< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استحباب خروج از مشعر قبل طلوع شمس/وقوف در مشعر/سومین عمل/اعمال حج تمتع

ملاحظه پنجم: خروج از مشعر قبل از طلوع خورشيد

در اين ملاحظه دو امر است.

امر اول: استحباب خروج از مشعر قبل از طلوع خورشيد

امر دوم: ملاحظه محسر

امر اول: استحباب خروج از مشعر قبل از طلوع خورشيد

در اين امر سه مطلب انجام مي شود:

مطلب اول: ملاحظه كلمات علماء متقدمين و متاخرين و معاصرين

استحباب خروج از مشعر قبل از طلوع خورشيد با قيدي كه دارد، در كلمات اكثر فقها آمده است.

مرحوم شيخ در تهذيب مي فرمايند: «وَ لَا بَأْسَ أَنْ يُفِيضَ الْإِنْسَانُ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ بِقَلِيلٍ إِلَّا أَنَّهُ لَا يَجُوزُ وَادِيَ مُحَسِّرٍ إِلَّا بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ».[1]

صاحب جواهر مي فرمايد: «و يستحب لمن عدا الإمام الإفاضة قبل طلوع الشمس بقليل كما هو المشهور».[2]

صاحب مستند مي فرمايند: «و أن يفيض غير الإمام من المشعر قبل طلوع الشمس بقليل».[3]

سيدنا الاستاذ هم همين فتوا را دارند و مي فرمايند: «ويستحب الإفاضة من المشعر قبل طلوع».[4]

مي فرمايند: مستحب است حجاج قبل از طلوع خورشيد، مشعر را ترك كنند اما وادي محسر را ترك نكند.

اين مطلب بين 95 درصد فقها مورد قبول است و بقيه آن را ذكر نكرده اند.

مطلب دوم: دليل بر اين استحباب

سه روايت در باب 15 وجود دارد كه دال بر اين مطلب است.

منها: معتبره اسحقاق: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِيمَ ع أَيُّ سَاعَةٍ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَنْ أُفِيضَ مِنْ جَمْعٍ قَالَ قَبْلَ أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ بِقَلِيلٍ فَهُوَ أَحَبُ‌ السَّاعَاتِ‌ إِلَيَّ قُلْتُ فَإِنْ مَكَثْنَا حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ قَالَ لَا بَأْس‌».[5]

مطلب سوم: مناقشه در استحباب

اين مطلب با اين خصوصيت مناسب نيست. چون اين استحباب بنابر يك تقدير ثابت است و بنابريك تقدير ثابت نيست. به اينكه اگر طبق مسلك ما باشد كه وقوف تا طلوع خورشيد واجب نيست، اين مستحب ثابت است و فرد مي تواند قبل از طلوع خورشيد برود و دليل آن موثقه اسحقاق بن عمار است.

اما اگر گفتیم منتهای وقوف در مشعر، طلوع شمس می باشد و خروج قبل از طلوع شمس حرام است بنابر این فرض دیگر استحباب معنی ندارد.

لذا کسانی استحباب را ذکر نکرده اند بخاطر همین جهت است که منتهای وقوف را طلوع شمس می دانند و این روایات دال بر استحباب را حمل تقیه می کنند.

امر دوم: خروج از قبل از طلوع فجر در صورتی است که وارد وادی محسر نشود کما عن المحقق و النراقی و سیدنا الاستاذ.

در وادی محسر جهاتی باید مورد بحث قرار گیرد.

منها: وادی محسر کجاست؟ آیا جزء منی است یا جزء مشعر است؟

این بحث قبلا بررسی شد و گفتیم که وادی محسر نه جزء منی است و نه جزء مشعر بخاطر روایات.

منها: دلیل بر عدم جواز وادی محسر

دلیل بر این مدعی صحیحه هشام بن حکم می باشد: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‌ لَا تُجَاوِزْ وَادِيَ‌ مُحَسِّرٍ حَتَّى‌ تَطْلُعَ الشَّمْسُ».[6]

عده ای مانند قاضی ابن براج در مهذب و سیدنا الاستاذ قائل به حرمت جواز وادی محسر هستند و جماعتی مانند علامه و مستند می فرمایند جواز وادی محسر کراهت دارد.

عبارت المهذب: «و لا يخرج أحد من المشعر قبل طلوع الفجر، و لا يجوز وادي محسر حتى تطلع الشمس أيضا».[7]

اختلاف بخاطر این جهت است که این نهی در روایت، تنزیهی است یا تحریمی، کسانی که قائل به کراهت هستند می گویند جمله خبریه است و دلالت بر حرمت ندارد ولی کرارا گفتیم که دلالت جمله خبریه بر حرمت آکد از جمله انشائیه بر حرمت می باشد.

مختار استاد: عبور از وادی محسر بنابر این مبنی که قبل از طلوع فجر خروج از مشعر جایز نیست، حرام است اما طبق مبنای خود ما، کراهت دارد.

طبعا اگر در این مساله قائل به حرمت عبور از وادی محسر شدیم بین این روایات و روایاتی که می گوید خروج از مشعر قبل از طلوع جایز است تعارض حاصل می شود.

منها: اگر از وادی محسر عبور کرد کفاره دارد یا نه؟

سیدنا الاستاذ فقط این مطلب را ذکر کرده است و فرموده است اگر چه معصیت کرده است ولکن کفاره ندارد زیرا کفاره نیاز به دلیل خاص دارد و اکثر محرمات کفاره ندارد و با شک در کفاره، اصل عدم کفاره می باشد و هو المختار.

منها: اتفاقی است که هروله در وادی محسر مستحب است بخاطر روایات.

منها: صاحب وسائل روایت هشام را در باب هفت از وقوف در عرفات ذکر کرده است.

روايت: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَجُوزُ وَادِيَ مُحَسِّرٍ حَتَّى‌ تَطْلُعَ‌ الشَّمْسُ‌».[8]

کما اینکه صاحب وسائل این حدیث را در باب 15 از ابواب مشعر ذکر کرده است: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‌ لَا تُجَاوِزْ وَادِيَ‌ مُحَسِّرٍ حَتَّى‌ تَطْلُعَ الشَّمْسُ».[9]

در فقه نسبت به عبور از وادی محسر در دو جا بحث شده است:

    1. کسانی که شب هشتم از منی به عرفات می روند و از وای محسر عبور می کنند.

    2. کسانی که از مشعر خارج می شوند و می خواهند به منی بروند و از وادی محسر عبور می کنند.

منها: مراد از لاتتجاوز چیست؟ اکثرا می فرمایند مراد خروج می باشد لذا بین الطلوعین در وادی محسر نه حرام است نه مکروه و بعضی می گویند مراد از تجاوز دخول در وادی محسر است.

اگر به معنای خروج باشد طبعا این روایات با روایات جواز خروج از مشعر قبل از طلوع فجر تعارض نخواهد داشت.

اکثر لغویین تجاوز را به معنای خروج معنی کرده اند کما اینکه در آیه «فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَبا»[10] به معنای خروج می باشد.

ملاحظه ششم: سیاتی انشاء الله


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo