< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بیست و سوم از محرمات احرام/قطع شجر و حشیش حرم/ موارد استثناء
صورت دوم از مورد اول ما اشار الیه سیدنا الاستاذ رضوان الله تعالی علیه بقوله: فإن غرسه و أنبته بنفسه جاز قلعهما و قطعهما[1]
در صورت دوم که عبارت است از اینکه زید در حرم محلا او محرما درختی یا ریحانی کاشته است در این صورت قطع این شجر یا قلع این گیاه برای زید جایز است.

در این فرع سه مطلب وجود دارد
1-دلیل بر جواز
2-ملحقات این فرع
3-ملاحظه کلمات اصحاب در این فرع

اما مطلب اول-دلیل جواز-:
اولا: اتفاق اصحاب حتی صاحب ریاض که در استثناء اول خدشه کرده اند این مورد را پذیرفته اند.
نعم لا بأس باستثناء ما غرسه الإنسان و أنبته سواء كان في ملكه أو غيره للصحيح إلا ما أنبته أنت أو غرست[2]
ثانیا: صحیحه حریز
وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ يَنْبُتُ فِي الْحَرَمِ- فَهُوَ حَرَامٌ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ إِلَّا مَا أَنْبَتَّهُ أَنْتَ وَ غَرَسْتَه[3]
این حدیث بنابر طریق صدوق صحیح است حتی بنا بر طریق مرحوم شیخ نیز صحیحه است زیرا مراد از عبد الرحمن به قرینه روایت موسی بن قاسم از او، عبد الرحمن ابی نجران می باشد.

مطلب دوم-ملحقات-:
1-آیا جواز در خصوص ملک شخص است یا اعم از ملک و غیرش می باشد بلکه شامل زمین غصبی هم می شود؟

در این مطلب دو نظریه است:
نظریه اول:
صاحب ریاض جواهر و مستند و مبسوط بلکه اکثر می فرمایند فرقی بین ملک و غیرش نیست.
دلیل: اطلاق صحیحه حریز زیرا «ما انبته» شامل غیر ملک هم می شود حتی طبق قاعده الزرع للزارع و لو کان غاصبا شامل زمین غصبی هم می شود.

نظریه دوم: این حکم اختصاص به ملک دارد کما عن ابن زهره و ابن براج و صاحب اصباح(مرحوم کیدری)
مرحوم نراقی و غیرشان می فرمایند این نظریه دلیل ندارد بخاطر اطلاق صحیحه حریز.

2-قلع و قطع برای خصوص غارس جایز است یا برای هر شخصی جایز است؟

در این ملحق هم دو نظریه است:
نظریه اول: برای همه جایز است کما عن الجواهر و المدارک(البته بما هو انه من احکام الحرم نه بما هو متصرف فی مال الغیر و الا لایجوز التصرف الا باذن مالکه)

دلیل: مراد از این استثناء در روایت، اختصاص تحریم به گیاه حرم می باشد ولو ظاهر روایت انبته دارد اما مراد از این جمله استثناء گیاه غیر حرم از گیاه حرم می باشد و گیاهی را که زید کاشته است گیاه حرم محسوب نمی شود، گیاه حرم؛ گیاهی است که انبته الحرم. به عبارت دیگر مفاد روایت این است که آنچه را حرم رویانده حرام است و آنچه را غیر حرم رویانده است اشکال ندارد.

نظریه دوم: فقط برای غارس جایز است کما عن النراقی.
دلیل: ظاهر حدیث این است که جواز اختصاص به غارس دارد.
مختار ما قول اول می باشد زیرا آنچه را شخص کاشته است گیاه حرم محسوب نمی شود.
3-آیا جواز اختصاص به شجر دارد یا اعم از شجر و حشیش می باشد؟
فیه قولان:
قول اول: شیخ در نهایة می فرمایند که فقط قطع شجر جایز است اما قلع حشیش جایز نیست.
و لا بأس أن يقلع ما ينبت في دار الإنسان بعد بنائه لها، إذا كانت ملكه. فإن كان نابتا قبل بنائه لها، لم يجز له قلعه. و لا بأس أن يخلّي الإنسان إبله لترعى.و لا يجوز له أن يقلع الحشيش و يعلفه إبله. و من قلع شجرة من الحرم، كان عليه كفّارة بذبح بقرة.[4](ذکر این عبارت که ظهور در بحث اول دارد نه بحث انبات؛ بخاطر این است که غالبا متقدمین بین نبت و انبات فرق نگذاشته اند)
(ظاهر این عبارت بر عکس چیزی است که استاد فرمودند ظاهر کلام شیخ این است که قطع شجر جایز نیست اما قلع حشیش جایز است)

قول دوم: از کلام مرحوم حدائق استفاده می شود که این حکم اختصاص به شجر ندارد.
الثالثة [جواز قطع ما أنبته الإنسان أو غرسه‌]
- قد دلت صحيحة حريز- و هي الاولى من الاخبار المتقدمة- على استثناء ما أنبته الإنسان أو غرسه من البقول و الزروع و الرياحين و الشجر، و لم يذكره الأصحاب من جملة الأربعة التي صرحوا باستثنائها.و الرواية المذكورة صحيحة صريحة في استثنائه، فلا بأس باستثنائه.[5]
مختار ما قول دوم است زیرا صحیحه حریز دو چیز را استثناء کرده است یکی غرس، که برای شجر استعمال می شود و دیگری ما انبته که شامل شجر و حشیش هر دو می شود و عطف تفصیلی خلاف ظاهر است.
ملحق اول را از کلمه « فإن غرسه و أنبته بنفسه» و ملحقدوم را از «و إن لم يغرس الشجر بنفسه» و ملحق سوم از« و لا يترك الاحتياط في الحشيش إن لم ينبته بنفسه» در کلام سیدنا الاستاذ می توان استفاده می شود.

مطلب سوم-کلام اصحاب-:
1-مرحوم صاحب حدائق -کما نقلناه- فرموده است این مورد را کسی از اصحاب ذکر نکرده است.
در این عبارت دو احتمال وجود دارد:
1-اصل استثناء را کسی ذکر نکرده است.
2-ملحقات مانند الحاق حشیش به شجر را کسی ذکر نکرده است.

اگر مراد صاحب حدائق احتمال اول باشد یقینا اشتباه است زیرا کما ذکرناه کثیری از اصحاب این استثناء را ذکر کرده اند.
2-کلام مرحوم آقای خوئی حیث قال:
و لا يخفى أنّ الوسائل لم يذكر حرف «إلّا» و هي مذكورة في التهذيب و كل من روى عن التهذيب بذكر «إلّا» فنسخة الوسائل غير صحيحة.[6]
ایشان می فرمایند وسائل کلمه «الا» را نقل نکرده است درحالیکه در حدیث چهارم وسائل عین کلام شیخ را که کلمه الا در آن وجود دارد، نقل شده است.
3-کلام مرحوم آقای فاضل
در ابتدای بحث گفتیم اولا باید موضوع منقح شود بعد بحث صورت گیرد لذا ما موضوع را دو شق کردیم یکی ما نبت و دیگر ما انبت یعنی یک بحث در درختی است که خودش روئیده است و دیگری در درختی است که انسان آن را کاشته است و حال آنکه مرحوم آقای فاضل فرموده است صاحب ریاض اشتباه کرده است و بجای حدیث چهارم، حدیث یک را نقل می کرد.
و الغالب على الظنّ انّ الرياض اعتمد على نقل الوسائل الخالي عن كلمة «إلّا» الدالة على الاستثناء مع ان الرواية في التهذيب الذي هو مصدرها مشتمل عليها و بدونها تكون العبارة غير صحيحة نعم هذه الرواية في نقل الكليني.[7]
نعم لا بأس باستثناء ما غرسه الإنسان و أنبته سواء كان في ملكه أو غيره للصحيح إلا ما أنبته أنت أو غرست[8]
همانطور که از عبارت ریاض بوضوح استفاده می شود ایشان حدیث چهارم را ذکر کرده است که در خصوص انبات می باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo