< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/10/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رمي جمره عقبه/ اعمال مني/چهارمي عمل/اعمال حج تمتع

شرط چهارم: خوردن سنگها به جمره

سيدنا الاستاذ مي فرمايند: «الرابع وصول الحصاة إلى المرمى، فلا يحسب ما لا تصل».[1]

دليل بر اين شرط:

اولا: چيزي كه واجب است، رمي تنها نمي باشد، بلكه رمي با اصابت به جمرات مي باشد. در رواريات صحيحه آمده «يرمين بالجمرة» كه دو چيز در آن است يكي پرتاب و ديگري رسيدن به جمره است. حال اگر رمي بود و وصول به جمره نبود، واجب انجام نشده است.

ثانیا: صحيحه معاوية بن عمار دال بر اين است: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: فَإِنْ‌ رَمَيْتَ‌ بِحَصَاةٍ فَوَقَعَتْ‌ فِي مَحْمِلٍ فَأَعِدْ مَكَانَهَا وَ إِنْ أَصَابَتْ إِنْسَاناً أَوْ جَمَلًا ثُمَّ وَقَعَتْ عَلَى الْجِمَارِ أَجْزَأَكَ».[2]

در اين روايت امام مي گويد اگر سنگ به جمره نخورد و مثلا در محمل افتاد، كفايت نمي كند.

پس شكي در اين شرط وجود ندارد.

شرط پنجم: رسيدن سنگ به جمره، مستند به حاجي باشد.

سيدنا الاستاذ مي فرمايند: «الخامس أن يكون وصولها برميه، فلو رمى ناقصا فأتمه حركة غيره من حيوان أو انسان لم يجز، نعم لو رمى فأصابت حجرا أو نحوه وارتفعت منه ووصلت المرمى صح».[3]

اگر فردي سنگ را انداخت و به جمره رسيد و اين وصول به بركت فعل حاجي آمد، مامور به صورت گرفته و اگر يكي از سه قيد را نداشت، مامور به صورت نگرفته.

در اين ضابطه كلي كه اصابت و وصول مستند به حاجي باشد، همه اتفاق دارند اما در اينكه كجا اين وصول به حاجي مستند است و كجا مستند نيست، در غايت اشكال است.

در این فرع چند فرض را بيان مي كنيم:

اول: اگر حاجي سنگ را پرتاب كرد و به جمره رسيد: اينجا قطعا رمي صورت گرفته است.

دوم: كسي كه مي داند قدرت پرتاب او چهار قدم است و از هشت قدمي پرتاب مي كند و به رفيقش مي گويد در چهار قدمي جمره بايستد و ريگي كه من پرتاب مي كنم را شما بگير و آن را به جمره بزن: در اينجا قطعا رمي صورت نگرفته است. چون رمي مستند به حاجي نيست اگرچه اصابت و پرتاب صورت گرفته است.

سوم: حاجي ريگ را پرتاب كرده و به شانه كسي خورده و به جمره اصابت كرده: در اينجا اختلاف است.

چهارم: حاجي ريگ را پرتاب كرده و لكن به ريگي برخورد كرده كه بواسطه حركت آن ريگ به جمره رسيده است: در اين فرض هم اختلاف است.

پنجم: حاجي ريگ را پرتاب كرده و خورده به واسطه و به اين وسيله به جمره خورده مثلا به آهن بالاي جمرات خورده و به طرف جمره رفته: در اين فرض هم اختلاف است.

نظريات پيرامون فروض اخير:

دليل قائلين به صحت:

جواهر، مستند،[4] حدائق[5] سيدنا الاستاذ در مسئله دوم[6] ، اين مثال را آورده اند: «وكذا إن أصابت شيئا صلبا فوقعت بإصابته على الجمرة للصدق بعد ان كانت الإصابة على كل حال بفعله».[7] با اين عبارت معلوم مي شود قائل به صحت هستند. اينها مي گويند:

اولا: اين مختصر حركت كه به واسطه صورت گرفته، ضرر به اصابه به فعل رامي نمي زند.

دوما: اطلاق صحيحه معاوية بن عمار: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: فَإِنْ‌ رَمَيْتَ‌ بِحَصَاةٍ فَوَقَعَتْ‌ فِي مَحْمِلٍ فَأَعِدْ مَكَانَهَا وَ إِنْ أَصَابَتْ إِنْسَاناً أَوْ جَمَلًا ثُمَّ وَقَعَتْ عَلَى الْجِمَارِ أَجْزَأَكَ».[8]

دليل قائلين به بطلان:

اول: صحيحه معاوية بن عمار انصراف از اين ديوار يا آهن و... دارد.

رد انصراف: آمدن انسان و جمل در روايت، از باب مثال است و منظور واسطه است.

دوم: وقتي سنگ رامي به سنگ ديگري خورد و بعد به جمره مي خورد، آنچه سنگ به آن خورده، سنگ است نه جمره.

ظاهرا والله العالم تمام فروض صحيح است الا در فرض سوم كه سنگ به سنگ خورده باشد. چون صحيحه معاوية بن عمار مطلق است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo