< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

98/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در اجزاء صلات / شک در افعال / شکوک در نماز

مسئله 2: «الأقوى في البناء على الإتيان و عدم الاعتناء بالشك بعد الدخول في الغير‌عدم الفرق بين أن يكون الغير من الأجزاء المستقلة كالأمثلة المتقدمة و بين غيرها، كما إذا شك في الإتيان بأول السورة و هو في آخرها أو أول الآية و هو في آخرها، بل أول الكلمة و هو في آخرها، و إن كان الأحوط الإتيان بالمشكوك فيه بقصد القربة المطلقة».[1]

دو حکمی که در مسئله اول بیان شد، مخصوصا حکم دوم، خصوصیاتی دارند که برخی از این خصوصیات هم باید در مسئله اول بیان شود و هم در مسئله دوم. مثلا در مسئله اول آمده بود: «و ان کان بعد الدخول» که مسئله دخول ذکر شده است و در مسئله دوم هم این خصوصیت مطرح شده است و باید بحث شود که اعتبار دخول در غیر در عدم اعتناء شرط است یا خیر.

خصوصیت دیگر که فقط در مسئله اول آمده است، این است که اگر دخول در غیر شرط است، مراد از غیر، غیر واجب است یا غیر مندوب؟

خصوصیت دیگر این است که آن غیر باید از اجزاء مستقله مثل قرائت و رکوع باشد یا جزء الجزء هم مثل حمد و سوره هم کفایت می کند؟ این خصوصیت فقط در مسئله دوم ذکر شده است.

خصوصیت دیگر این است که مراد از غیر، فقط اجزاء اصلیه است یا شامل اجزاء تبعیه مثل انحناء الی الرکوع هم می شود؟

ما همه این خصوصیات به همراه برخی دیگر از خصوصیات را در مسئله دوم بیان خواهیم کرد.

نسبت به خصوصیت اول، مشهور و سیدنا الاستاد می فرمایند دخول در غیر معتبر است. جامع المدارک نسبت به این خصوصیت می فرماید: «ثمّ إنّه هل يعتبر في قاعدة التجاوز المستفادة من الأخبار الدّخول في الغير أم لا بل الملاك [2] التجاوز عن المحلّ الشرعيّ أو العادي على إشكال؟».[3] معلوم است که بحث بوده که آیا در قاعده تجاوز، ملاک، دخول در غیر است یا تجاوز از محل است. مثلا اگر در حال انحناء به رکوع، شک می کند که قرائت خوانده یا خیر، در اینجا اگر ملاک، دخول در غیر باشد، در محل است و باید قرائت را بخواند و اگر ملاک، تجاوز از محل باشد، در اینجا قاعده تجاوز جاری می شود.

در این خصوصیت، دو احتمال است:

احتمال اول: دخول در غیر معتبر نیست و با گذشتن محل، دیگر به شک اعتنا نمی شود.

احتمال دوم: مشهور بلکه مورد اتفاق است که می گویند در عدم اعتنا به شک، دخول در جزء بعدی لازم است.

منشاء این دو احتمال، روایات قاعده تجاوز است که برخی از آنها در باب وضو است و برخی از آنها در باب غسل است و برخی در باب حج و در برخی در باب خلل است و برخی دیگر در ابواب دیگر صلات است.

کل این روایات، بر دو طائفه هستند:

طائفه اول: روایاتی که می گوید: «انما الشک فی شیء لم تجزه» یا «ما جاوزه» یا «کل ما مضی» که در این روایت دخول ذکر نشده است.

منها: «وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ‌ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كُلُّ مَا شَكَكْتَ فِيهِ مِمَّا قَدْ مَضَى فَامْضِهِ كَمَا هُوَ».[4]

و روایات دیگر که به این مضمون است.

طائفه دوم: کل روایاتی که در آن کلمه دخول در غیر دارد.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ وَ قَدْ دَخَلَ فِي الْإِقَامَةِ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ قَدْ كَبَّرَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ رَجُلٌ شَكَّ فِي التَّكْبِيرِ وَ قَدْ قَرَأَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ شَكَّ فِي الْقِرَاءَةِ وَ قَدْ رَكَعَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ شَكَّ فِي الرُّكُوعِ وَ قَدْ سَجَدَ قَالَ يَمْضِي عَلَى صَلَاتِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَيْ‌ءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِي غَيْرِهِ فَشَكُّكَ لَيْسَ بِشَيْ‌ء».[5]

و روایات دیگر که به این مضمون هست.

پس اعتبار دخول در غیر همانطور که سیدنا الاستاد در مسئله اول و دوم فرموده اند، متعین است. چون روایات طائفه دوم در مقام بیان ضابط کلی است و دلایلی که در مقام ضابط کلی است، مقدم بر غیرش است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo