< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/01/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حلق/تقصیر در عمره تمتع/عمل پنجم/تقصیر/افعال عمره

دلیل سوم بر اثبات حرمت بعد التقصیر: روایاتی که دلالت بر حرمت حلق بعد التقصیر دارد.

منها: صحیحه جمیل

منها: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مُتَمَتِّعٍ حَلَقَ رَأْسَهُ بِمَكَّةَ- قَالَ إِنْ كَانَ جَاهِلًا فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ- وَ إِنْ تَعَمَّدَ ذَلِكَ فِي أَوَّلِ شُهُورِ الْحَجِّ- بِثَلَاثِينَ يَوْماً فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ- وَ إِنْ تَعَمَّدَ بَعْدَ الثَّلَاثِينَ يَوْماً- الَّتِي يُوَفَّرُ فِيهَا الشَّعْرُ لِلْحَجِّ فَإِنَّ عَلَيْهِ دَماً يُهَرِيقُهُ.[1]

تقریب استدلال به این روایات با استفاده از کلمه متمع و کلمه مکه است.

این دو کلمه دلالت دارد که سوال از حلق بعد از احرام بوده است یا بفرمائید سوال از حلق بعد از احرام و بعد التقصیر بوده است.

بر این استدلال مناقشاتی شده است.

منها: ما عن الریاض باینکه این روایت مربوط به حلق در مکه قبل از احرام می باشد و ربطی به احرام و ما بعد تقصیر ندارد.

و فیه: ما ذکرنا بالامس

منها: این روایت حد اقل اجمال دارد جهت اجمال از این جهت است که کفاره برای ترک توفیر شعر است یا برای حلق بعد التقصیر است؟ زیرا این حلق دو حیثیت دارد یکی اینکه مانع توفیر شعر است که بعضی مانند شیخین آن را واجب و مشهور آن را مستحب می دانند و حیثیت دیگر این است که این حلق بعد از تقصیر واقع شده است حال بر فرض اینکه این حلق مربوط به احرام باشد و بعد از تقصیرواقع شده باشد و روایت صراحت در این مطلب داشته باشد و ظهور در وجوب کفاره داشته باشد اما معلوم نیست که این کفاره مربوط به حیثیت دوم می باشد لذا ولو این روایت مربوط به بعد از احرام هم باشد- کما اصر علی ذلک استادنا المحقق(خوئی )رحمة الله علیه- اما دلالت بر مدعی ندارد.

 

فإذا أراد الحج فليوفر شعر رأسه في مستهل ذي القعدة فإن حلقه كان عليه دم يهريقه.[2]

اضف الی ذلک که این روایت مورد اعراض اصحاب است فقط آقای خوئی به روایت عمل کرده است لکن ایشان هم قائل به احتیاط وجوبی شده است لذا مشهور فرموده اند که حلق بعد از تقصیر جایز است.

کما اینکه این روایت فقط در صورت عمد فرموده است کفاره واجب است در حالیکه مدعی اعم از عمد و سهو است.

دلیل چهارم بر حرمت حلق: در جمله ای از روایات آمده است که بر محرم واجب است موی سر خود را باقی بگذارد و این روایات اطلاق دارد و شامل قبل و بعد از تقصیر هر دو می شود این اطلاق را می توان از کلماتی مانند ابق منها لحجک استفاده کرد.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي سَمَّاكٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثِ السَّعْيِ قَالَ ثُمَّ قَصِّرْ مِنْ رَأْسِكَ مِنْ جَوَانِبِهِ- وَ لِحْيَتِكَ وَ خُذْ مِنْ شَارِبِكَ- وَ قَلِّمْ أَظْفَارَكَ وَ أَبْقِ مِنْهَا لِحَجِّكَ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ- فَقَدْ أَحْلَلْتَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ يُحِلُّ مِنْهُ الْمُحْرِمُ وَ أَحْرَمْتَ مِنْهُ[3] .

ابق منها لحجک دلالت دارد که وجود مو برای حلقی است که بر بعضی از حجاج واجب است مانند وجوب حلق بر صروره یا حلقی که مستحب است پس این جمله یا نص بعد از تقصیر است یا ظهور در حلق بعد از تقصیر دارد.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ وَ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا فَرَغْتَ مِنْ سَعْيِكَ وَ أَنْتَ مُتَمَتِّعٌ- فَقَصِّرْ مِنْ شَعْرِكَ مِنْ جَوَانِبِهِ وَ لِحْيَتِكَ- وَ خُذْ مِنْ شَارِبِكَ- وَ قَلِّمْ مِنْ أَظْفَارِكَ وَ أَبْقِ مِنْهَا لِحَجِّكَ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ- فَقَدْ أَحْلَلْتَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ يُحِلُّ مِنْهُ الْمُحْرِمُ- وَ أَحْرَمْتَ مِنْهُ فَطُفْ بِالْبَيْتِ تَطَوُّعاً مَا شِئْتَ.[4]

و فیه: وجوب دلالت بر حرمت ندارد ضمن اینکه مشهور فرموده اند این روایات دلالت بر وجوب ندارد بلکه دلالت بر استحباب توفیر الشعر دارد.

فرع سوم: حلق الراس کفاره دارد یا نه؟

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo