< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

98/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم کثیر الشک / شک در اصل نماز / شکوک در نماز

مسئله 8: «حكم كثير الشك في الإتيان بالصلاة و عدمه حكم غيره،فيجري فيه التفصيل بين كونه في الوقت و خارجه، و أما الوسواسي فالظاهر أنه لا يعتني بالشك و إن كان في الوقت».[1]

بحث در کثیر الشک است که بیان شد اگر فردی در بعدازظهر سه مرتبه شک کرد که نماز را خوانده یا خیر، حکمش چیست؟ گفتیم دو نظریه در اینجا وجود دارد:

نظریه اول: مشهور نظیر سیدنا الاستاد و مرحوم سید: ما دامی که به حد وسوسه نرسیده باشد، باید در وقت نماز اعاده شود.

دلیل نظریه اول: دلیلی بر عدم اعتبار شک کثیر الشک در مورد اتیان به اصل نماز نداریم و کل شکوک، چه شک در نماز، چه شک در اجزاء، چه شک در شرایط، چه شک در رکعات و... ادله خاص خود را دارد. مثلا در شک در وقت، عموماتی وجود دارد که حکم را بیان می کنند و این عمومات اعم از عمومات شرعیه و عقلیه است. مثلا در خصوص این فرض، استصحاب که اصل شرعی است می گوید باید بخواند و قاعده اشتغال و صحیحه زراره هم می گویند باید بخواند و از طرف دیگر دلیل داریم که لازم نیست کثیر الشک اتیان به مشکوک کند و این باعث تقیید خوردن مطلق یا عام می شود و نتیجه این می شود که اتیان نماز مشکوک در وقت، بر کثیر الشک واجب نیست.

کیفیت استدلال: خاصی که در بالا ذکر شد، نسبت به اجزاء داخلیه نماز پیاده شده و گفته شده کثیرالشک نباید به شک خود در داخل نماز اعتنا کند و به موجب این، تخصیص عمومات می خورد.

حال سوال این است که حکم کثیرالشک در اصل اتیان نماز، حکم کثیرالشک در اجزاء داخلیه را دارد یا خیر؟ سیدنا الاستاد می گویند حکم کثیر الشک در اجزاء داخلیه در کثیر الشک در اصل اتیان جاری نمی شود. چون ادله مخصص عمومات، مخصوص اجزاء داخلیه است و دلیلی نداریم که به این ادله شامل شک در اصل اتیان هم شود و اکثر ادله مخصص، در اجزاء است، مثل برخی از روایات مخصص:

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يَكْثُرُ عَلَيْهِ الْوَهْمُ فِي الصَّلَاةِ فَيَشُكُّ فِي الرُّكُوعِ فَلَا يَدْرِي أَ رَكَعَ أَمْ لَا وَ يَشُكُّ فِي السُّجُودِ فَلَا يَدْرِي أَ سَجَدَ أَمْ لَا فَقَالَ لَا يَسْجُدُ وَ لَا يَرْكَعُ وَ يَمْضِي فِي صَلَاتِهِ حَتَّى يَسْتَيْقِنَ يَقِيناً الْحَدِيثَ».[2]

این روایت در اجزاء وارد شده است.

و روایت دیگر به این مضمون.

پس قدر متیقن از روایات مخصص، اجزاء داخلیه است و شامل شک در اصل اتیان نمی شود، پس باید در وقت، به شک کثیرالشک هم اعتنا شود و نماز را بخواند. چون دلیل بر تعدی از اجزاء داخلیه به غیر آن نداریم.

نکته: برخی گفته اند یک روایت مطلق در اینجا وجود دارد و آن این روایت است: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا كَثُرَ عَلَيْكَ السَّهْوُ فَامْضِ فِي صَلَاتِكَ».[3]

صاحب حدائق گفته است که این روایت صحیحه است و ابن سنان مطلق، عبدالله بن سنان است.

اشکال: سند این روایت مشکل دارد به خاطر وجود غیر واحد است و این غیر واحد ممکن است دو نفر باشد یا 20 نفر و اگر دو نفر باشد این حدیث فایده ندارد.

نظریه دوم: کثیر الشک در اصل اتیان نماز، به شک خود نباید اعتنا کند و لو در وقت باشد.

دلیل بر این نظریه: در برخی از روایت مثل صحیحه محمد بن مسلم و صحیحه زراره، علتی برای عدم اعتنا به شک ذکر شده است و آن علت این است که به شک اعتنا نکن، چون اطاعت از شیطان است و این علت عمومیت دارد و شامل شک در اصل اتیان نماز هم می شود.


[3] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج8، ص228، أبواب الخلل فی الصلاة، باب16، ح3، ط آل البيت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo