< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

92/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ فسوق/ معنای فسوق
تقدم الکلام باینکه تارة بحث در معنای فسوق می باشد و گفتیم ده احتمال وجود دارد و تارة اخری بحث در تفسیر کلمه فسوق بملاحظه روایات می باشد در این مرحله بیان شد که سه طائفه از روایات در باب 32 تروک موجود است.
کیفیت جمع بین روایات
طائفه سوم(خصوص کذب) از این روایات کما ذکرنا از دائره بحث خارج می باشند زیرا این طائفه هم ضعف سندی دارد و مشهور هم به آن عمل نکرده اند تا عمل مشهور جابر ضعف سند روایت باشد و بر فرض اینکه مشهور قائل باشند که مراد از فسوق، خصوص کذب می باشد اما معلوم نیست که مستند آنها، همین طائفه از روایات بوده است بلکه ممکن است از این باب باشد که چون روایات صحیحه با هم معارض می باشند قدر متیقن خصوص کذب می باشد.
فعلیه تمام اشکال در طائفه اولی- کذب و سبّ- و طائفه دوم- کذب و مفاخرة- می باشد طبعا این دو طائفه با هم تعارض دارند.
در رفع این تعارض وجوهی بیان شده است که بعضی از این وجوه بلکه اغلب این وجوه فقط کذب را قائل شده اند و بعضی کذب و مفاخرة و سب را فرموده اند.
وجه اول: مراد خصوص کذب است.
اما کسانی که در جمع بین روایات به این نتیجه رسیده اند که مراد از فسق خصوص کذب می باشد:
منها: مرحوم بلاغی[1]می فرمایند مفاخرة من حیث هی در روایات ذکر نشده است بلکه من حیث انه کذب در روایات ذکر شده است زیرا نوعا مفاخرة کذب می باشد کما اینکه ذکر سَبّ از این باب می باشد که مصداق کذب می باشد.
عبارت علامه بلاغی:
و لعل ذكر السباب و المفاخرة كان رعاية لبعض الوجوه باعتبار الغالب من اشتمالها على الكذب و يشهد لذلك خلوّ رواية الفقيه منهما و خلوّ رواية الكافي من المفاخرة و خلوّ رواية التهذيب من السباب و كلها في مقام البيان.
منها: مرحوم نراقی برای اثبات خصوص کذب به روایات طائفه سوم اشتشهاد کرده است(البته خود ایشان ظاهرا قائل به این قول نیستند).
عبارت مستند:
حجّة الأول(الکذب مطلقا خاصة): تفسيره بالكذب في الصحيحين المتقدّمين بلا معارض له، فيجب الأخذ به، و زيادة السباب في إحداهما يعارضها زيادة المفاخرة في الأخرى، حيث إنّ الظاهر من التفسير هو تمام المعنى و الحصر، مع أنّ عطف الفسوق على السباب في صحيحة سليمان يفيد التغاير بينهما.
كما أنّ ذكر المفاخرة في صحيحة ابن عمّار يفيده بينهما أيضا، مضافا إلى الاقتصار بالتفسير بالكذب خاصّة في المرويّ في معاني الأخبار و تفسير العيّاشي
.... و من جميع ما ذكر تظهر قوّة قول السيّد(الکذب مطلقا مع السباب)، فهو الجيّد، و اللّٰه المؤيّد.
هذا، مع أنّه لا ثمرة معتدّ بها بعد ظهور حرمة الجميع بنفسها، و عدم وجوب كفّارة فيها سوى الاستغفار، و عدم إفساده الإحرام كما يأتي[2].
و فیه:
طائفه سوم اولا ضعف سندی دارد و ثانیا طائفه سوم فقط مفاخرة و سب را ذکر نکرده است نه اینکه این دو را نفی کرده باشد.
منها: صاحب مدارک و صاحب حدائق نیز می فرمایند مراد خصوص کذب است زیرا طوائف معتبرة نسبت به مفاخرة و سب تعارض دارند لذا نسبت به این جهت تساقط می کنند و کذب، بدون معارض باقی می ماند.
عبارت صاحب حدائق:
و بالجملة فإن الأخبار الباقية صريحة في تفسيره بالكذب خاصة، و الخبران المذكوران قد تعارضا في ما عدا الكذب و تساقطا و دفع كل واحد منهما الآخر، فيؤخذ بالمتفق عليه منهما و يطرح المختلف فيه من كل من الجانبين[3].
و فیه:
اولا: اولا مرکز معارضه باید مشخص شود که آیا این معارضه بین منطوق است با منطوق یا منطوف است با مفهوم است تا بعد بحث جمع مطرح شود.
ثانیا: صاحب جواهر می فرمایند شما هر دو روایت را ساقط کرده اید نه اینکه جمع بین دو طائفه صورت گرفته باشد.
عبارت صاحب جواهر:
ضرورة عدم كون ذلك جمعا، إذ هو طرح لكل منهما، و الجمع ما ذكرناه من تحكيم منطوق كل منهما على مفهوم الأخرى، فيكون الفسوق عبارة عن الكذب و السباب و المفاخرة.[4]
وجه دوم: خصوص مفاخره مراد است (البته مفاخره ملازم با سب می باشد)ما عن العلامة فی المختلف.
وجه سوم: مراد کذب و سباب و مفاخره می باشد کما عن الجواهر -و قد تقدم عبارته-.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo