< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

96/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: هدي/ اعمال مني/پنجمين عمل/اعمال حج تمتع

فرع سوم: سه قسمت کردن هدی واجب است یا مستحب؟

اقوال در این فرع قبلا آمد.

نکته: در جلسه قبل گفتیم محقق حلی قائل به وجوب تثلیث است در حالی که ایشان قائل به استحباب تثلیث و نسبت وجوب به ایشان صحیح نمی باشد. همچنین سیدنا الاستاذ قائل به استحباب تثلیث است.

دو قول در این مقام است.

قول اول: محقق اردبیلی می گوید: «والمشهور بين المتأخّرين وجوب القسمة أثلاثا».[1]

جواهر می گوید: «واما القسمة أثلاثا فلم اعرف قولا بوجوبها».[2]

ظاهرا فرمایش جواهر صحیح نمی باشد، چون قبلا گفتیم بعضی مثل ابن ادریس و شهید قائل به وجوب می باشند.

دلیل قول به وجوب:

اول: آیه 28 و 36 سوره حج به ضمیمه بعضی روایات.

دوم: بعضی از روایات

منها: «وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَيْفٍ التَّمَّارِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ إِنَّ سَعِيدَ بْنَ عَبْدِ الْمَلِكِ‌ قَدِمَ حَاجّاً فَلَقِيَ أَبِي- فَقَالَ إِنِّي سُقْتُ هَدْياً فَكَيْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ لَهُ أَبِي أَطْعِمْ أَهْلَكَ ثُلُثاً وَ أَطْعِمِ الْقَانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ ثُلُثاً وَ أَطْعِمِ الْمَسَاكِينَ ثُلُثاً فَقُلْتُ الْمَسَاكِينُ هُمُ السُّؤَّالُ فَقَالَ نَعَمْ وَ قَالَ الْقَانِعُ الَّذِي يَقْنَعُ بِمَا أَرْسَلْتَ إِلَيْهِ مِنَ الْبَضْعَةِ فَمَا فَوْقَهَا وَ الْمُعْتَرُّ يَنْبَغِي لَهُ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ هُوَ أَغْنَى مِنَ الْقَانِعِ يَعْتَرِيكَ فَلَا يَسْأَلُكَ».[3]

منها: «وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ شُعَيْبٍ الْعَقَرْقُوفِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع- سُقْتُ فِي الْعُمْرَةِ بَدَنَةً فَأَيْنَ أَنْحَرُهَا قَالَ بِمَكَّةَ- قُلْتُ أَيَّ شَيْ‌ءٍ أُعْطِي مِنْهَا قَالَ كُلْ ثُلُثاً وَ أَهْدِ ثُلُثاً وَ تَصَدَّقْ بِثُلُثٍ».[4]

پس هم آیه و هم روایات دال بر وجوب است.

قول دوم: قائلین به عدم وجوب تثلیث، این گروه در ادله بالا مناقشه می کنند:

مناقشه در آیات: قبلا در فرع دوم این مناقشه بیان شد که آیات دال بر تثلیث نیست و دو قسم را می گوید که جواب آن را همانجا بیان کردیم.

مناقشه در روایات: نسبت به روایات سه اشکال مطرح شده است:

اشکال اول: محقق اردبیلی در حدیث 18 این اشکال را مطرح می کند: این روایت از دو جهت ضعف سندی دارد:

اول: در این روایت کلمه «ابن فضّال» آمده است. چون اولا ابن فضّال اگرچه در روایات بسیاری واقع شده است، اما بین سه نفر مشترک است (احمد، علی، حسن) و این اشتراک به حجیت روایت می زند که کدامیک نقل کرده است. و ثانیا اگر ابن فضال حسن هم باشد، اما فطحی است و روایت ساقط است.

دوم: یونس بن یعقوب که فطحی است.

جواب:

اول: ابن فضال در این حدیث مشترک نیست و مراد از ایشان، حسن بن علی بن فضال است و این به قرینه روایت احمد بن محمد از حسن بن علی بن فضال و به قرینه روایت حسن بن علی بن فضال از یونس بن یعقوب. علاوه بر این مشهورترین ابن فضال، حسن بن علی است که این خود قرینه بر رفع اشتراک است.

دوم: حسن بن علی بن فضال، در مدت زمانی فطحی مذهب بوده است، اما بالاتفاق ایشان به حضرت رضا علیه السلام رجوع کرد و از شاگردان مخصوص ایشان شد.

سوم: بر فرض که حسن بن علی فطحی باشد، ایشان موثق است و خبرش حجت است.

چهارم: یونس بن یعقوب اگرچه چند روزی فطحی بوده است اما قطعا و بالاتفاق رجوع کرده است.

مناقشه دوم: در معتبر یونس، اکل، صدقه و هدیه ذکر شده است. به حکم وحدت سیاق باید گفت که تثلیث واجب نیست. چون نسبت به اکل واجب نیست و مقتضای سیاق این است که صدقه و هدیه هم واجب نباشد.

جواب:

اول: به مسئله اختلافی نمی توان تمسک کرد و مناقشه کرد. چون در فرع پنجم خواهد آمد که بسیاری قائل به وجوب اکل هستند.

دوم: بر فرض که همه بگویند اکل واجب نیست، در وحدت سیاق که از قرائن نوعیه است بیان شده که وحدت سیاق در مواردی است که یکی از افراد خصوصیت زائده نداشته باشد. در اینجا هم اکل خصوصیتی دارد که در اطعام و هدیه نیست. و آن خصوصیت چند چیز می باشد، یکی این است که اکل امر عقیب حظر است به خلاف دوتای دیگر.

مناقشه سوم: روایات ربطی به مورد بحث ندارد. چون مورد بحث در هدی تمتع است و دو روایت بالا ربطی به هدی تمتع ندارد. چون یکی از دو روایت مربوط به عمره است و روایت دیگر مربوط به حج قران است.

جواب: به نظر می رسد این اشکال هم وارد نیست. چون درست است هر دو روایت از یک جهت مربوط به عمره و قران است اما از جهت دیگر با هدی تمتع مرتبط است. مثلا در روایت 18 آمده که فرد محرم به احرام عمره شده و شتری را تقلید کرده بعد سوال می کند در کجا این شتر را نحر کند؟ امام در جواب می فرمایند در مکه نحر کن. در سوال دوم راوی سوال می کند این شتر که نحر می شود را باید چه کرد؟ به نظر می رسد که این سوال مربوط به شتر بماهی هست و مخصوص عمره نیست که حضرت جواب داده اند حکم شتر تثلیث است و این جواب مطلق است و شامل هدی تمتع، قران و عمره می شود.

در نتیجه باید گفت در وجوب تثلیث ظاهرا و الله العالم مشکلی نیست.

فرع چهارم: تثلیث به چه نحو است؟

بحث در این است که تثلیث به چگونه است؟ بعضی گفته اند یک سوم هدیه و یک سوم اکل و یک سوم صدقه داده می شود.

بعضی هدیه را قبول نکرده اند.

اما به نظر می رسد که روایات دال بر همین سه می باشد اگرچه از آیات برداشت نشود.

اگر کسی این حرف قبول نداشته باشد، بحث فقط در هدیه است که دلایل آن در جلسه بعد ذکر خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo