< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: هدي/ اعمال مني/پنجمین عمل/اعمال حج تمتع

ملاحظه دوم: محدوده وجوب هدي

در اين ملاحظه، دو مطلب بيان مي شود:

مطلب اول: دائره وجوب هدي در تمتع

وجوب هدي اختصاص به تمتع غير مكي دارد يا در حج تمتع مطلقا، وجوبا يا مستحبا، مكي يا غير مكي واجب است؟

نسبت به اين مطلب، دو نظريه وجود دارد:

نظريه اول: مشهور كه جواهر شهرت عظيمه ادعا مي كند، قائل به اين هستند در تمام اقسام حج تمتع، وجوب هدي وجود دارد.

دليل بر اين نظريه:

اول: آيه شريفه «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقاب‌».[1]

در اين آيه نسبت به هدي متمتع مطلق آمد.

دوم: ادعاي اجماعي كه بعضي فرموده اند.

سوم: اطلاق رواياتي كه در جلسه قبل خوانده شد.

نظريه دوم: از شيخ طوسي در مبسوط حكايت شده و از شيخ طوسي در خلاف[2] ظاهر مي شود و همچنين محقق در شرايع[3] همين نظر را دارند: اگر مكي حج تمتع انجام داد، قرباني بر او واجب نمي باشد.

دليل اين نظريه:

اول: آيه شريفه: «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقاب‌».[4]

در اين آيه آمده «ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» به اينكه ذلك به هدي بر مي گردد (چون هدي اقرب به اسم اشاره است) و هدي بر كسي واجب است كه حاضر در مسجد الحرام نباشد يعني از حرم دور باشد و مقدار بعد آن قبلا گذشت. پس آيه مي گويد هدی بر غير حاضر واجب است و بر مكي واجب نيست.

مناقشه:

اول: محقق در بحث هدي عدم فرق را قائل شده است و از نظر خود كه متابعت از شيخ بوده است، برگشته است.

دوم: نسبت به اينكه ذلك به چه بر مي گردد قبلا مفصلا بحث شده و اينكه به هدي بر گردد، هم خلاف فرمايش ادباء است كه مي گويند ذلك براي ابعد است كه تمتع مي باشد و همچنين خلاف نظريه مفسرين است كه مي گويند كه مشار اليه تمتع مي باشد.

سوم: اين حرف خلاف صريح روايات است كه آنها هم مفصلا در بحث حج تمتع بيان شده است.

ظاهرا والله العالم نظريه اول صحيح است كه هدي در حج تمتع مطلقا واجب است.

مطلب دوم: محدوده قرباني در انواع حج

آيا هدي در تمتع واجب است يا در افراد و قران هم واجب است؟

نسبت به اين مطلب هم دو قول است:

قول اول: اين قول تقريبا مورد اتفاق است و ادعاي عدم الخلاف بر آن شده: قرباني در تمام اقسام حج فقط در حج تمتع است و حج افراد قرباني ندارد و در حج قران، قرباني از احكام آن نمي باشد بلکه جزء ماهیت حج قران می باشد.

دليل اين قول:

اول: در بعضي از روايات تصريح به عدم قربان در حج افراد شده است و در بعضي از روايات هدي به صورت مطلق آمده است:

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ عَنِ الْمُفْرِدِ قَالَ لَيْسَ‌ عَلَيْهِ‌ هَدْيٌ‌ وَ لَا أُضْحِيَّة».[5]

منها: «وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سَعِيدٍ الْأَعْرَجِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ مَنْ تَمَتَّعَ فِي أَشْهُرِ الْحَجِّ- ثُمَّ أَقَامَ بِمَكَّةَ حَتَّى يَحْضُرَ الْحَجَّ (مِنْ قَابِلٍ) فَعَلَيْهِ شَاةٌ وَ مَنْ تَمَتَّعَ فِي غَيْرِ أَشْهُرِ الْحَجِّ ثُمَّ جَاوَرَ (بِمَكَّةَ) - حَتَّى يَحْضُرَ الْحَجَّ فَلَيْسَ عَلَيْهِ دَمٌ إِنَّمَا هِيَ حَجَّةٌ مُفْرَدَةٌ وَ إِنَّمَا الْأَضْحَى عَلَى أَهْلِ الْأَمْصَارِ».[6]

در اين حديث، صراحت به عدم وجوب هدي در حج افراد است.

دوم: ما در افراد و قران شك داريم كه هدي است يا خير، شك در تكليف است و مجراي برائت.

قول دوم: اين قول از سلار در مراسم ظاهر مي شود: در حج قران هم قرباني واجب است: «ولا بد من سياقه من الميقات وإلا لم يكن قارنا».[7]

از اين عبارت جواهر استفاده كرده كه سلار قائل به وجوب قربان در حج قران مي باشد.

دليل اين قول:

دليل اين قول، اين حديث است: «وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِي رَجُلٍ اعْتَمَرَ فِي رَجَبٍ- فَقَالَ إِنْ كَانَ أَقَامَ بِمَكَّةَ حَتَّى يَخْرُجَ مِنْهَا حَاجّاً فَقَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ هَدْيٌ فَإِنْ خَرَجَ مِنْ مَكَّةَ- حَتَّى يُحْرِمَ مِنْ غَيْرِهَا فَلَيْسَ‌ عَلَيْهِ‌ هَدْيٌ‌».[8]

به اين بيان كه اين حج قطعا تمتع نبوده است. چون يكي از شرايط حج تمتع اين است كه عمره و حج هر دو در ماههاي حج باشد و در مورد سوال، عمره در ماه رجب آمده كه از ماههاي حج نمي باشد، بر اين اساس، حجي كه مورد سوال است حج تمتع نمي باشد، پس مراد بايد حج افراد يا قران باشد كه جواب امام اين است كه بر اين حاجي هدي واجب است و بخاطر همين ادعا شده كه در حج قران هم، قرباني واجب است.

مناقشه: اين روايت چند توجيه شده است:

اول: مراد از «يجب» استحباب است؛

دوم: مراد از «هدي» كفاره است؛ اين احتمال را بسياري ذكر كرده اند كه صاحب حدائق هم از همين بزرگان است. چون بر اين فرد واجب بود كه از مكه خارج شود و از تنعيم يا جاي ديگر محرم شود و چون ترك اين كار را كرده، امام فرموده كفاره بوده و اين به وسيله هدي ذكر شده است.

سوم: منظور سلار وجوب هدي نبوده، بلكه مقصود ماهيت حج قران بوده است و بين ماهيت قران و بيان احكام آن فرق است. مثلا وجوب هدي، از ماهيت حج تمتع نيست بلكه از احكام آن است. اما در حج قران ماهيتا حجي است كه حاجي با خود هدي ببرد و هدي دخالت در ماهيت حج قران دارد.

به نظر مي آيد احتمال سوم بهتر است چون سلار مي گويد «و الا لم يكن قارنا» و در مقام بيان ماهيت حج قران است.

در نتيجه شبهه اي نيست كه هدي از احكام حج قران نمي باشد بلکه جزء ماهیت آن می باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo