< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/رکنیت طواف/ ترک طواف سهوا/احرام برای طواف منسی
فرع ششم: آیا برای انجام طواف منسی، احرام لازم است یا نه؟
قاضی طواف تارة خودِ محرم است و اخری نائبش می باشد و علی التقدیرین تارة داخل در مکه است و تارة از مکه خارج شده است و علی التقادیر تارة برگشت در همان ماه است و تارة خارج از ماه است.
اگر قاضی طواف در مکه باشد خود فروضی دارد:
1-وقتی در عرفات است متوجه می شود طواف را انجام نداده است.
2-در شوال متوجه می شود و وظیفه او قضای طواف عمره تمتع است.
3-طواف در عمره تمتع فراموش شده است اما خود محرم معذور است و نمی تواند طواف کند در این صورت مشخص است که وظیفه او گرفتن نائب می باشد.
4-در ماه محرم تمکن از قضای طواف ندارد اما نائب از حرم خارج نشده است.
همه این فروض باید از فرع ششم خارج شود.
و کذلک زید در ذی الحجه وارد مکه شده است و در ماه صفر متوجه می شود که طواف عمره یا طواف حج را انجام داده است و می خواهد در ماه صفر وارد مکه شود در این فرض بر زید قطعا احرام واجب است زیرا دخول در حرم بدون احرام حرام است این فرع هم از محل بحث خارج است چون قضای طوافی بر او واجب نیست.
مرکز بحث فقط این است که زید در اول ذی الحجه محرما وارد مکه شده است و بعد از خروج از مکه در ماه صفر متوجه می شود که طواف عمره تمتع یا حج تمتع را انجام نداده است در این فرض تارة خودش می خواهد برود طوافش را قضا کند و تارة می خواهد نائبی را در همان ماه صفر از خارج مکه بفرستد تا طواف را انجام دهد حال آیا این شخص یا نائبش نیاز به احرام دارد یا نه؟
ج: لو عاد لاستدراك الطواف بعد الخروج على وجه يستدعي وجوب الإحرام لدخول مكّة، فهل يكتفي بذلك، أو يتعيّن عليه الإحرام ثمَّ يقضي الفائت قبل الإتيان بأفعال العمرة أو بعده؟
وجهان، و لعلّ الأول أظهر، تمسّكا بمقتضى الأصل، و التفاتا إلى أنّ من نسي الطواف يصدق عليه أنّه في الجملة محرم.[1]
در این فرع دو نظریه است:
نظریه اول: نیاز به احرام ندارد اصالة او نیابة کما عن الجواهر و المستند و الریاض
عبارت جواهر:
فلو عاد لاستدراكهما بعد الخروج على وجه يستدعي وجوب الإحرام لدخول مكة لو لم يكونا عليه اكتفى بذلك للأصل و صدق الإحرام عليه في الجملة، و الإحرام لا يقع إلا من محل، و ربما احتمل وجوبه فيقضي الفائت قبل الإتيان بأفعال العمرة أو بعده، و لا ريب في أنه أحوط و إن كان الأول أقوی[2]
عبارت ریاض
و لو عاد لاستدراكهما بعد الخروج على‌ وجه يستدعي وجوب الإحرام لدخول مكة، فهل يكتفي بذلك، أو يتعيّن عليه الإحرام، ثم يقضي الفائت قبل الإتيان بأفعال العمرة أو بعده؟ وجهان.
و لعلّ الأوّل أرجح؛ تمسكاً بمقتضى‌ الأصل، و التفاتاً إلى‌ أن من نسي الطواف يصدق عليه أنه محرم في الجملة، و الإحرام لا يقع إلّا من مُحلّ.[3]

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo