< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تکلم حین طواف/طواف/افعال عمره

مسألة 26- التكلم و الضحك و إنشاد الشعر لا تضر بطوافه لكنها مكروهة و يستحب فيه القراءة و الدعاء و ذكر اللَّه تعالى.[1]

در این مساله سیدنا الاستاذ تقریبا نه فرع بیان فرموده است.

آیا سخن گفتن در طواف موجب بطلان طواف می شود؟

آیا خندیدن در حین طواف موجب بطلان طواف می شود؟

تکلم در حال طواف کراهت دارد یا نه؟

خندیدن در حال طواف کراهت دارد یا نه؟

شعر خواندن در حال طواف موجب بطلان طواف می شود یا نه؟

شعر خواندن در حال طواف کراهت دارد یا نه؟

ذکر الله در حال طواف استحباب دارد یا نه؟

قرائت قرآن در حال طواف استحباب دارد یا نه؟

صلوات فرستادن در حال طواف استحباب دارد یا نه؟

در سه فرع اول تکلم و خندیدن و قرائت شعر موجب بطلان طواف نمی شود.

دلیل:

اولا: اتفاق امامیه

ثانیا: صحیحه علی بن یقطین

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَخِيهِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْكَلَامِ فِي الطَّوَافِ- وَ إِنْشَادِ الشِّعْرِ وَ الضَّحِكِ فِي الْفَرِيضَةِ- أَوْ غَيْرِ الْفَرِيضَةِ أَ يَسْتَقِيمُ ذَلِكَ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ- وَ الشِّعْرُ مَا كَانَ لَا بَأْسَ بِهِ مِنْهُ.[2]

و اما کراهت سخن گفتن و خندیدن و خواندن شعر

برای اثبات کراهت به چند طائفه از روایات استدلال شده است.

طائفه اولی:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عِمْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: طَوَافُ الْفَرِيضَةِ لَا يَنْبَغِي أَنْ تَتَكَلَّمَ فِيهِ- إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ ذِكْرِ اللَّهِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ- قَالَ وَ النَّافِلَةُ يَلْقَى الرَّجُلُ أَخَاهُ فَيُسَلِّمُ عَلَيْهِ- وَ يُحَدِّثُهُ بِالشَّيْ‌ءِ مِنْ أَمْرِ الْآخِرَةِ وَ الدُّنْيَا لَا بَأْسَ بِهِ.[3]

لاینبغی حداقل کراهت را می گوید زیرا کسی قائل به حرمت نشده است.

طائفه دوم: روایاتی است که در احکام مساجد آمده است منها کراهت سخن گفتن در مورد امور دنیوی است و من الواضح که طواف اختصاص به مسجد الحرام دارد پس سخن گفتن در طواف کراهت دارد چون طواف در مسجد انجام می شود.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَمِعْتُمُوهُ يُنْشِدُ شِعْراً فِي الْمَسَاجِدِ فَقُولُوا- فَضَّ اللَّهُ فَاكَ إِنَّمَا نُصِبَتِ الْمَسَاجِدُ لِلْقُرْآنِ.[4]

ثالثا: تمسک به نبوی مشهور الطواف بالبیت صلاة

رابعا: مستحب است در حال طواف مشغول ذکر باشد و هر چه غیر ذکر باشد موجب ترک ذکر می شود لذا کراهت دارد کما عن المحقق الاردبیلی

این ادله به سه طریق اثبات کراهت می کند.

طریق اول: اینکه گفته شود اگر چه این ادله فی نفسها ضعف دارد خصوصا طوائف از روایات چرا که روایات باب 14 همه ضعف سندی دارند و ح2 از باب 54 از طواف که اهم آنها می باشد نیز از دو جهت قابل مناقشه است:

جهت اولی: این است که در سند این حدیث محمد بن عبد الحمید واقع شده است در مورد این شخص توثیقی وارد شده است لکن این قول ضعف دارد اینکه گفته شده است ثقه است زیرا کلمه ثقه بعد از محمد بن عبد الحمید آمده است و اختلاف است که این ثقه مربوط به پسر است یا به پدر است ظاهرا مربوط به پدر می باشد لذا یا محمد ضعیف است یا توثیق قابل اعتمادی ندارد.

اما جهت دوم: بملاحظه فضیل می باشد وی از امام جواد علیه السلام روایت را نقل کرده است و من جانب آخر اگر چه فضیل مردد بین ثقه و غیر ثقه است ولکن این سند بقرینه خارجیه فضیل بن کثیر ازدی است که مرحوم شیخ وی را تضعیف کرده است ولو در کامل الزیارات واقع شده است و مرحوم شیخ مفید نیز فرموده است وی از اجلاء می باشد این فضیل از اصحاب امام رضا علیه السلام است و از امام جواد علیه السلام نیز می تواند روایت داشته باشد فضیلی که ثقه است از اصحاب امام صادق علیه السلام می باشد.

کما اینکه روایات باب احکام مساجد که مشهور به آنها عمل کرده اند اگر چه ضعف سندی دارند ولی بخاطر عمل مشهور حجت می باشند.

طریق دوم: اگر چه همه ادله ای که ذکر شد فی نفسه ضعیف است لکن من ضم بعضها الی البعض اطمینان حاصل می شود که کراهت ثابت می شود.

طریق اول بهتراست چرا که طریق دوم اخص از مدعی است زیرا ممکن است شخصی در طریق دوم برایش اطمینان حاصل نشود.

طریق سوم: رجاءً این امور را ترک کند.

و فیه: بحث ما در اثبات کراهت است نه رجاء آوری

طریق چهارم: تمسک به ادله تسامح در ادله سنن بنابر این مبنی که شامل کراهت هم شود.

و فیه:

اولا: ادله تسامح اثبات استحباب نمی کند بلکه رجاء آری را ثابت می کند.

و ثانیا: تعدی از مستحبات به مکروهات مشکل است.

لذا دلیل همان طریق اول است و یویده صحیحه علی بن یقطین زیرا کلمه لاباس مشعر به مرجوحیت است.

ریاض اکثر این ادله را ذکر کرده است.

و لعلّه للنبوي المشهور: «الطواف بالبيت صلاة» و لعلّه المستند في فتوى الأصحاب بكراهية الكلام في الطواف علىٰ الإطلاق كما يفهم من المنتهىٰ ، لا التوجيه المتقدم عن بعض الأصحاب.[5]

و فیه: اگر به این نبوی تمسک شود باید قائل به حرمت تکلم شویم زیرا تکلم در نماز حرام است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo