< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

98/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: علم اجمالی به ترک دو سجده در نماز / خلل در نماز/-

مسئله 5: «لو علم بعد الفراغ أنه ترك سجدتين و لم يدر أنهما من ركعة أو ركعتين‌فالأحوط أن يأتي بقضاء سجدتين ثم بسجدتي السهو مرتين ثم أعاد الصلاة، و كذا لو كان في الأثناء لكن بعد الدخول في الركوع، و أما لو كان قبل الدخول فيه فله صور لا يسع المجال بذكرها».[1]

صورت دوم: علم اجمالی، در اثناء نماز پیدا شود که خود موارد کثیری دارد، مثلا علم اجمالی، یا قبل از رکوع رکعت چهارم پیدا شده است و یا بعد از جلوس رکعت چهارم و قبل از شروع تشهد است و یا بعد از جلوس و در اثناء تشهد است و یا بعد از جلوس و تشهد و قبل از سلام است. حال علم اجمالی در بعضی از این موارد در محل شکی قرار گرفته و در بعضی از موارد در محل سهوی قرار گرفته و در بعضی از موارد بعد از محل شکی و سهوی، هر دو قرار گرفته است.

و همچنین گاهی علم اجمالی بین رکعت اول و دوم است و گاهی بین رکعت دوم و سوم است و گاهی بین رکعت سوم یا چهارم است.

مثلا در رکعت چهارم علم اجمالی پیدا می کند که دو سجده را به جا نیاورده و شک دارد از رکعت اول بوده یا دوم یا یک از اول بوده یا یکی از دوم است.

ما در اینجا یک مورد را بحث می کنیم تا حکم بقیه مشخص شود. مثلا فرد در حال جلوس رکعت چهارم و قبل از خواندن تشهد، علم اجمالی پیدا می کند که دو سجده به جا نیاورده است و شک دارد که این دو از رکعت چهارم است که محل شکی باقی است و یا اینکه این دو از رکعت سوم بوده و یا اینکه یکی از رکعت سوم و دیگری ار رکعت چهارم باشد.

نسبت به این مورد، دو نظریه است:

نظریه اول: فرد، دو سجده همین رکعت را انجام بدهد و بعد تشهد و سلام را بگوید و چیزی بر گردن فرد نمی باشد.

دلیل بر نظریه اول: یکی از اطراف علم اجمالی در محل شکی است و قاعده تدارک منسی در محل شکی واجب است و باید دو سجده را انجام بدهد. در اینجا قاعده تجاوز هم جاری است، یعنی این قاعده می گوید در رکعت سوم، سجده ای فراموش نشده است. پس دو اصل در اینجا وجود دارد: تدارک در محل شکی و قاعده تجاوز نسبت به رکعت سوم. حال با اتیان دو سجده رکعت چهارم، علم اجمالی منحل می شود.

نظریه دوم: از شیخ و محقق همدانی حکایت شده و از بعضی از تعلیقه های عروه هم این نظریه ظاهر می شود که می فرمایند دو سجده را همانجا انجام بدهد و بعد از نماز یک سجده منسیه قضاء کند.

دلیل بر نظریه دوم: قاعده تجاوز در رکعت اول و دوم و سوم جاری نیست، چون فائت، مردد بین شک در محل و غیره است و قاعده تجاوز فائت مردد جاری نمی شود. پس به اعتبار شک در محل، اتیان دو سجده می شود و یک سجده هم قضاء می شود و الا مخالفت قطعیه پیش می آید.

محقق فیروزآبادی در حاشیه عروه می فرمایند: «لا مانع من إجراء الأصل بالنسبة إلى الشكّ في المبطل فإنّه بالنسبة إليه بدوي و إن لم تجر القاعدة الحاكمة لكن أصل عدم المبطل جارٍ و غير محكوم فالاحتياط لا يترك و كذا لا يترك مع الشكّ في الأثناء لما مرّ في الحاشية السابقة».[2]

ظاهرا والله العالم نظریه اول خوب است و اصل عدم اتیان و... محکوم به حدیث لا تعاد است.

محقق خویی، قول اول را قبول کرده اند و می فرمایند: «سجدة مرّتين و مع بقاء المحلّ الشكّي يجب الإتيان بالمشكوك فيه فينحلّ العلم الإجمالي».[3]

نسبت به این فرض، مرحوم آقا ضیاء می فرمایند: «و لقد فصّلنا الكلام فيه فيما كتبناه في خلل الصلاة فراجع».[4]

مرحوم آقای حکیم در این فرض، تمام موارد را ذکر کرده اند و مفصل بحث کرده اند و بعد می فرمایند: «مما استفدناه في مجلس درس، أو تدريس، أو مذاكرة مع إخواننا الفضلاء، أو في عزلة و تفكر. وَ مٰا تَوْفِيقِي إِلّٰا بِاللّٰهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ. و ستأتي الإشارة الى بعض ذلك في المسائل الاتية».[5]

در این عبارت، موارد اخلاقی و آدابی زیادی وجود دارد که نیاز به جلسات زیادی برای بحث دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo