< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

98/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در خارج وقت / شک در اصل نماز / شکوک در نماز

مسئله 1: «من شك في الصلاة فلم يدر أنه صلى أم لا فان كان بعد مضي الوقت‌لم يلتفت و بنى على الإتيان بها، و إن كان قبله أتى بها، ‌و الظن بالإتيان و عدمه هنا بحكم الشك».[1]

کلام در شک در اتیان نماز بعد از وقت بود، مثلا ده دقیقه بعد از طلوع شمس شک می کند که نماز صبح را خوانده یا خیر.

در این فرع گفتیم از چند جهت بحث می شود، یک جهت اصول عقلیه بود که بیان شد.

اما جهت دوم: ملاحظه استصحاب

ملاحظه استصحاب در این فرع، دو بیان دارد:

بیان اول: استصحاب عدمی؛ با این استصحاب می خواهند ثابت کنند که قضاء نماز واجب است.

تقریب استصحاب: این شخص در اول وقت نماز صبح، اتیان به نماز صبح نکرده و در سایر ازمنه وقت نماز صبح، استصحاب عدم اتیان نماز صبح می شود و معنای این استصحاب، وجوب قضاء می باشد.

اشکال: فقهاء بر دو نظریه می باشند:

نظریه اول: اکثر فقهاء می فرمایند: موضوع وجوب قضاء نماز صبح، فوت نماز صبح در وقت است و همچنین موضوع وجوب نماز عصر، فوت نماز عصر در وقت است و... یعنی فوت، امر وجودی است.

اشکال: طبق این نظریه، می خواهید با استصحاب عدم اتیان، فوت شدن نماز صبح را ثابت کنید که لازمه عقلی می باشد، اصل مثبت می شود و اصل مثبت هم حجت نمی باشد.

نظریه دوم: بعضی از فقهاء مثل حضرت امام در خلل می فرمایند: موضوع وجوب قضاء نماز صبح، عدم اتیان نماز صبح در وقت است.

بله طبق این نظریه، وجوب قضاء با استصحاب عدم ثابت می شود.

بیان دوم: استصحاب وجودی؛ با این استصحاب می خواهند ثابت کنند که قضاء نماز واجب است.

توضیح: اول طلوع فجر، ذمه مکلف به وجوب نماز صبح، ثابت می باشد و در زمانهای بعد اگر شک در وجود شد، استصحاب بقاء وجوب نماز صبح می شود، همچنین بعد از وقت هم شک دارید که نماز صبح انجام شده یا خیر، استصحاب بقاء وجوب نماز صبح می شود.

اشکال: جلسه قبل بیان شد که آیا قضاء با امر جدید است (قول استاد) و یا با امر اول است (قول بعضی)، حال اگر گفتیم وجوب قضاء با امر اول است، استصحاب برای وجوب قضاء در شک بعد از وقت خوب است. چون امر به صلاة می گوید نماز صبح در وقتش مطلوب است و اگر نشد در بعد از وقت بخوان و طبق این، ارکان استصحاب کامل است و هم شک وجود دارد و هم یقین و هم متیقن سابق وجود دارد و هم مشکوک لاحق.

اما بنا بر نظریه ای که می گوید قضاء نیاز به امر جدید دارد و مفاد امر به نماز، طبیعی در وقت می باشد، این استصحاب جاری نمی شود، چون امر به نماز که در وقت بوده، در خارج وقت نمی تواند استصحاب شود. یعنی در اینجا شک لاحق و مشکوک وجود دارد اما یقین سابق و متیقن وجود ندارد.

پس نمی توان تمسک به استصحاب برای وجوب قضاء کرد.

نکته: بعضی برای عدم وجوب قضاء در ما نحن فیه، به قاعده تجاوز تمسک کرده اند، به اینکه وقت خارج شده است و شک در نماز است و قاعده تجاوز می گوید به شک اعتنا نشود.

اشکال: قبلا گفتیم اختلاف است که مفاد قاعده تجاوز، مفاد امارات است یا مفاد اصول محرزه است یا مفاد اصول حیثیه است و سیدنا الاستاد می فرمایند مفاد قاعده تجاوز، اصول حیثیه است و با آن نمی توان عدم وجوب قضاء را ثابت کرد.

نکته 2: ما در اینجا بحث را به صورت مختصر مطرح کردیم، چون این بحث در این فرع فایده ندارد، چون نص خاص داریم و در مورد نص خاص، تمام اصول عقلیه و شرعیه و قاعده تجاوز محکوم این نص خاص می باشند.

با توجه به این مسائل، باید گفت دلیل بر عدم وجوب قضاء در این فرض، صحیح زراره است: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ فِي حَدِيثٍ قَالَ: مَتَى اسْتَيْقَنْتَ أَوْ شَكَكْتَ فِي وَقْتِ فَرِيضَةٍ أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّهَا أَوْ فِي وَقْتِ فَوْتِهَا أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّهَا صَلَّيْتَهَا وَ إِنْ شَكَكْتَ بَعْدَ مَا خَرَجَ وَقْتُ الْفَوْتِ وَ قَدْ دَخَلَ حَائِلٌ فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ مِنْ شَكٍّ حَتَّى تَسْتَيْقِنَ فَإِنِ اسْتَيْقَنْتَ فَعَلَيْكَ أَنْ تُصَلِّيَهَا فِي أَيِّ حَالَةٍ كُنْتَ».[2]

این حدیث دلالت بر این دارد که اگر بعد از وقت نماز شک کردی که نماز آمده یا نیامده، قضاء واجب نیست، اما اگر یقین پیدا شد که نماز نیامده است، قضاء آن واجب است و فرق ندارد بعد از وقت باشد یا قبل از آن.

در این حدیث جمله «قد دخل حائل» دارد که این عمومیت دارد و در همه نمازها جاری می باشد، چه نماز صبح باشد و چه نماز عصر و...


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo