< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رمي جمره عقبه/ اعمال مني/چهارمي عمل/اعمال حج تمتع

به مناسبت مسئله پنج و شش، دو فرع در كتب فقهيه بيان شده است.

فرع اول: اين فرع اعم از اين است كه ضوابط متقدمه تمام باشد يا ناتمام باشد.

فرع دوم: اين فرع اختصاص به عدم تماميت ضوابط متقدمه دارد.

اما فرع اول:

اين فرع از صاحب مدارك است كه در جواهر و... آمده است.

فرع اين است كه در كل مواردي كه جواز رمي در شب باشد و كل مواردي كه جواز رمي به نيابت باشد، چه به ضوابط سه گانه قائل باشيم يا نباشيم، حال اگر حاجي در اين دو عنوان تمكن از رمي در شب نداشت مثلا تمكن از انجام رمي در شب دهم، يازدهم و... ندارد، چه بايد كرد؟

فرض مدارك اين است: حاجي يك شب را تمكن دارد مثلا شب دهم را تمكن دارد اما شب يازدهم و دوازدهم را تمكن ندارد، در اين فروض چه بايد كرد؟

احتمال اول: صاحب مدارك[1] احتمال داده است كه رمي در هر سه شب، در يك شب انجام بگيرد مثلا در مثال فوق، تمام رميها را در شب دهم انجام دهد، يكي براي شب دهم و ديگري براي شب يازدهم و آخري هم براي شب دوازدهم.

احتمال دوم: از اين حاجي رمي در شبها ساقط است.

احتمال سوم: بر اين حاجي نيابت در هر سه شب واجب است، در مثال فوق، در يك شب مباشرتا انجام دهم در دو شب نائب بگيرد.

ظاهرا والله العالم، احتمال سوم اقرب به واقع است. اما در فرضی که شب اول تمکن دارد اتیان به رمی شب دوم و سوم دلیل محکمی نیاز دارد مثل این است که شب نهم انجام دهد دلیل به اکتفاء رمی یک شب از لیالی متاخره نداریم.

سقوط رمی هم خیلی خلاف ظاهر است رمی از شعائر اسلام است سقوط بالمره که نه در یک شب انجام بدهد و نه در سه شب و نه نائب بگیرد؛ ترک شعائر اللهی ضرورت بیش از این می خواهد مثل قتل نفس در مواردی جائز است که دلیل محکمی از اسلام به ما رسیده باشد لذا ترک شعائر بدون بدل در غایت اشکال است بر این اساس احتمال سوم متعین است لذا در یک فرض برای هر یک از شبهای سه گانه نائب بگیرد.

دلیل اقربیت این است که کما ذکرنا اگر چه نیابت در رمی خلاف قواعد است ولکن تقدم الکلام که در جملة من الروایات تصریح به جواز نیابت در رمی شده است این روایات اما باطلاقها دلالت بر جواز نیابت می کند و اما بملاکها دلالت بر جواز نیابت رمی دارد.

ظاهرا و الله العالم ما افاده فی المدارک علی ما حکی عنه، به اکتفاء لیله واحده و ترک بقیه شبها در غایت اشکال است بکله باید نائب بگیرد.

فرع دوم: شخص مریض در ایام ثلاثه تمکن از رمی ندارد اگر چه این فرع در خصوص مریض مطرح شده است لکن در همه موارد استثناء باید مورد بررسی قرار گیرد.

فرق نمی کند که این مریض در شب هم تمکن نداشته است یا اینکه شب متمکن بوده است لکن مریض نبوده است و در روز عید مریض شده است و تا انتهای ایام رمی در روز تمکن از رمی ندارد وظیفه این شخص چیست؟

احتمال اول: تخییر باینکه در روز دهم نائب بگیرد یا صبر کند شب یازدهم خودش در شب رمی روز دهم را انجام دهد و کذلک در شب یازدهم و دوازدهم و سیزدهم کما نسب الی سیدنا الاستاذ

دلیل: ما در این فرض دو طائفه از روایات داریم طائفه اولی که در باب 17 از عقبه آمده است می گوید المبطون و الصبی یرمی عنهم یعنی این شخص وظیفه اش گرفتن نائب دوم است و طائفه دوم مانند ح 7 از باب 14 عقبه مفادش این است که در شب رمی کند و ما نمی دانیم کدام وظیفه این شخص است اذا فتخیر یعنی مخیر است به هر کدام از طوائف عمل کند.

احتمال دوم: باید در شب رمی کند کما عن بعض المعاصرین.

دلیل: نیابت خلاف قواعد است بر این اساس خودش باید انجام بدهد.

احتمال سوم: فقط باید نیابت بگیرد.

دلیل: ادله نیابت از مریض مزاحم ندارد.

ظاهرا و الله العالم در خصوص این فرض احتمال اول و دوم غلط است زیرا در خصوص مریض دو اشکال وجود دارد:

اشکال اول این است که طائفه دوم منحصر به ح7 از باب 14 می باشد و تعارض بین باب 17 و این باب غلط است زیرا طائفه اولی ضعف سندی دارد اگر چه بعضی تعبیر به موثقه کرده اند زیرا طریق صدوق به وهیب بن وهب دو اشکال دارد هم همدانی و هم ماجیلویه در این طریق وجود دارد کما اینکه طائفه اول اکثر عددا می باشد.

اشکال دوم که بر تخییر وارد است و هم بر تعین در لیل این است که دلیل بر تعین در لیل فقط یک روایت دارد که همان ح7 است که عرض کردیم ضعیف می باشد.

اشکال سوم: تقدم الکلام اگر چه مثل جواهر و مستند و ریاض و حدائق می گویند فرقی بین شب دهم و یازدهم نیست تمسکا بالاطلاق لکن تقدم الکلام طبق قرائن خمسه رمی شب متاخر دلیل ندارد فعلیه چگونه می توانیم بگوییم که این مریض نائب نگیرد و شب یازدهم خودش رمی جمره کند بلکه اصلا کسی که توان بقاء در منی را دارد حق رمی در شب را ندارد و در صورت عدم تمکن باید نائب بگیرد کما اینکه ملاک رمی در شب این بود که شخص متمکن از بقاء در منی نباشد و واضح است که این دو ملاک- تمکن از بقاء در منی و عدم تمکن از بقاء در منی- اصلا قابل جمع در یک فرد نیستند تا قائل به تخییر شویم.

در بقیه موارد استثناء نیز حکم همین است که باید در این فرض نائب بگیرند و رمی در شب جایز نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo