< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سعی از طبقه دوم/محل سعی/سعی/افعال عمره

مسألة 5 يجب أن يكون السعي من الطريق المتعارف، فلا يجوز الانحراف الفاحش، نعم يجوز من الطبقة الفوقانية أو التحتانية لو فرض حدوثها بشرط أن تكون بين الجبلين لا فوقهما أو تحتهما، و الأحوط اختيار الطريق المتعارف قبل إحداث الطبقتين.[1]

در این مساله و ابتدای مساله 6 دو مطلب مطرح شده است.

مطلب اول: اقسام مشی غیر معهود و غیر متعارف، اعم از خود مشی غیر معهود یا مشی معهود در مکان غیر معهود.

مطلب دوم: دلیل بر مدعی است.

اما مطلب اول: (سعی با مشی معهود به همراه مکان معهود)

گاهی مکان سعی معهود است، ولی مشی غیر معهود است. فرض کنید مشی در مسعی سابق(غیر مکان فوقانی و تحتانی جدید) باشد، این مکان معهود است. (مکان معهود: مکان بین الجبلین)

صور مشی در مسعی :

1-حرکت از صفا به مروه و بالعکس با قبله قرار دادن روبرو(سعی متعارف).

2- از صفا حرکت می کند ولی حرکت با شکم(4 دست و پا).

3- حرکت به نحوی که صورت به صفا و پشت به مروه است و به پشت حرکت می کند(حرکت قهقری).

4-حرکت از صفا به عرض(حرکت علی الجنب یمیناً و یساراً).

طریق متعارف مشی، صورت اول است. و مکان غیرمعهود یعنی حرکت در غیر مکان بین الجبلین.

چند مثال از مکان غیر معهود:

مثلا اگر مسعی 20 متر زیر زمین باشد، یا 50 متر بالاتر از سطح زمین باشد معهود نیست.

بعد از مشخص شدن مشی متعارف و مکان متعارف می گوییم، سعی باید با مشی و مکان متعارف باشد.

پس کل اقسام غیر متعارف از محل بحث خارج است.

ادله خروج مشی و مکان غیر متعارف:

دلیل اول: متعارف سعی ما هو المعهود است و کل ادله ما هو المعهود را می گوید.

دلیل دوم: حمل معنای لفظ در معنای حقیقی؛ که اقتضای این حمل، سعی متعارف و معهود مراد می باشد.

دلیل سوم: قاعده اشتغال می گوید که یقین به اشتغال داریم و شک به فراغ فقط با سعی متعارف محقق می شود.

با مشی غیر متعارف شک داریم که آیا مفرغ ذمه آمده است؟ شک در فراغ داریم، قاعده اشتغال می گوید اشتغال یقینی فراغ یقینی می خواهد.

پس لا ینبغی التامل که استقبال مروه من جانب و استقبال صفاء من جانب آخرلازم است.

پس ما هو المعتبر مشی معتبر است.

تحقیقی در حدیث 2 باب 63 :

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ طَافَ- بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَبْلَ أَنْ يَطُوفَ بِالْبَيْتِ- قَالَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ- ثُمَّ يَعُودُ إِلَى الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَيَطُوفُ بَيْنَهُمَا.

وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ مِثْلَهُ.[2]

بیان دو مطلب در خصوص حدیث:

مطلب اول: کلمات فقها که تعبیر به صحیحه دارند.

محقق نراقی در مستند می فرمایند صحیحه منصور.

الإشارة في ما مرّ.و لو قدّم السعي يجب عليه الطواف ثمَّ إعادة السعي، كما صرّح به في المستفيضة: كصحيحة منصور... .[3]

صاحب جواهر هم تعبیر به صحیحه می کنند.

كما دل عليه‌ صحيح منصور بن حازم ... .[4]

صاحب ریاض هم تعبیر به صحیح می کند.[5]

حدائق: فی الصحیح عن منصور بن حازم.[6]

مرحوم خوئی نیز تعبیر به صحیحه منصور بن حازم می کردند.[7]

مطلب دوم: چرا این بزرگواران این حدیث را با این استحکام به عنوان صحیحه مطرح کرده اند؟

در سند حدیث 2 مرحوم کلینی روایت را از محمد بن اسماعیل از منصوربن حازم نقل کرده اند.

در محمد بن اسماعیل سه احتمال است.

1- ابن بزیع2- محمد بن اسماعیل برمکی 3- محمد بن اسماعیل بندقی نیشابوری

قطعا در این حدیث مراد محمد بن اسماعیل نیشابوری است زیرا طبقه ابن بزیع و برمکی با طبقه موجود در روایت ناسازگارند.

این محمد بن اسماعیل نیشابوری 4 خصوصیت، بلکه 5 خصوصیت دارد.

از مشایخ مرحوم کلینی است. کافی ج1 نفر 28 ابوالحسن محمد بن اسماعیل نیشابوری را بیان می کند.

محمد بن اسماعیل نیشابوری از مشایخ مرحوم کشّی است.

محمد بن اسماعیل نیشابوری از مشایخ ابن قولویه کامل الزیاره است.

محمد بن اسماعیل نیشابوری فرضا فقط راوی از او کلینی باشد؛ و او فرضا فقط از فضل بن شاذان روایت داشته باشد، 761 مورد روایت دارد.

در کامل الزیارة[8] مرحوم قولویه با سه طریق این روایت را نقل کرده اند. واسطه اول این نقل محمد بن اسماعیل که بلاواسطه از او روایت نقل کرده است و نفر اول سند و صفوان نفر دوم سند وابن ابی عمیر نفرسوم و ....

روایات ابن قولویه به ملاحظه نفر اول به هیچ عنوان تضعیف ندارد. ولی نفر دوم و سوم و چهارم و... احتمال تضعیف دارد.

مرحوم آقای خوئی هم قطعا واسطه اولی را در کامل الزیاره ثقه می دانند و ضعیف نمی دانند ولو ایشان از کامل الزیاره عدول کرده اند. عدول ایشان بخاطر تضعیف وسائط غیر اول است.

خلاصه اینکه توثیقی که ایشان در اول کتاب نقل کرده اند شامل فرد اولی که روایت را از او نقل کرده می شود اختلاف در بقیه وسائط است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo