< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/10/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رمي جمره عقبه/ اعمال مني/چهارمي عمل/اعمال حج تمتع

شرط ششم رمی: هفت رمی باید انجام بگیرد.

دلیل بر اعتبار سبع:

اولا: اجماع مسلمین؛ جواهر مي فرمايد: «و من الواجب أيضا العدد و هو سبع حصيات بلا خلاف أجده فيه، بل عن المنتهى إجماع المسلمين...».[1]

مغنی هم به اين مطلب اشاره مي كند.[2] [3]

ثانیا: طوائف من الروایات:

طائفه اولی: روایاتی که است که بالاصاله در مورد اعتبار ترتیب وارد شده است. ضابط ترتیب این است که اگر جمره اولی را 4 رمی کرد، و بقیه را سهوا نیاورد، یا ثانیه را سبعه آورد در روایات آمده است که این رمی صحیح است. ملاک ترتیب حفظ 4 رمی است.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ قَالَ: فِي رَجُلٍ رَمَى الْجِمَارَ فَرَمَى الْأُولَى بِأَرْبَعٍ- وَ الْأَخِيرَتَيْنِ بِسَبْعٍ سَبْعٍ- قَالَ يَعُودُ فَيَرْمِي الْأُولَى بِثَلَاثٍ وَ قَدْ فَرَغَ- وَ إِنْ كَانَ رَمَى الْأُولَى بِثَلَاثٍ وَ رَمَى الْأَخِيرَتَيْنِ بِسَبْعٍ سَبْعٍ- فَلْيَعُدْ وَ لْيَرْمِهِنَّ جَمِيعاً بِسَبْعٍ سَبْعٍ- وَ إِنْ كَانَ رَمَى الْوُسْطَى بِثَلَاثٍ ثُمَّ رَمَى الْأُخْرَى فَلْيَرْمِ الْوُسْطَى بِسَبْعٍ- وَ إِنْ كَانَ رَمَى الْوُسْطَى بِأَرْبَعٍ رَجَعَ فَرَمَى بِثَلَاثٍ».[4]

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبَّاسٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ رَمَى الْجَمْرَةَ الْأُولَى بِثَلَاثٍ وَ الثَّانِيَةَ بِسَبْعٍ- وَ الثَّالِثَةَ بِسَبْعٍ قَالَ يُعِيدُ يَرْمِيهِنَّ جَمِيعاً بِسَبْعٍ سَبْعٍ- قُلْتُ فَإِنْ رَمَى الْأُولَى بِأَرْبَعٍ وَ الثَّانِيَةَ بِثَلَاثٍ- وَ الثَّالِثَةَ بِسَبْعٍ قَالَ يَرْمِي الْجَمْرَةَ الْأُولَى بِثَلَاثٍ- وَ الثَّانِيَةَ بِسَبْعٍ وَ يَرْمِي جَمْرَةَ الْعَقَبَةِ بِسَبْعٍ- قُلْتُ فَإِنَّهُ رَمَى الْجَمْرَةَ الْأُولَى بِأَرْبَعٍ وَ الثَّانِيَةَ بِأَرْبَعٍ وَ الثَّالِثَةَ بِسَبْعٍ- قَالَ يُعِيدُ فَيَرْمِي الْأُولَى بِثَلَاثٍ وَ الثَّانِيَةَ بِثَلَاثٍ وَ لَا يُعِيدُ عَلَى الثَّالِثَةِ».[5]

طائفه دوم: اگر در سه جمره یقین داری که یک رمی فراموش شده و نیامده است و فقط 6 رمی آمده است، امام می فرمایند: جمره اولی و ثانیه و ثالثه را از باب احتیاط دوباره رمی کند.

اگر عدد شش کافی بود، سه رمی دوباره برای چه بود؟

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِي رَجُلٍ أَخَذَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ حَصَاةً- فَرَمَى بِهَا فَزَادَتْ وَاحِدَةٌ فَلَمْ يَدْرِ أَيُّهُنَّ نَقَصَ- قَالَ فَلْيَرْجِعْ وَ لْيَرْمِ كُلَّ وَاحِدَةٍ بِحَصَاةٍ- فَإِنْ سَقَطَتْ مِنْ رَجُلٍ حَصَاةٌ فَلَمْ يَدْرِ أَيُّهُنَّ هِيَ- فَلْيَأْخُذْ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْهِ حَصَاةً وَ يَرْمِي بِهَا الْحَدِيثَ».[6]

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ذَهَبْتُ أَرْمِي- فَإِذَا فِي يَدِي سِتُّ حَصَيَاتٍ- فَقَالَ خُذْ وَاحِدَةً مِنْ تَحْتِ رِجْلَيْكَ».[7]

حدیث 2 ضعف سندی دارد بخاطر علی بن ابی حمزه وهم ضعف دلالی دارد.

حدیث 3 نیز موید است: «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ رَمَى الْجَمْرَةَ بِسِتِّ حَصَيَاتٍ- فَوَقَعَتْ وَاحِدَةٌ فِي الْحَصَى قَالَ يُعِيدُهَا إِنْ شَاءَ مِنْ سَاعَتِهِ- وَ إِنْ شَاءَ مِنَ الْغَدِ إِذَا أَرَادَ الرَّمْيَ- وَ لَا يَأْخُذُ مِنْ حَصَى الْجِمَارِ الْحَدِيثَ».[8]

در این حدیث مناقشه سندی و دلالی کرده اند.

صاحب حدائق و جواهر اشکال دلالی کرده اند.

این حدیث دو احتمال دارد:

اول: هفت سنگ داشته که یکی افتاده که مناقشه ای ندارد و می توان به آن استدلال کرد.

دوم: امکان دارد که کلاً ایشان شش ریگ بیشتر نداشته است که در نتیجه نمی توان برای اثبات هفت تا به آن استدلال کرد.

این روایت سندا هم مورد بحث است از حیث سهل و عبد الاعلی که مردد بین چند نفر است.

توهم: (مناقشه در این استدلال)

کل این روایات در روز یازدهم یا دوازدهم است. درحالیکه بحث ما اعم از یازدهم و دوازده و رمی جمره عقبه در رو دهم است. لذا استدلال به این روایات اخص از مدعاست.

جواب این مناقشه: این مناقشه بدیهی البطلان است. گر چه این روایات در خصوص روز یازدهم و دوازدهم است ولی در روز یازده و دوازده نیز رمی جمره عقبه وجود دارد لذا در اعتبار سبع در جمره عقبه تردیدی نیست و احتمال استثناء جمره عقبه ورز دهم بدیهی البطلان است.

شرط هفتم: أن يتلاحق الحصيات(یکی یکی زدن رمی)

تفریق الحصاة و تدریجی الحصاء کما فی بعض المتون نیز به همین معناست.

دلیل بر اعتبار این شرط:

اولا: اتفاق المسلمین و سیره بین مسلمین است. جواهر[9] و مغني (حنابله شافعی و حنفی و مالکی می گویند: باید یکی یکی زده شود. فقط عطاء از علماء اهل سنت می گوید که اگر باهم زده شود اشکال ندارد لعل که مراد ایشان هم این است که اگر هفتا را با هم بزند حداقل یکی محسوب می شود) [10] [11] به اين اشاره كرده اند.

دوما: روايات باب 7 و 11 عقبه دال بر اين است.

حاصل این روایات این است که می گوید مستحب است که رمی، به این ترتیب انجام شود که ریک در شکم انگشت شصت قرار گیرد و با انگشت سبابه این رمی پرتاپ شود.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: حَصَى الْجِمَارِ تَكُونُ مِثْلَ الْأَنْمُلَةِ إِلَى أَنْ قَالَ- تَخْذِفُهُنَّ خَذْفاً وَ تَضَعُهَا عَلَى الْإِبْهَامِ- وَ تَدْفَعُهَا بِظُفُرِ السَّبَّابَةِ- قَالَ وَ ارْمِهَا مِنْ بَطْنِ الْوَادِي- وَ اجْعَلْهُنَّ عَلَى يَمِينِكَ كُلَّهُنَّ الْحَدِيثَ».[12]

این روایت دو معنا را می رساند.

    1. رمی را واحد واحد انجام دهد. (وجوب کونه تدریجیاً)

    2. حکم استحبابی از این روایات نیز استفاده می شود که وضع الحصاء در شکم انگشت شصت قرار گیرد و با انگشت سبابه این رمی پرتاپ شود. (استحباب کونه بهذه الکیفیه)

توهم اینکه امام امری مستحب را فرموده: و مقدمه امر مستحبی را هم بیان کرده اند درنتیجه که هفت بار زدن نیز مستحب است.

فیه: هیچ منافاتی ندارد بین استحباب کیفیت و وجوب رمی به نحو تدریجی.

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ مَا أَقُولُ: إِذَا رَمَيْتُ قَالَ كَبِّرْ مَعَ كُلِّ حَصَاةٍ».[13]

منها: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: خُذْ حَصَى الْجِمَارِ إِلَى أَنْ قَالَ- ثُمَّ تَرْمِي فَتَقُولُ مَعَ كُلِّ حَصَاةٍ اللَّهُ أَكْبَرُ».[14]

امام می فرمایند: هر ریگی پرتاپ کردی تکبیر بگو. تعدد تکبیرات متوقف بر جدا جدا زدن است.

همان توهم(استحباب تکبیر و استحباب مقدمه آن) روایات باب 7 در این روایات نیز بیان شده است که جواب آن بیان شد.

لذا ظاهر روایت بیان دو حکم است:

اول: وجوب تعدد رمی(مع کل حصات)

دوم: استحباب با هر یک از این رمی ها تکبیر گفته شود.

منافاتی ندارد که یکی از دو حکم وجوبی و دیگری استحبابی باشد.

مفاد این اتفاق و روایات چیست؟ آیا هفت پرتاپ است یا هفت اصابه به نحو دفعه واحده است؟ 4 فرض دارد كه جلسه آينده بيان خواهد شد.


[2] مغني، ابن قدامه، ج3، ص218، مساله 2536.
[10] مغني، ابن قدامه، ج3، ص220، مساله2537.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo