< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/06/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ نوزدهم/ تظلیل
فرع ششم:
آیا حرمت تظلیل اختصاص به سایه های متحرک دارد یا سایه های ثابت را هم شامل می شود؟
در این فرع دو نظریه است:
نظریه اول: حرمت اختصاص به سایه های متحرک دارد کما عن المحقق علی ما حکی فی الجواهر: لذا حكي عن فخر الاسلام في شرح الإرشاد القطع بأن المحرم عليه سائرا إنما هو الاستظلال بما ينتقل معه كالمحمل،أما لو مر تحت سقف أو ظل بيت أو سوق أو شبهه فلا بأس[1]

نظریه دوم: حرمت اعم است و شامل سایه های ثابت هم می شود کما عن کشف اللثام علی ما حکی عنه فی الجواهر:لكن في كشف اللثام بعد أن حكى عن الفخر ما سمعت قال: (أكثر هذه تدخل في الضرورة، وأما جواز المشي في الطريق في ظل المحامل والجمال والأشجار اختيارا ففيه كلام خصوصا تحتها، ولم يتعرض لذلك الأكثر، ومنهم المصنف في غير الكتاب والمنتهى والشيخ في غير الكتابين، بل أطلقوا حرمة التظليل أو إلى النزول)[2]
از این عبارت استفاده می شود که جواز استظلال سایه های ثابت بخاطر اضطرار می باشد و الا حکم اولیه آن در صورت عدم اضطرار حرمت می باشد.
ظاهرا قول اول اقرب الی الواقع می باشد.

دلیل بر جواز:
1-سیره به این بیان که همانطور که این سایه های ثابت در زمان فعلی وجود دارد در زمان صدر اسلام هم وجود داشته است و مسلمانها زیر این سایه ها قرار می گرفته اند و از این سیره هم نهی نشده است و بوسیله این سیره اطلاقات حرمت مقید می شود.
2-اصل عملی کما اشار الیه الجواهر: قد يقال بجوازه للأصل بعد قصور النصوص عن تناوله، ضرورة عدم صدق التظليل به[3] به این بیان که اگر سیره ثابت نشد شک در حرمت داریم اصل عدم حرمت است البته تمسک به اصل در صورتی ممکن است که بگوییم که اطلاقات از ظل ثابت انصراف دارد بقرینه اینکه اولا در روایات وضعا و رفعا تمام امثله ای که ذکر شده است مانند قبة و محمل و کنیسه از نوع ظل متحرک است کما اینکه رفعا هم مثالها از نوع ظل متحرک است مثلا در حدیثی حضرت دستور انهدام قبه را صادر کرده اند.
3-وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الرَّيَّانِ عَنْ قَاسِمِ بْنِ الصَّيْقَلِ قَالَ: مَا رَأَيْتُ أَحَداً كَانَ أَشَدَّ تَشْدِيداً فِي الظِّلِّ مِنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع- كَانَ يَأْمُرُ بِقَلْعِ الْقُبَّةِ وَ الْحَاجِبَيْنِ إِذَا[4]
و ثانیا لاینبغی التامل باینکه عبور از ظل ثابت حتی در ازمنه تشریع بسیار بوده است.
توضیح ذلک:
اگر شخص قصد حج تمتع کرده باشد وقتی که در مکه در ظل ثابت قرار می گیرد احتمال دارد این بخاطر این باشد که وی به منزلش رسیده است و استظلال مطلقا برای او اشکال ندارد و احتمال دارد بخاطر این است که استظلال سایه ثابت اشکال ندارد اما در حج قران و افراد با توجه به اینکه احرام در مکه یا اطراف آن تا مادون حرم صورت می گیرد اگر استظلالی در مکه صورت بگیرد این استظلال از باب نزول در منزل نخواهد بود بلکه باید از این باب باشد که استظلال ثابت اشکال ندارد لذا این سیره و امثله مذکوره در روایت و عدم نهی از این فعل در روایات استفاده می کنیم که اطلاقات، از استظلال ثابت انصراف دارد کما هو المختار در نتیجه با نبود مقتضی و اصل لفظی حرمت برداشته می شود و با جریان اصل جواز ثابت می شود.
از ما ذکرنا دلیل قول دوم و جواب آن مشخص شد دلیل ایشان اطلاقات و جوابش هم این است که اطلاقات از ظل ثابت انصراف دارد.
ثمره بین قول بجواز الاستظلال بالاصالة و بجوازه للاضطرار
ثمره اول: اگر جواز از باب ضرورت باشد نمی توان مطلقا قائل به جواز شود بلکه الضرورات تتقدر بقدرها کما فی الجواهر: اللهم إلا أن يكون ذلك من الضرورة، و فيه منع بالنسبة إلى بعض الأفراد[5]
ثمره دوم: اگر جواز از باب اضطرار باشد حرمت برداشته می شود اما کفاره برداشته نمی شود اما اگر جواز بالاصالة باشد کفاره هم برداشته می شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo