< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

98/09/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نقصان رکعت / خلل در نماز/-

مسئله 3: «من نسي الركعة الأخيرة مثلا فذكرها بعد التشهد‌قبل‌ التسليم قام و أتى بها، و لو ذكرها بعده قبل فعل ما يبطل سهوا قام و أتم أيضا، و لو ذكرها بعده استأنف الصلاة من رأس من غير فرق بين الرباعية و غيرها، و كذا لو نسي أكثر من ركعة، و كذا يستأنف لو زاد ركعة قبل التسليم بعد التشهد أو قبله».[1]

فرض اول: یادآوری فراموشی رکعت بعد از تشهد و قبل از سلام

فرد در رکعت اول از نماز صبح تشهد خوانده و بعد از آن یادش آمد که رکعت دوم را نخوانده یا در نماز ظهر در رکعت سوم تشهد خواند و یادش آمد یک رکعت نخوانده و یا در نماز مغرب در رکعت دوم بعد از تشهد یادش آمد که یک رکعت را نخوانده است.

در این فرض گفته شده باید رکعتی که یادش رفته را باید انجام بدهد و نماز صحیح است، بخاطر وجود مقتضی و عدم مانع.

اما وجود مقتضی: محل رکعت فراموش شده هنوز باقی است و ادله می گوید یک رکعت دیگر می خواهد تا نماز کامل شود.

اما عدم مانع: مانع متصور، اضافه کردن تشهد در نماز صبح، ظهر، عصر و عشاء است. اما این تشهد، مانع نمی باشد، چون تشهد اضافه شده، سهوا اضافه شده و قبلا گفتیم اضافه کردن جزء سهوی اشکال ندارد.

فرض دوم: یادآوری فراموشی رکعت بعد از سلام

فرد در نمازی که خوانده بعد از سلام دادن، یادش می آید که یک رکعت را انجام نداده است.

در این فرض هم باید رکعت فراموش شده را انجام بدهد و نماز صحیح است، بخاطر وجود مقتضی و عدم مانع.

اما وجود مقتضی: محل رکعت فراموش شده هنوز باقی است و ادله می گوید یک رکعت دیگر می خواهد تا نماز کامل شود.

اما عدم مانع: دو مانع در اینجا متصور است:

اول: اضافه کردن تشهد در نماز صبح، ظهر، عصر و عشاء که این تشهد، مانع نمی باشد، چون تشهد اضافه شده، سهوا اضافه شده و قبلا گفتیم اضافه کردن جزء سهوی اشکال ندارد.

دوم: اضافه کردن سلام که این سلام، مانع نمی باشد، چون سلام اضافه شده، سهوا اضافه شده و قبلا گفتیم اضافه کردن جزء سهوی اشکال ندارد.

نکته: در اینجا قول به بطلان وجود دارد اما این قول صحیح نیست چون مقتضی موجود است و مانعی هم نیست و روایات هم وجود دارد.

فرض سوم: یادآوری فراموشی رکعت بعد از سلام و انجام دادن منافی که عمدا نماز را باطل می کند

فرد بعد از سلام و احوال پرسی با رفیقش یادش آمد که یک رکعت نماز را نخوانده است.

در این فرض هم باید رکعت فراموش شده را انجام بدهد و نماز صحیح است، بخاطر وجود مقتضی و عدم مانع.

اما وجود مقتضی: محل رکعت فراموش شده هنوز باقی است و ادله می گوید یک رکعت دیگر می خواهد تا نماز کامل شود.

اما عدم مانع: سه مانع در اینجا متصور است:

اول: اضافه کردن تشهد در نماز صبح، ظهر، عصر و عشاء که این تشهد، مانع نمی باشد، چون تشهد اضافه شده، سهوا اضافه شده و قبلا گفتیم اضافه کردن جزء سهوی اشکال ندارد.

دوم: اضافه کردن سلام که این سلام، مانع نمی باشد، چون سلام اضافه شده، سهوا اضافه شده و قبلا گفتیم اضافه کردن جزء سهوی اشکال ندارد.

سوم: تکلم در بین نماز که این هم باعث بطلان نماز نمی شود، چون تکلم سهوی موجب بطلان نماز نمی شود.

نکته: در کل این سه فرض، روایات دلالت بر صحت این نماز دارد و این روایات مطلق هستند و شامل هر سر فرض می شود.

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ فِي حَدِيثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ صَلَّى ثَلَاثَ رَكَعَاتٍ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهَا أَرْبَعٌ فَلَمَّا سَلَّمَ ذَكَرَ أَنَّهَا ثَلَاثٌ قَالَ يَبْنِي عَلَى صَلَاتِهِ مَتَى مَا ذَكَرَ وَ يُصَلِّي رَكْعَةً وَ يَتَشَهَّدُ وَ يُسَلِّمُ وَ يَسْجُدُ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ وَ قَدْ جَازَتْ صَلَاتُه‌».[2]

قدر متیقن این روایت فرض اول و دوم است و با توجه به اطلاق آن، شامل فرض سوم هم می شود.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَتَكَلَّمُ نَاسِياً فِي الصَّلَاةِ يَقُولُ أَقِيمُوا صُفُوفَكُمْ فَقَالَ يُتِمُّ صَلَاتَهُ ثُمَّ يَسْجُدُ سَجْدَتَيْنِ الْحَدِيثَ‌».[3]

مقتضای اطلاق این حدیث این است که نماز در هر سه فرض صحیح است.

روایات دیگری در اینجا وجود دارد که در فرض چهارم بیان خواهد شد.

مرحوم آقای حکیم می گویند نماز در این فروض، علی القاعده باطل است اما چون روایات صحیحه می گوید نماز صحیح است، ما هم حکم به صحت می کنیم.

اما طبق مبنای ما هم علی القاعده این نماز صحیح است هم طبق روایات.

نکته: در فرض اول، اختلافی نیست که نماز صحیح است. اما در فرض دوم اختلافی است.

مرحوم آقای حکیم می فرمایند: «و حينئذ فما عن الحلبي: من إطلاق وجوب الإعادة على من نقص ركعة و لم يذكر حتى ينصرف في غير محله».[4]

مرحوم حلبی در کافی می فرمایند: «فأما ما يوجب الإعادة فهو... ينقص ركعة و لا يذكر حتى ينصرف».[5]

پس مرحوم حلبی مخالف در مسئله هستند و اشکال بر ایشان طبق مبنای ما این است که این حکم خلاف قاعده و روایات است و طبق مبنای آقای حکیم، خلاف روایات است.

اشکال: شما تکلم سهوی را می گوئید مانع نیست، اما در فرض سوم، عمدا تکلم کرده و با رفیقش احوال پرسی کرده و تکلم عمدی هم موجب بطلان نماز می شود اتفاقا.

رد این اشکال در ادله قائلین به بطلان نماز در فرض سوم خواهد آمد.

ادله قائلین به بطلان نماز در فرض سوم:

اول: اجماع ادعا شده در غنیه.

رد: اجماع که محقق نیست.

دوم: مرسله صدوق در مبسوط.

رد: این روایت مرسله است و قابل تمسک نیست.

سوم: تکلم در اینجا عمدی است.

رد: سخن گفتن انسان بر چند نوع است:

نوع اول: گاهی انسان سخن می گویند و قصد لفظ ندارد، مثلا در حال مستی عقد بخواند که عقد صحیح نیست چون قصد لفظ و کلام را ندارد. در اینجا تکلم عمدی صادق نیست چون قصد ندارد.

نوع دوم: گاهی تکلم از روی قصد بوده است ولی خصوصیتی که شارع معین کرده را نیاورده است. در اینجا هم تکلم عمدی صادق نیست، چون خصوصیت نیامده است. مثلا کسی که عقد می خواند، خصوصیت زن یا مرد را نمی داند و نمی داند این فرد چه کسی است.

حال در ما نحن فیه هم، سخن به تنهایی مبطل نیست و آنچه که مبطل نماز است، سخن با وصف اینکه در نماز است و این شخص که با رفیقش احوالپرسی کرده است خصوصیت در نماز بودن را نداشته و فرد گمان داشته نماز تمام شد و مقصود فرد ذات احوال پرسی بوده است نه اینکه احوالپرسی کند با وصف اینکه در نماز است.

پس ظاهرا والله العالم این تکلم موجب بطلان نماز نمی شود و کلام سهوی نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo