< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

96/01/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: هدي/ اعمال مني/پنجمين عمل/اعمال حج تمتع

صورت دوم از فرع دوم: کشف خلاف از حیوان لاغر

در این صورت حاجی گوسفند را به گمان این که لاغر است، خریده است و بعد معلوم می شود که گوسفند، چاق بوده است.

برای این صورت، 5 فرض بیان شده است:

فرض اول: فرد بعد از خرید و قبل از ذبح می فهمد که حیوان چاق بوده. این فرض در کلام سیدنا الاستاذ و سایر علماء ذکر نشده. چون واضح است که ذبح این حیوان صحیح است. چون حیوان چاق ذبح می شود.

سیدنا الاستاذ در صورت دوم، این چهار فرض بعد را بیان کرده اند.

فرض دوم: فرد بعد از خرید، به امید اینکه چاق باشد، آن را ذبح می کند و می گوید اگر چاق نبود، گوسفند دیگری ذبح خواهم کرد.

سیدنا الاستاذ می فرمایند: «ولو تخيل هزاله فذبح برجاء السمن بقصد القربة فتبين عدمه يكفي».[1]

می فرمایند: این قربانی کافی است.

فرض سوم: فرد بعد از خرید، بخاطر بی موالاتی در دین (بدون قصد قربت)، آن را ذبح می کند.

سیدنا الاستاذ می فرمایند: «ولو لم يحتمل السمن أو يحتمله لكن ذبح من غير مبالاة لا برجاء الإطاعة لا يكفي».[2]

می فرمایند: این قربانی کافی نیست.

فرض چهارم: فرد می دانست که حیوان لاغر است و می دانست که شرط است حیوان نباید لاغر باشد. در این فرض هم سیدنا الاستاذ می فرمایند کفایت نمی کند.

فرض پنجم: فرد می دانست که حیوان لاغر است، اما نمی دانست که حیوان قربانی نباید لاغر باشد.

سیدنا الاستاذ می فرمایند: «ولو اعتقد الهزال وذبح جهلا بالحكم ثم انكشف الخلاف فالأحوط الإعادة».[3]

می فرمایند بنابر احتیاط واجب، اعاده کند.

در کل این فروض اختلاف است:

قول اول: بعضی مثل حدائق می گویند که در تمام این فروض قربانی کفایت نمی کند. چون در کل این روایات کلمه «وجد» آمده است و این قرینه است که روایات کشف خلاف بعد از ذبح را می گویند.

عبارت ایشان «أقول: لا يخفى أن المتبادر من قوله عليه السلام في الروايات المتقدمة إذا اشترى الهدي مهزولا فوجده سمينا. أن الوجدان إنما هو بعد الذبح الذي به يتحقق ذلك، و به يظهر ضعف هذا القول».[4]

صاحب مستند و جواهر و محقق اردبیلی و ریاض و... در مقابل قول دوم، همین حرف را تقریبا می زنند.

جواهر می گویند: «وهو كالاجتهاد في مقابلة النص المعتبر».[5]

محقق اردبیلی هم همین را می گویند: «وبالجملة الدليل متّبع ولا يسمع غيره».[6]

صاحب ریاض می گویند: «ويضعف : بأنه إنما يتم في العالم بالحكم القاطع بالهزال».[7]

مستند می گویند: «وكذا لو علم ، لإمكان سقوط الواجب بفعل آخر ، للنص».[8]

قول دوم: ابن ابی عقیل می گوید این ذبح باطل است. چون وقتی طرف می داند گوسفند لاغر است، دیگر نمی تواند قصد قربت بکند.

قول سوم: تفصیل سیدنا الاستاذ که ذکر شد و ظاهرا قول مستند و قول صاحب ریاض هم همین است.

پس با توجه به این اختلاف، باید روایات را بخوانیم تا قول حق مشخص شود:

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ إِنِ اشْتَرَى أُضْحِيَّةً وَ هُوَ يَنْوِي أَنَّهَا سَمِينَةٌ فَخَرَجَتْ مَهْزُولَةً أَجْزَأَتْ عَنْهُ وَ إِنْ‌ نَوَاهَا مَهْزُولَةً فَخَرَجَتْ سَمِينَةً أَجْزَأَتْ عَنْهُ وَ إِنْ‌ نَوَاهَا مَهْزُولَةً فَخَرَجَتْ مَهْزُولَةً لَمْ تُجْزِ عَنْه‌».[9]

حدائق می گوید دراینجا آمده کافی است و این مطلق است و شامل تمام فروض می شود.

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَيْفٍ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَ إِنِ اشْتَرَى الرَّجُلُ هَدْياً وَ هُوَ يَرَى أَنَّهُ سَمِينٌ أَجْزَأَ عَنْهُ وَ إِنْ لَمْ يَجِدْهُ سَمِيناً وَ مَنِ اشْتَرَى هَدْياً وَ هُوَ يَرَى أَنَّهُ مَهْزُولٌ فَوَجَدَهُ سَمِيناً أَجْزَأَ عَنْهُ وَ إِنِ اشْتَرَاهُ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ مَهْزُولٌ لَمْ يُجْزِ عَنْهُ».[10]

و روایات دیگر که همین مضمون را دارند.

با توجه به این روایات، جای بحث در دو فرض است:

فرض اول: احتمال می دهد که چاق است، اما رجاءا این را ذبح می کند.

فرض دوم: یقین دارد که چاق نیست و از روی بی موالاتی ذبح می کند.

ظاهرا قول به تفصیل که سیدنا الاستاذ فرموده اند، اقرب به واقع است. چون:

اولا: وقتی به روایات دقت می کنیم، می فهمیم در روایات سه فرض آمده:

الف: به عنوان چاق خریده، چاق درآمده.

ب: به عنوان لاغر خریده، چاق در آمده.

ج: به عنوان لاغر خریده و لاغر در آمده.

حال روایات فقط یک فرض را می گوید باطل است و آن جایی است یقین به لاغر بودن داشته باشد و حیوان هم واقعا لاغر باشد و این با توجه به تقسیم بندی است که می فهمیم مطلقا بطلان نیست و مطلقا صحت نیست.

ثانیا: اینکه گفته شود معتبر نص است، باید این نص تحلیل شود و نباید با سایر جاهای دیگر فقه منافات نداشته باشد. به اینکه آیا کسی که می داند حیوان لاغر، مامور به نیست، اصلا می تواند قصد امتثال کند؟ معلوم نیست که امتثال نیست؟ قبلا گفتیم در قربانی هم قصد می خواهد هم و قصد قربت می خواهد. پس باید اطلاق روایات را قبول نکنیم و قائل به تفصیل بشویم.

پس احتیاط واجب که سیدنا الاستاذ در فرض چهارم فرموده اند، درست نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo