاط كالأولى بركعة من قيام أو ركعتين من جلوس مخيرا بينهما على المشهور شهرة كادت تكون إجماعا، بل هي كذلك في الخلاف و الانتصار و الغنية و عن ظاهر غيرها».[4]

نظریه دوم: تعینا باید دو رکعت نشسته بخواند.

این نظریه را به جعفی و عمانی نسبت می دهند که الان هم قائل دارد.

نظریه سوم: تعینا باید یک رکعت ایستاده بخواند.

این نظریه را می گوید بعضی از فضلاء گفته اند که من هم نمی دانم، احتمالا صاحب ذخیره باشد اما باز هم مراجعه کنید.

در نتیجه حکم صورت ثانیه در کیفیت صلات احتیاط، سه نظریه دارد: تخییر؛ تعین قیام؛ تیعن جلوس.

این هم اقوال در کیفیت نماز احتیاط در صورت دوم.

اما روایاتی که در این زمینه است، دارای اختلاف می باشد، اکثر این روایات، دو رکعت نشسته را می گویند، که این روایات در باب 11 از خلل آمده است:

منها: صحیحه عبدالرحمن: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَيَابَةَ وَ أَبِي الْعَبَّاسِ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا لَمْ تَدْرِ ثَلَاثاً صَلَّيْتَ أَوْ أَرْبَعاً إِلَى أَنْ قَالَ وَ إِنِ اعْتَدَلَ وَهْمُكَ فَانْصَرِفْ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَنْتَ جَالِسٌ».[5]

منها: صحیحه حلبی: «وَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِذَا كُنْتَ لَا تَدْرِي ثَلَاثاً صَلَّيْتَ أَمْ أَرْبَعاً وَ لَمْ يَذْهَبْ وَهْمُكَ إِلَى شَيْ‌ءٍ فَسَلِّمْ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَنْتَ جَالِسٌ تَقْرَأُ فِيهِمَا بِأُمِّ الْكِتَابِ- وَ إِنْ ذَهَبَ وَهْمُكَ إِلَى الثَّلَاثِ فَقُمْ فَصَلِّ الرَّكْعَةَ الرَّابِعَةَ وَ لَا تَسْجُدْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ فَإِنْ ذَهَبَ وَهْمُكَ إِلَى الْأَرْبَعِ فَتَشَهَّدْ وَ سَلِّمْ ثُمَّ اسْجُدْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ».[6]

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنِ اسْتَوَى وَهْمُهُ فِي الثَّلَاثِ وَ الْأَرْبَعِ سَلَّمَ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ وَ هُوَ جَالِسٌ يُقَصِّرُ فِي التَّشَهُّد».[7]

منها: «وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَنَّهُ رَوَى إِنْ ذَهَبَ وَهْمُكَ إِلَى الثَّالِثَةِ فَصَلِّ رَكْعَةً وَ اسْجُدْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ بِغَيْرِ قِرَاءَةٍ وَ إِنِ اعْتَدَلَ وَهْمُكَ فَأَنْتَ بِالْخِيَارِ إِنْ شِئْتَ صَلَّيْتَ رَكْعَةً مِنْ قِيَامٍ وَ إِلَّا رَكْعَتَيْنِ مِنْ جُلُوسٍ فَإِنْ ذَهَبَ وَهْمُكَ مَرَّةً إِلَى ثَلَاثٍ وَ مَرَّةً إِلَى أَرْبَعٍ فَتَشَهَّدْ وَ سَلِّمْ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ وَ أَنْتَ قَاعِدٌ تَقْرَأُ فِيهِمَا بِأُمِّ الْقُرْآنِ».[8]

این روایاتی که دلالت بر این دارد که در صورت شک بین سه و چهار، نماز احتیاط نشسته واجب است.

ادله قول تعین به نماز ایستاده:

دلیل اول: برای نماز احتیاطی ایستاده، چند طائفه از روایات وجود دارد:

طائفه اول: صاحب جواهر[9] [10] می گوید روایات ما نقص دلالت بر آن دارد، این روایات، روایات عمار است که از آنها استفاده شده است نماز احتیاط باید ایستاده باشد که بعضی صراحت در قیام دارد و بعضی ظهور در قیام دارد.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ لَهُ يَا عَمَّارُ أَجْمَعُ لَكَ السَّهْوَ كُلَّهُ فِي كَلِمَتَيْنِ مَتَى مَا شَكَكْتَ فَخُذْ بِالْأَكْثَرِ فَإِذَا سَلَّمْتَ فَأَتِمَّ مَا ظَنَنْتَ أَنَّكَ نَقَصْت‌».[11]

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُعَاذِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْكَ مِنَ الشَّكِّ فِي صَلَاتِكَ فَاعْمَلْ عَلَى الْأَكْثَرِ قَالَ فَإِذَا انْصَرَفْتَ فَأَتِمَّ مَا ظَنَنْتَ أَنَّكَ نَقَصْتَ».[12]

دلالت این روایات از این جهت است که ما نقص، نماز در حال قیام است و بر این اساس ما نقصت، رکعت ایستاده را می گوید، چون وقتی ما نقص در تمام جهات، عن قیام بوده است، امام می گوید به همان وجهی که نقص است، انجام شود که با این حرف باید گفت نماز احتیاط هم باید ایستاده باشد.

این دو روایت ظهور در قیام دارد.

اما روایت عمار که صریحا قیام را می گوید: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ عُمَرَ عَنْ مُوسَى بْنِ عِيسَى عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى السَّابَاطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ شَيْ‌ءٍ مِنَ السَّهْوِ فِي الصَّلَاةِ فَقَالَ أَ لَا أُعَلِّمُكَ شَيْئاً إِذَا فَعَلْتَهُ ثُمَّ ذَكَرْتَ أَنَّكَ أَتْمَمْتَ أَوْ نَقَصْتَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ شَيْ‌ءٌ قُلْتُ بَلَى قَالَ إِذَا سَهَوْتَ فَابْنِ عَلَى الْأَكْثَرِ فَإِذَا فَرَغْتَ وَ سَلَّمْتَ فَقُمْ فَصَلِّ مَا ظَنَنْتَ أَنَّكَ نَقَصْتَ فَإِنْ كُنْتَ قَدْ أَتْمَمْتَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ فِي هَذِهِ شَيْ‌ءٌ وَ إِنْ ذَكَرْتَ أَنَّكَ كُنْتَ نَقَصْتَ كَانَ مَا صَلَّيْتَ تَمَامَ مَا نَقَصْت‌».[13]

صاحب جواهر فقط اشاره به همین دلیل کرده است.

دلیل دوم: مرحوم نراقی در مستند می فرمایند: «و بالثانية في عموم الموثّقات السابقة، و خصوص قوله: «قام فأضاف إليها ركعة أخرى» في صحيحة زرارة المتقدّمة بالتقريب المذكور».[14]

این را صاحب جواهر اشاره نمی کند و مرحوم نراقی و بعضی دیگر این دلیل را بیان کرده اند.

این روایت را جلسه قبل بیان کردیم: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ‌ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: إِذَا لَمْ يَدْرِ فِي ثَلَاثٍ هُوَ أَوْ فِي أَرْبَعٍ وَ قَدْ أَحْرَزَ الثَّلَاثَ قَامَ فَأَضَافَ إِلَيْهَا أُخْرَى وَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ وَ لَا يَنْقُضِ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ وَ لَا يُدْخِلِ الشَّكَّ فِي الْيَقِينِ وَ لَا يَخْلِطْ أَحَدَهُمَا بِالْآخَرِ وَ لَكِنَّهُ يَنْقُضُ الشَّكَّ بِالْيَقِينِ وَ يُتِمُّ عَلَى الْيَقِينِ فَيَبْنِي عَلَيْهِ وَ لَا يَعْتَدُّ بِالشَّكِّ فِي حَالٍ مِنَ الْحَالاتِ».[15]

مرحوم نراقی می گوید این روایت دلالت می کند که نماز احتیاط در صورت شک بین 3 و 4 باید ایستاده باشد.

در اینجا مرحوم نراقی گفته اند و خصوص، چون روایت ما ظننت اطلاق دارد و این صحیحه در شک بین 3 و 4 است.

پس روایات دو طائفه است یکی دلالت بر اعتبار نشسته بودن نماز احتیاط دارد و یک طائفه بر اعتبار ایستاده بودن نماز احتیاط دارد.

پس در اینجا اقوال و روایات اختلاف دارد، و ما باید کیفیت استدلال اقوال ثلاثه به این روایات بیان کنیم.

نکته: روایات عمار، ما مکرر خوانده ایم، مرحوم نراقی در عبارات بالا، موثقات می گوید و این بوی این را می دهد که تمام روایات عمار موثقه هستند، اما به نظر ما یک روایت فقط موثقه است که آن حدیث 1 از باب 8 می باشد.

اما بقیه روایات عمار، موثقه بودن آن محل اشکال است، حدیث 3 قطعا موثقه نیست و قطعا ضعیف است، چون موسی بن عمر در این حدیث توثیق نشده است بلکه اغلب موسی بن عمر که در روایات است توثیق نشده است و همچنین او از موسی بن عیسی نقل می کند این هم توثیق نشده است، مروان بن مسلم در اینجا ثقه است.

همچنین سند حدیث 4 واضح است که موثقه نیست.

اما تطبیق روایات بر اقوال، جلسه بعد ذکر خواهد شد.


[10] «فما عن بعض القدماء من تعيين القيام لا يلتفت اليه، خصوصا بعد تصريح الروايات بالأمر بالجلوس هنا».
[15] وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، ج8، ص217، ابواب الخلل فی الصلاة، باب10، ح3، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo