< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

ویرایش دوم

92/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: محرمات احرام/ریاحین
 تقدم الکلام به اینکه برای جواز استفاده از ریاحین برای محرم مطلقا به سه دلیل استدلال شده است.
  1. ادله حاصره
  2. موثقه عمار وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَأْكُلُ الْأُتْرُجَّ- قَالَ نَعَمْ قُلْتُ لَهُ لَهُ رَائِحَةٌ طَيِّبَةٌ- قَالَ الْأُتْرُجُّ طَعَامٌ لَيْسَ هُوَ مِنَ الطِّيبِ. وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص455، باب 26، ح 2، ط آل البیت.
  3. صحیحه معاویه که به سه طریق نقل شده است و هر سه طریق آن صحیح می باشد.
 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا بَأْسَ أَنْ تَشَمَّ الْإِذْخِرَ وَ الْقَيْصُومَ- وَ الْخُزَامَى وَ الشِّيحَ وَ أَشْبَاهَهُ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ [1]
 
 در این روایت امام علیه السلام پنج قسم از ریاحین را نام برده است بعد حضرت فرموده است و «اشباهه» و این عبارت همه ریاحین را شامل می شود.
 خلاصه اینکه ما دو طائفه روایت داریم:
 طائفه اولی که احادیث اربعه باب 18 ح 3، 6، 10، 11 می باشد که در آن نهی از مس ریحان شده است.
 طائفه دوم که ح 1 از باب 25 -صحیحه معاویة بن عمار- که مفادش این است که استفاده محرم از ریحان جایز است.
 نتیجه اینکه بین روایات در این زمینه تعارض وجود دارد و طبق قواعد تعارض باید به برکت نص از ظاهر رفع ید کرد لذا طائفه دوم قرینه می شود بر اینکه مراد از طائفه اول حرمت نبوده است در نتیجه باید طائفه اولی را حمل بر کراهت نمود لذا شیخ طوسی و جماعة اخری منهم سیدنا الاستاذ تصریح می کنند استفاده از ریحان برای محرم کراهت دارد.
 اهم ادله حلیت دلیل سوم است که استدلال به این روایت به تنهایی در غایت اشکال است زیرا در کلمه و «اشباهه» فقهاء دو دسته اند بعضی از فقهاء مانند استادنا المحقق [2] می فرمایند مراد مطلق ریاحین می باشد اما بعضی دیگر مانند صاحب حدائق [3]
  و مرحوم مجلسی در روضة المتقین [4] و غیرهما می فرمایند این کلمه و اشباهه نباتات بیابانی را می گوید زیرا همه مواردی که در روایت ذکر شده است از جمله ریاحین بیابانی می باشند که در طریق مدینه به مکه مکرمه روئیده می شوند کما فی المجمع، و چون ریاحین بیابانی منحصر در این امور اربعه نیست حضرت کلمه اشباه را نیز آورده است لذا بعید نیست که کلام مرحوم مجلسی صحیح باشد و این کلمه عنوان مشیر به بقیه ریاحین بیابانی باشد لذا کلام مرحوم آقای خوئی نیز رد می شود زیرا در روایت کلمه ریاحین نیامده است تا بگوییم تمام ریاحین را شامل می شود.
 خلاصه اینکه این روایت به تنهایی دلالت بر جواز مطلق ریاحین ندارد مگر اینکه بگوییم موید دلیل دوم می باشد.
 با این بیان نسبت بین روایات تغییر خواهد کرد زیرا مفاد روایات اینچنین خواهد بود که:
 طائفه اول: استفاده از ریاحین حرام است.
 طائفه دوم: صحیحه معاویه، ریحان بیابانی برای محرم جایز است
 واضح است که رابطه این دو طائفه عام و خاص می باشد و نتیجه این خواهد شد که جز ریاحین بیابانی بقیه ریاحین حرام می باشند.
 ظاهرا و الله العالم استفاده از ریاحین مطلقا جایز است.
 دلیل:
 معتبره عمار بن موسی و صحیحه عبد الله بن سنان که این دو موید به صحیحه معاویة بن عمار می باشند.
 وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَأْكُلُ الْأُتْرُجَّ- قَالَ نَعَمْ قُلْتُ لَهُ لَهُ رَائِحَةٌ طَيِّبَةٌ- قَالَ الْأُتْرُجُّ طَعَامٌ لَيْسَ هُوَ مِنَ الطِّيبِ [5] .
 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْحِنَّاءِ- فَقَالَ إِنَّ الْمُحْرِمَ لَيَمَسُّهُ وَ يُدَاوِي بِهِ بَعِيرَهُ- وَ مَا هُوَ بِطِيبٍ وَ مَا بِهِ بَأْسٌ. [6]
 از این روایت فهمیده می شود که دائره طیب آنگونه که لغویین معنا کرده اند(هر چه بوی خوش داشته باشد) نیست بلکه طیب چیزی است که غرض اصلی آن بوئیدن باشد و با توجه به اینکه این ریاحین از ماکولات می باشند لذا «و لایمس» را حمل بر کراهت می کنیم در نتیجه یا باید بگوییم ریاحین خروج موضوعی دارند -که از روایت معاویة بن عمار استفاده کردیم - و یا خروج حکمی دارند.


[1] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص455، باب 25، ح 1، ط آل البیت.
[2] أن قوله (عليه السلام): «و أشباهه» في صحيحة معاوية بن عمار الدالّة على جواز شمّ الإذخر و القيصوم و الخزامي و الشيح يشمل الريحان، لأنّه من جملة النباتات الّتي لها رائحة طيّبة، فمدلول هذه الصحيحة جواز شمّ الريحان، فمقتضى الجمع بينها و بين صحيح عبد اللّٰه بن سنان هو الحمل على الكراهة. موسوعة الإمام الخوئي، محقق خوئی، ج28، ص405
[3] ولا ينافي ذلك قوله في الخبر: (وأشباهه) باعتبار حمله على غيره من الريحان، لأنا نقول: المراد أشباهه من نبات الصحراء الطيب الرائحة.حدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی، ج15، ص419.
[4] روى معاوية بن عمار في الصحيح كالشيخ و الكليني في الحسن كالصحيح «عن أبي عبد الله عليه السلام قال لا بأس أن تشم الإذخر» و هو ما يغسل به اليد و له ريح طيبة يجاء به من طريق مكة (و القيصوم) نبت زهرة أصفر شديدة الصفرة مرجلا، و الظاهر أنه الذي يقال بالفارسية (برنجاس) و الخزامى كحبارى بالخاء و الزاي المعجمتين نبت أو خيري البر. و الظاهر أنه (شب‌بو) و الشيخ (درمنه) تركي، و أشباهه من رياحين البر.روضة المتقین، مرحوم مجلسی، ج4، ص429
[5] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص455، باب 26، ح 2، ط آل البیت.
[6] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص451، باب 23، ح 1، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo