< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وقوف در مشعر/سومین عمل/اعمال حج تمتع

مسألة 2 - من خرج قبل طلوع الفجر بلا عذر ومتعمدا ولم يرجع إلى طلوع الشمس فإن لم يفته الوقوف بعرفات ووقف بالمشعر ليلة العيد إلى طلوع الفجر صح حجه على المشهور، وعليه شاة، لكن الأحوط خلافه، فوجب عليه بعد إتمامه الحج من قابل على الأحوط. [1]

در این مسئله چند مطلب مورد بحث است:

مطلب اول: توضيح محل بحث

حاجي از اول شمس در تا غروب آفتاب در عرفه بوده است و بعد از آن وارد مشعر شده است، و بعد عمدا قبل از طلوع خورشيد، به منا رفته است و دوباره به مشعر برنگشته است.

مطلب دوم: اقوال در مساله

در صحت حج اين فرد، دو نظريه است:

نظريه اول: حج اين فرد صحيح است و بايد يك گوسفند كفاره بدهد، اين نظريه به مشهور نسبت داده شده است.

جواهر مي فرمايد: «لو أفاض قبله عامدا بعد أن كان به ليلا ولو قليلا لم يبطل حجه ان كان وقف بعرفات وجبره بشاة في محله بعد أن كان المراد من الجبر بيان الإثم المترتب على ترك الواجب المزبور ووجهه بعد أن كان هو المشهور شهرة عظيمة كادت تكون إجماعا».[2]

نظريه دوم: حج اين فرد باطل است.

اين نظريه از ابن ادريس در سرائر[3] نقل شده است.

عبارت ينابيع: «فإن خرج قبل طلوعه متعمدا فلا حج له».[4]

سيدنا الاستاذ نیز در تحرير مي فرمايند: «لكن الأحوط خلافه، فوجب عليه بعد إتمامه الحج من قابل على الأحوط».[5]

ايشان مي فرمايند احتياط واجب اين است كه حج را تمام كند و بعد سال بعد يك حج ديگر انجام دهد.

صاحب حدائق[6] و مرحوم آيت الله خويي[7] هم مي فرمایند اين حج باطل است.

مطلب سوم: دليل اقوال

براي صحت اين حج سه دليل بيان شده است:

دليل اول: معتبره مسمع: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ مِسْمَعٍ‌ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع‌ فِي رَجُلٍ وَقَفَ مَعَ النَّاسِ بِجَمْعٍ- ثُمَّ أَفَاضَ قَبْلَ أَنْ يُفِيضَ النَّاسُ قَالَ إِنْ كَانَ جَاهِلًا فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ وَ إِنْ كَانَ أَفَاضَ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَعَلَيْهِ دَمُ شَاة».[8]

ادعا شده است مفاد اين صحيحه، صحت حج است توضیح ادعا خواهد آمد.

دليل دوم: ادعاي اجماع.

دليل سوم: ادعاي اولويت قطعيه کما فی المستند

اهم اين ادله معتبره مسمع است.

نسبت به حديث از نظر سند بيان شد كه بنا بر طريق شيخ كليني، ضعيف است و بنابر طريق صدوق، اختلاف است كه ما گفتيم روايت معتبره يا حسنه است.

اما از حیث دلالت ادعا شده است که مفاد جمله شرطيه دوم اين حديث، صحت اين حج است. به اينكه هر دو جمله شرطيه مربوط به ذوی الاعذار مي باشد، که جهل هم کما اشرنا سابقا یکی از اعذار است و اين صحيحه ربطي به عامد ندارد.

اما عمده بحث در دلالت حديث است و بايد كلمه به كلمه آن را بررسي كنيم:

حضرت در جواب سائل دو جمله شرطيه بيان مي كنند:

اول: «ان كان جاهلا، لا شيئا عليه» واضح است که موضوع در اين قسمت جاهل است.

دوم: «و ان كان افاض قبل طلوع الفجر فعليه دم شاة» در اين قسمت تمام مشكل ضمير «افاض» است كه مرجع آن جاهل است يا عامد؟

حدائق مي گويد: مرجع جاهل است. كه اگر قبل از طلوع فجر است از مشعر خارج شود بايد كفاره بدهد و اگر بعد از طلوع فجر باشد، كفاره لازم نيست. در نتيجه سخني از عامد در اين صحيحه نمي باشد.

كلام حدائق: «ان السائل سأل عن رجل أفاض من جمع قبل الناس بعد ان وقف معهم. و المتبادر من هذا الوقوف هو الوقوف الشرعي المأمور به، فكأنه وقف بعد الفجر ثم أفاض قبل طلوع الشمس، لان المبيت بالمشعر ليلا لا يسمى وقوفا، و عبائرهم متفقة على ان الوقوف المأمور به من بعد الفجر كما عرفت، فيجب حمل الخبر عليه البتة. فأجاب (عليه السلام) بأنه إذا أفاض في هذا الوقت جاهلا فلا شي‌ء عليه، لحصول الواجب من الوقوف الشرعي و اغتفار ما بقي من الوقت بالجهل، و ان كانت إفاضته جهلا قبل طلوع الفجر فعليه دم شاة. و ليس في الرواية تصريح بكون إفاضته عمدا، و القسمان في الخبر انما هما للجاهل خاصة».[9]

مشهور مي گويد: مرجع عامد است و موضوع شرطيه اول، جاهل است و موضوع شرطيه دوم، عامد است. در نتيجه حج جاهل مطلقا صحيح است و حج عامد اگر بعد از طلوع فجر باشد، به قرينه خارجيه صحيح است چون ركن را درك كرده و اگر عامد قبل از طلوع فجر خارج شده است، حجش تمام است اما نياز به كفاره دارد.

با توجه به اين دو نظريه و حديث مذكور، چند فرع حكمش مشخص مي شود كه بعضي از آنها قبلا بيان شده و بقيه در آينده ذكر خواهد شد، مثل اينكه ركن در مشعر چيست كه بنا بر حرف حدائق، بين الطلوعين ركن است و بنابر حرف مشهور ركن مقداري از شب تا آخر بين الطلوعين است.

دليل مشهور: در شرطيه اول اسم جاهل آمده است و در شرطيه دوم، با توجه به قرينه مقابله، بايد مرجع ضمير عامد باشد.

دليل قول حدائق: موضوع در هر دو جمله شرطيه جاهل و احد المعذورين است و براي اين مدعی سه قرينه دارند:

قرينه اول: در صدر حديث آمده « رَجُلٍ وَقَفَ مَعَ النَّاسِ بِجَمْعٍ » مراد از وقف مع الناس ، وقوف در شب است یا وقوف در بین الطلوعین یا هر دو؟ صاحب حدائق مي گويد مراد سائل وقوف بين الطلوعين بوده است. چون در مشعر دو وقوف است يكي از مغرب تا طلوع فجر كه واجب نيست و يكي بين الطلوعين كه اين وقوف، واجب است لذا باید این وقوف را حمل بر وقوفی کرد که مامور به می باشد و در حج واجب است و این وقوف، همان، وقوف در بین الطلوعین می باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo