< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/02/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ترک عمدی تقصیر/تقصیر در عمره تمتع/عمل پنجم/تقصیر/افعال عمره

مسألة 5 ليس في عمرة التمتع طواف النساء، و لو أتى به رجاء و احتياطا لا مانع منه.[1]

در مساله 5 دو مطلب اشاره شده است.

مطلب اول: عدم وجوب طواف النساء در عمره تمتع.

مطلب دوم: جواز اتیان به طواف النساء رجاءً در عمره تمتع.

اما مطلب اول:

این فرع ذات قولین است.

قول اول: که مشهور می فرمایند: طواف نساء در عمره تمتع واجب نمی باشد.

قول دوم: طواف نساء در عمره تمتع واجب است که الی الآن قائل آن شناخته نشده است.

دلیل بر نظریه اولی:

اولا: اتفاق المسلمین.

در امامیه شخص مجهولی گفته است واجب است و عامه نیز که اصلا در هیچ عمره ای قائل به وجوب طواف نساء نیستند.

ثانیا: سیره مسلمین از زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم تا الان به عدم وجوب این عمره است.

ثالثا: روایاتی که در خصوص طواف نساء در عمره تمتع وارد شده است.

باب 82 از ابواب طواف موجود است.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ: سَأَلَهُ أَبُو حَرْثٍ عَنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ- فَطَافَ وَ سَعَى وَ قَصَّرَ هَلْ عَلَيْهِ طَوَافُ النِّسَاءِ- قَالَ لَا إِنَّمَا طَوَافُ النِّسَاءِ بَعْدَ الرُّجُوعِ مِنْ مِنًى.[2]

اشکال نشود که در این روایت طواف نساء را فقط در حج تمتع واجب دانسته است درحالیکه در حج افراد و قران و عمره مفرده هم طواف نساء واجب است زیرا در جواب می گوییم که این حصر حقیقی نیست بلکه حصر اضافی است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ‌أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى قَالَ: كَتَبَ أَبُو الْقَاسِمِ مُخَلَّدُ بْنُ مُوسَى الرَّازِيُّ إِلَى الرَّجُلِ ع- يَسْأَلُهُ عَنِ الْعُمْرَةِ الْمَبْتُولَةِ- هَلْ عَلَى صَاحِبِهَا طَوَافُ النِّسَاءِ وَ الْعُمْرَةِ- الَّتِي يُتَمَتَّعُ بِهَا إِلَى الْحَجِّ- فَكَتَبَ أَمَّا الْعُمْرَةُ الْمَبْتُولَةُ فَعَلَى صَاحِبِهَا طَوَافُ النِّسَاءِ- وَ أَمَّا الَّتِي يُتَمَتَّعُ بِهَا إِلَى الْحَجِّ- فَلَيْسَ عَلَى صَاحِبِهَا طَوَافُ النِّسَاءِ.[3]

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ سَيْفٍ عَنْ يُونُسَ رَوَاهُ قَالَ: لَيْسَ طَوَافُ النِّسَاءِ إِلَّا عَلَى الْحَاجِّ.

أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَى الْحَصْرِ الْإِضَافِيِّ بِالنِّسْبَةِ إِلَى عُمْرَةِ التَّمَتُّعِ خَاصَّةً وَ تَقَدَّمَ مَا يَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ وَ يَأْتِي مَا يَدُلُّ عَلَيْهِ فِي التَّقْصِيرِ.[4]

مناقشات سندی در این روایات:

در حدیث 1 سائل(مُخَلَّدُ بْنُ مُوسَى الرَّازِيُّ) مجهول الحال است.

کما اینکه شبهه اضماری نیز در این روایات موجود می باشد. الی الرجل معلوم نیست کیست؟

در حدیث 10 ضعف سندی نیز موجود است و آنهم بخاطر اینکه یونس کدام یونس است؟ 30 یونس داریم که یونس بن عبد الرحمن ثقه است و یونس بن عمار ضعیف است و یونس بن ضبیان مورد اختلاف است.

جواب به مناقشات موجود:

اولا: راوی حدیث 1 محمد بن عیسی است و مجهول بودن مخلد ضرری نمی زند زیرا این محمد بن عیسی است که می گوید امام در جواب مخلد چنین گفت.

ثانیا: اضمار نیز ضرر ندارد چرا که گر چه کلمه رجل در روایات ما اطلاق به حضرت رضا و امام عسکری و امام هادی علیهم السلام شده است ولیکن مراد از این رجل در این روایت، امام هادی علیه السلام است به قرینه اینکه علی بن مهزیار از مخلد روایت دارد.

علی بن مهزیار گر چه امام رضا را درک کرده ولی معلوم نیست ازایشان روایت داشته باشد. ولی ازسه امام بعد روایت دارد. به این قرینه رجل در روایت امام هادی علیه السلام است.

به عبارت اخری: این اضمار ضرر ندارد محمد بن عیسی از اجلاء ست هر امامی که می خواهد باشد فرقی نمی کند چرا که ایشان از غیر معصوم روایت نقل نمی کند.

نعم حدیث 10 ضعیف است لذا این روایت موید است و ضرورتی ندارد که به دنبال این برویم که کدام یونس است چون مطلب جدیدی را بیان نمی کند، بلکه مضمون روایات دیگر را نقل میکند.

کما اینکه مکاتبه بودن بعضی روایات صدمه به حجیت این روایات نمی زند.

پس لا ینبغی التامل که این روایات دلالت بر عدم وجوب طواف نساء در عمره تمتع دارد.

رابعا: جمیع روایات که می گوید که اذا قصر احل من کل شیء.

یعنی تمام امور مثل حلق و نساء جائز است پس طواف نساء وجوبش معنا ندارد زیرا محرمی باقی نمانده است تا با طواف نساء برداشته شود.

دلیل بر نظریه دوم: - طواف نساء در عمره تمتع واجب است-

دلیل بر این نظریه روایت محمد بن عیسی است.

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ حَفْصٍ الْمَرْوَزِيِّ عَنِ الْفَقِيهِ ع قَالَ: إِذَا حَجَّ الرَّجُلُ فَدَخَلَ مَكَّةَ مُتَمَتِّعاً- فَطَافَ بِالْبَيْتِ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ خَلْفَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ ع- وَ سَعَى بَيْنَ‌الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ قَصَّرَ- فَقَدْ حَلَّ لَهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ مَا خَلَا النِّسَاءَ- لِأَنَّ عَلَيْهِ لِتَحِلَّةِ النِّسَاءِ طَوَافاً وَ صَلَاةً.اَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّيْخُ وَ غَيْرُهُ عَلَى لُزُومِهِ فِي الْحَجِّ لَا فِي الْعُمْرَةِ وَ هُوَ قَرِيبٌ فَإِنَّ الْفَرْضَ فِي أَوَّلِهِ دُخُولُ مَكَّةَ بَعْدَ التَّلَبُّسِ بِحَجِّ التَّمَتُّعِ.[5]

محل استشهاد علت ما خلا النساء می باشد که می فرماید وقتی نساء جائز است که ایشان طواف نساء انجام دهد یعنی حلیت نساء وقتی می آید که این طواف بیاید.

فیه:

اولا: این حدیث ضعف سندی دارد. سُلَيْمَانَ بْنِ حَفْصٍ الْمَرْوَزِيِّ ایشان توثیق نشده است و فقط مرحوم خوئی بخاطر وجود در کامل الزیاره ایشان را ثقه می داند که فیه ما فیه.

ثانیا: این روایات مورد اعراض مشهور است.

ثالثا: این روایت خلاف سیره مستمره بین مسلمین است.

بر این اساس این روایت قابل استدلال نیست. تا چه رسد که با دو طائفه از روایات معارضه کند، حجت نیست که تعارض کند.

رابعا: این روایت اضطراب دارد و ضعف دلالی دارد. معلوم نیست مربوط به عمره و یا حج تمتع است. مرحوم شیخ طوسی و صاحب وسائل و مرحوم خوئی می فرمایند: این روایت مربوط به حج تمتع است. چرا که در روایت رجل حج دارد که مراد حج تمتع است. گر چه این احتمال ضعیف است به نظر ما این روایت حداقل اگر ظهور نداشته باشد قویا مربوط به عمره تمتع است زیرا در این روایت کلمه قصر دارد که معلوم است که این شخص در عمره تمتع است در عمره تمتع تقصیر داریم اما در حج یا حلق یا تقصیر است که آن هم در منی است.

اضف الی ذالک که در آخر این حدیث آمده است که تحلیل متوقف بر طواف و نماز طواف هر دو می باشد در حالیکه خود این مطلب محل بحث است آیا حلیت نساء، به طواف فقط است یا به نماز طواف است یا به هردو، مشهور می گویند حلیت متوقف بر طواف است نه طواف و نماز طواف.

صاحب جواهر می فرمایند: این ادعا را - که وجوب طواف نساء قائل دارد-غیر شهید کسی مطرح نکرده است.

یظهر مما ذکرنا که اتیان رجاءً اشکالی ندارد و این اتیان با حکم به استحباب کردن فرق دارد.

دلیل اینکه رجاء آوری حسن است بخاطر این است که با احدی از فقها مخالفت نشده است علاوه بر اینکه اختلاف است که تسامح در ادله سنن اختلاف است که آیا فتوی فقیه را شامل می شود یا نه؟

بر فرض که قائل به وجوب این طواف یا اتیان رجائی این طواف شویم، مکان این طواف کجاست؟ بهتر است این طواف قبل از تقصیر و بعد از سعی باشد بخاطر اینکه با روایاتی که می فرماید با طواف نساء هم چیز حلال می شود موافق است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo