< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ميل به راست و چپ/نماز طواف/افعال عمره

مسألة 27 لا يجب في حال الطواف كون صفحة الوجه إلى القدام‌ بل يجوز الميل إلى اليمين و اليسار و العقب بصفحة وجهه، و جاز قطع الطواف و تقبيل البيت و الرجوع لإتمامه، كما جاز الجلوس و الاستلقاء بينه بمقدار لا يضر بالموالاة العرفية، و إلا فالأحوط الإتمام و الإعادة.[1]

در این مساله به چند فرع اشاره شده است.

فرع اول: برگردان صورت به چپ یا راست در حال طواف

اگر طائف در حال طواف صورت خود را به طرف بیت یا به طرف کوه ابوقبیس -که در یمین طاف قرار دارد- بگرداندو یا اگر بتواند صورت خود را به پشت سر بگرداند. در این موارد طواف باطل است؟ و یا بگویید بودن صورت به جلو واجب است؟

حضرت امام می فرمایند: واجب نیست صورت به سمت جلو باشد و موجب بطلان هم نمی شود زیرا شک در وجوب داریم و اصل عدم وجوب است و یا شک در بطلان داریم اصل عدم بطلان است.

عنوان این فرع به خاطر دو شبهه است.

 

شبهه اول: بما ان الطواف صلوه، پس روبرگردان در حال طواف مبطل است زیرا در نماز برگرداندن صورت مبطل است.

جواب:

اولا: این روایت ضعف سندی و دلالی دارد.

ثانیا: ملاک در نماز استقبال کعبه است یعنی مقادیم بدن یعنی صورت و پا و شکم و... باید استقبال داشته باشد که بمجرد میل، نماز باطل است چرا که استقبال از بین می رود بخلاف طواف که استقبال واجب نیست.

 

شبهه دوم: از ناحیه اینکه کعبه باید در یسار طائف باید باشد. و این انحرافات با این واجب در حال طواف منافات دارد.

جواب اولا: تقبیل بیت از مستحبات است و هیچکس نگفته در حال طواف این تقبیل، مبطل طواف است در حالیکه در حال تقبیل انحراف صورت می گیرد.

ثانیا: این مقدار انحراف صدمه به یسار بودن بیت نمی زند.

بر این اساس مرحوم نراقی می فرمایند:

و لا يقدح في جعله على اليسار الانحراف اليسير إلى اليمين بحيث لا ينافي صدق الطواف على اليسار عرفا.[2]

و کذلک صاحب جواهر می فرمایند:

نعم لا يقدح في جعله على اليسار الانحراف إلى جهة اليمين قطعا، و الله العالم.[3]

فعلیه هر دو شبهه مندفع است بر این اساس ما شک داریم که آیا صورت باید به جلو باشد یا نه اصل عدم وجوب است و یا شک داریم که اگر صورت طائف به چپ و راست منحرف شود مبطل طواف است؟ اصل عدم بطلان است

فرع دوم: قطع طواف و استقبال بیت جائز است؟(با مشخص کردن مکان قطع)

آیا طائف می تواند طواف را قطع کند و کل بدن را به سمت کعبه قرار دهد؟

قطعا استقبال بیت اشکال ندارد.

دلیل اولا: دلیل بر حرمت نداریم.

ثانیا: استلام ارکان از مستحبات طواف است. تبعا احد مصادیق استلام این است که تمام بدن مواجه بیت باشد.وبیت را به تمام بدن لمس کند.

دلیل این استحباب:

روایات باب 26 ح 4 و9 و باب 22 ح4 و باب 26 ح 4 که فیها الصحیح و غیر الصحیح.

منها: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ اسْتِلَامِ الرُّكْنِ- قَالَ اسْتِلَامُهُ أَنْ تُلْصِقَ بَطْنَكَ بِهِ وَ الْمَسْحُ أَنْ تَمْسَحَهُ بِيَدِكَ. [4]

منها: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ رَأَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَسْتَلِمُ الْأَرْكَانَ كُلَّهَا.[5]

منها: وَ عَنْهُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع أَسْتَلِمُ الْيَمَانِيَّ- وَ الشَّامِيَّ وَ الْغَرْبِيَّ قَالَ نَعَمْ.[6]

منها: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ عَلِيّاً ع سُئِلَ كَيْفَ يَسْتَلِمُ الْأَقْطَعُ الْحَجَرَ- قَالَ يَسْتَلِمُ الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ الْقَطْعِ- فَإِنْ كَانَتْ مَقْطُوعَةً مِنَ الْمِرْفَقِ اسْتَلَمَ الْحَجَرَ بِشِمَالِهِ.[7]

این روایات دو مطلب استفاده می شود

استقبال کعبه در حال طواف اشکال ندارد.

هنگام استقبال باید طواف را قطع کند.

خلاصه اینکه استقبال به شکلی که موالات بهم نخورد و طواف را قطع نکند اشکال ندارد للاصل و الروایات.

فرع سوم: جلوس و استراحت در اثناء طواف

كما جاز الجلوس و الاستلقاء بينه بمقدار لا يضر بالموالاة العرفية.

طائف می تواند طواف را قطع کند و در مطاف یا در حجر حضرت اسماعیل یا در خارج مطاف استراحت کند.

دلیل بر جواز استراحت در اثناء طواف خصوصا در خارج مطاف: روایات

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ يُعْيِي فِي الطَّوَافِ- أَ لَهُ أَنْ يَسْتَرِيحَ قَالَ نَعَمْ يَسْتَرِيحُ- ثُمَّ يَقُومُ فَيَبْنِي عَلَى طَوَافِهِ فِي فَرِيضَةٍ أَوْ غَيْرِهَا- وَ يَفْعَلُ ذَلِكَ فِي سَعْيِهِ وَ جَمِيعِ مَنَاسِكِهِ.صحیحة[8]

روایت اطلاق دارد و شامل حجر و مطاف و خارج مطاف هم می شود.

موید ذالک:

وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ‌ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يَسْتَرِيحُ فِي طَوَافِهِ فَقَالَ نَعَمْ- أَنَا قَدْ كَانَتْ تُوضَعُ لِي مِرْفَقَةٌ فَأَجْلِسُ عَلَيْهَا.[9]

اینکه گفتیم موید است بخاطر مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ است که هم مطلق ذکر شده است و هم با پسوند البصری و الزبادی آمده است.

از طرفی ایشان در717 سند وارد شده است و از حسن ابن وشاء که از اجلاء است 112 روایت دارد کما اینکه یکی از رجالیون گفته که کتابه قریبة و در سند کامل الزیارات و تفسیر علی بن ابراهیم نیز واقع شده است.

و از طرف دیگر رجالیین به این فرد خوش بین نیستند. می گویند مضطرب الحدیث است یعنی هر حدیثی را نقل می کرده است ولو مثلا نسبت خاصی را به خداوند متعال یا ائمه دهد و یا می گویند مضطرب المذهب بوده است یعنی یک روز زیدی بوده یک روز فطحی و یا...

غضائری اصلا تصریح به این می کند که ایشان ضعیف است.

ولی چون در این زمینه روایت صحیح السند داریم نیازی به بررسی سند این روایت در این خصوص نیست اگر چه علی ما ببالی قبلا ایشان را توثیق نکردیم.

وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ النَّخَعِيِّ وَ جَمِيلٍ جَمِيعاً عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: فِي الرَّجُلِ يَطُوفُ ثُمَّ تَعْرِضُ لَهُ الْحَاجَةُ- قَالَ لَا بَأْسَ أَنْ يَذْهَبَ فِي حَاجَتِهِ- أَوْ حَاجَةِ غَيْرِهِ وَ يَقْطَعَ الطَّوَافَ- وَ إِنْ أَرَادَ أَنْ يَسْتَرِيحَ وَ يَقْعُدَ فَلَا بَأْسَ بِذَلِكَ- فَإِذَا رَجَعَ بَنَى عَلَى طَوَافِهِ- وَ إِنْ كَانَ نَافِلَةً بَنَى عَلَى الشَّوْطِ أَوِ الشَّوْطَيْنِ-وَ إِنْ كَانَ طَوَافَ فَرِيضَةٍ- ثُمَّ خَرَجَ فِي حَاجَةٍ مَعَ رَجُلٍ لَمْ يَبْنِ وَ لَا فِي حَاجَةِ نَفْسِهِ.[10]

این روایت هم موید است زیرا مرسله است بعض اصحابنا اگر چه راوی جمیل است ولکن ذکرنا مرارا راوی از بعض جمیل باشد یا ابن ابی عمیر باشد حدیث صحیح نیست.

فرع چهارم: ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله: و إلا فالأحوط الإتمام و الإعادة.[11]

اگر طائف حین استراحت موالات را به هم بزند حکم طوافش چیست؟

حضرت امام می فرمایند :احتیاط کند. یعنی طواف را تمام کند مثلا اگر شوط چهارم است این طواف را تمام کند، و دوباره طواف را اعاده کند.

 

دلیل این حکم:

اتمام واجب است چون شاید موالات واجب نباشد- کما قال به المستند- پس طواف صحیح است و باید اتمام شود.

اما علت اعاده این است که ممکن است موالات شرط باشد کما هو المشهور پس این طواف باطل است و باید دوباره انجام شود.

لکن اگر کسی قطع به وجوب موالات دارد باید این احتیاط را استحبابی بداند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo