< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/03/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ محرم هجدهم/ پوشاندن صورت بر زنان/حکم اسدال/کفاره پوشاندن صورت
مشکله دوم در بحث وجوب کشف وجه در محرمه، اختلاف در روایات سدل و اسدال است.
این روایات علی خمسة بل علی ستة طوائف می باشد:

طائفه اول: اسدال الی طرف الانف می باشد (ح2 از باب 48)
طائفه دوم: اسدال الی طرف الفم می باشد(ح3 باب 48)
طائفه سوم: اسدال الی طرف الذقن می باشد(ح6 باب 48)
طائفه چهارم: اسدال الی طرف النحر است(ح7 باب 48)
طائفه پنجم: اسدال الی طرف النحر است با قید راکبة(ح8 باب 48)
طائفه ششم: اسدال مطلق استتار است(ح10 باب 48)

اصل اشکال: سدل تا چه مقدار از صورت جایز است؟
این اشکال بر جمیع مسالک در بحث اول مطرح می شود و اختصاص به مسلکی دون مسلک دیگر ندارد لذا اینکه بعضی از فقهاء فرموده اند علی القول بالجواز مطلقا حکم این مشکله چه خواهد شد و علی القول بالجواز عند الاجنبی حکم این اشکال چه می شود صحیح نیست زیرا بر فرض اینکه اسدال عند الاجانب جایز باشد باید بحث کرد که تا کجا اسدال جایز است و کذلک اگر قائل به جواز مطلقا شویم.
نتیجه اینکه این مشکله مرتبط به مشکله اول شود لذا می توان دو مسامحه صورت گرفته است:
1-این دو مشکله جدا بحث نشده است.
2-اگر چه بعضی از فقهاء به تعدد اشکال توجه کرده اند لکن اجوبه مشکله اول را در مشکله دوم مطرح کرده اند.
در دفع این اشکال دو نظریه می باشد.
نظریه اول:
مشکلی بین روایات وجود ندارد چرا که مکلف مخیر است به هر کدام از روایات اسدال عمل کند و الی ذلک اشار سیدنا الاستاذ بقوله « يجوز إسدال الثوب وإرساله من رأسها إلى وجهها إلى أنفها، بل إلى نحرها للستر عن الأجنبي» [1]و اشار الیه النراقی فی المستند « و هذه الروايات و إن كانت مختلفة في التحديد، إلّا أنّ مقتضى الجمع جواز السدل إلى النحر، لعدم معارضة [بعض] هذه الأخبار مع بعض.
و كذا لا يختصّ بحال الركوب كما اشترط في صحيحة ابن عمّار، إذ لا يثبت من مفهومها الحرمة في غير تلك الحالة»[2]
خلاصه اینکه اشکال این روایات از دو ناحیه است یکی از ناحیه ح3 با بقیه روایات می باشد این روایت می گوید حد سدل الی طرف الاعلی من الانف می باشد.
اشکال دوم از ناحیه ح7 و 8 می باشد در ح7 الی مطلق صدر جواز صادر شده است و در ح8 سدل الی النحر در صورت رکوب جایز شمرده شده است.
مرحوم نراقی نسبت به اشکال در ناحیه اول می فرمایند این روایات بعد اثباتی دارند نه نفیی لذا تعارضی با هم ندارند و نسبت به اشکال ناحیه دوم می فرمایندچون مفهوم وصف حجت نیست این دو روایت هم تعارض ندارندبنابر این مشکله ای وجود ندارد که بخواهیم آنرا دفع نمائیم.

نظریه دوم:
بنابر این نظریه تعارض بین روایات ثابت است؛ لما ذکرنا مرارا کما ذکر الشیخ در رسائل در باب تعادل و تراجیح که در برخی موارد عام از حیث عمومیت اقوی از عام دیگر است که منها در صورتی است که عام در مقام بیان حد باشد که ح 3 از باب 48 در ما نحن فیه چنین است چرا که سوال راوی از حد سدل می باشد امام می فرمایند الی طرف الاعلی من الانف است اگر این روایت مفهوم نداشته باشد تحدید غلط است.
بنابر این، این روایت با تمام روایات تعارض خواهد داشت که می گوید تا ما زاد از فم نیست تا دهان است در حالی که آن روایات می گوید در ما زاد کشف واجب نیست.
بنابر این باید قواعد باب تعارض را جاری نمود بله نسبت به ح 7 و 8 تعارضی نیست و اگر هم باشد قابل حل است.
بر اساس همین تعارض نظریه دوم می گوید حد پوشش تا طرف انف اعلی است چه اینکه روایات تعارض دارند و لکن همه روایات می گوید تا طرف انف اعلی جایز است البته مراد از پوشش، پوشش به صورت سدلی است.
نسبت به 7 و 8 اگر مفهوم نداشته باشد مطلقا جایز است و لکن اگر مفهوم داشته باشد در این صورت حدیث 8 حدیث 7 را تخصیص می زند چرا که ح 7 اعم از رکوب و عدم است در حالی که ح 8 اختصاص به راکبه دارد نتیجه باز با روایت 3 تعارض می کند چرا که این روایت می گوید جایز نیست و به دلیل این تعارض آن جائی که قدر متیقن است یعنی طرف اعلی من الانف همه روایات می گوید جایز است و لکن در طرف اسفل من الانف و ....تعارض صورت می گیرد و در مرکز تعارض همه روایات ساقط خواهد شد و بعد از آن مرجع صحیحه میمون است که احرام المرأه فی وجهها لذا سدل و پوشاندن جایز نیست.
از ما ذکرنا روشن شد که نظریه دوم اصوب است زیرا اگر چه روایات مثبته هستند و لکن چون یکی از روایات در مقام بیان حد است لذا تعارض ثابت است.

مسألة 36 - لا كفارة على تغطية الوجه ولا على عدم الفصل بين الثوب والوجه وإن كانت أحوط في الصورتين. [3]
در این مساله به دو فرع اشاره شده است.
فرع اول:آیا در پوشش حرام صورت کفاره وجود دارد و یا خیر؟
فرع دوم: اگر به صورت سدلی صورت را پوشاند آیا این کفاره دارد و یا خیر؟
سیدنا الاستاذ می فرمایند هیچ یک کفاره ندارد نه پوشش صد در صد کفاره دارد و نه پوشش بلا واسطه سدلی.

دلیل:
دلیل بر عدم کفاره عدم الدلیل علی الکفاره است نسبت به کشف وجه دلیل خاصی نداریم و ادله عامه هم هیچ یک به صورت مطلق اثبات کفاره نمی کند و از طرفی هم ملازمه بین حرمت و کفاره هم ثابت نیست.
با وجود شک در کفاره مجری برائت است و قبلا هم گفته ایم که در مورد برائت تفاوتی بین حکم وضع و تکلیفی نیست و در هر دو برائت جاری می شود.
البته قبلا بیان شد که معروف و مشهور قائل به عدم کفاره هستند و شیخ مطلقا قائل به کفاره است و ابن ادریس در صورت اضطرار فرموده یک کفاره دارد و الا دو کفاره دارد صاحب حدائق این اقوال را ذکر کرده است و بعد فرموده است این اقوال بدون دلیل می باشند و الحق معه.
نقل الشهيد في الدروس عن الشيخ في المبسوط إن فدية تغطية المرأة وجهها شاة. وقال الحلبي: لكل يوم شاة، ولو اضطرت فشاة لجميع المدة. وكذا قال في تغطية الرأس. ولم أقف لشئ من هذين القولين على دليل، كما عرفت في مسألة تغطية الرجل رأسه. وظاهر الشهيد حيث اقتصر على مجرد نقل القولين المذكورين التوقف في المسألة.[4]
و آخر دعواهم ان الحمد لله رب العالمین

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo