< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/09/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کیفیت لباس احرام
 مطلب چهارم: کیفیت لبس رداء و ازار بر محرم
 این مطلب در دو مرحله ملاحظه می شود:
 مرحله اولی: کیفیت لبس رداء
 در این مرحله به دو فرع اشاره می شود.
  1. نحوه لبس رداء
  2. گره زدن اطراف راداء
 اما مطلب اول:
 در این مطلب سه نظریه می باشد.
 نظریه اولی: تعیّن توشح
 کما عن ابن حمزه فی الوسیله رداء متوشحا باید پوشیده شود ظاهر این کلام تعین توشح می باشد.
 الوسيلة إلى نيل الفضيلة، ص: 160«و لبس ثوبيه: يأتزر بأحدهما، و يتوشح بالآخر»
 توشح به ثوب نزد اکثر لغویین و اکثر و فقهاء این است که یک طرف رداء یا پارچه را از زیر دست راستش خارج کند و بر شانه چپش بیاندازد و یا از زیر دست چپش خارج کند و بر شانه راستش باندازد همانطور که اهل سنت لباس احرام را می پوشند معنای دیگری هم گفته اند که رداء را از جلو بیاندازد به گونه ای که دو طرف آن بر پست او قرار گیرد معنای چهارمی هم گفته شده است که پارچه را روی منکبینش قرار دهد و دو طرف آن را به طرف جلو آویزان کند ولی این معنا از توشح خارج است و داخل در اسدال است و حرمت یا کراهت دارد.
 مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج‌11، ص: 292«و عن بعض أهل اللغة: التوشّح بالثوب: هو إدخاله تحت اليد اليمنى و إلقاؤه على المنكب الأيسر كما يفعل المحرم ، و نحوه في المغرب»
 نظریه دوم: تخییر بین توشح و ارتداء
 مخیر است بین علی نحو الوشح و بین علی نحو ارتداء.
 ارتداء به معنای انداختن ثوب بر منکبین و شانه ها می باشد.
 کما عن العلامه فی القواعد و المحقق فی الشرایع و سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه و السید فی العروه بل المشهور.
 نظریه سوم: تعین ارتداء
 ثوب را روی شانه هایش بیاندازد کما الریاض و ابن ادریس و النراقی فی المستند
 مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج‌11، ص: 292«ج: كيفيّة لبسهما هي الكيفيّة المعروفة، فيغطّي بالرداء المنكبين و ما يحويه ممّا بينهما، و هو المراد بالارتداء الوارد في كلام جماعة»
 علت اختلاف در کیفت لبس رداء
 جهت اختلاف این می باشد واضح است که مراد از رداء همراه داشتن آن نیست بلکه مراد پوشیدن رداء می باشد ولی نوع لبس راداء در روایات اشاره نشده است لذا با توجه به اطلاق روایات لبس رداء، هم ارتداء و هم توشه را شامل می شود.
 نتیجه اینکه دلیل قول به تخییر، اطلاق روایات می باشد.
 کسانی که قائل به توشح شده اند می گویند این یکی از مصادیق لبس رداء می باشد الا اینکه این قائلین دلیل بر تعیّن ندارند.
 اما دلیل کسانی که لبس رداء را به معنای ارتداء و قرار دادن ثوب بر منکبین دانسته اند- کما هو الاقرب الی الواقع- بخاطر ضم بعض القرائن الی الآخر می باشد که موجب اطمینان می باشد.
 قرینه اول:
 ما هو المتعارف فی الخارج چه در کفن میت و چه در باب صلاة و چه در باب احرام آنچه در خارج صورت می گیرد ارتداء و پوشش منکبین می باشد.
 قرینه دوم:
 اکثر لغویین لبس الرادء را الغاء الثوب علی المنکبین معنا کرده اند.
 قرینه سوم:
 در بعضی از روایات کما سیاتی و تقدم ح 15 از باب 2 از اقسام حج فرموده است که اگر رداء ندارد پارچه دیگری را روی شانه اش یا گردنش بیاندازد در این روایات هم از توشه خبری نیست.
 وسائل الشيعة، ج، ص: 224‌«... نَزَلَ الشَّجَرَةَ أَمَرَ النَّاسَ بِنَتْفِ الْإِبْطِ- وَ حَلْقِ الْعَانَةِ وَ الْغُسْلِ وَ التَّجَرُّدِ فِي إِزَارٍ وَ رِدَاءٍ- أَوْ إِزَارٍ وَ عِمَامَةٍ يَضَعُهَا عَلَى عَاتِقِهِ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ رِدَاءٌ...»
 قرینه چهارم:
 در روایات دو عنوان آمده است عنوان اول رداء می باشد که این عنوان در سه باب(کفن و صلاة و احرام) از ابواب فقهی آمده است وسائل ج 2 باب 2 ح 10 و 14 ج 3 و ابواب البسه باب 44و 45 ح 7 و 2 و 3 کلمه رداء ذکر شده است و ج 8 باب 2 از اقسام حج و ج 9 باب 44 فی غیر واحد من الروایات این عنوان به چشم می خورد.
 عنوان دیگری در فقه آمده است که عنوان توشه در ثوب می باشد این عنوان در وسائل ج 3 در ابواب البسه باب 24 که اقلا پنچ یا شش روایت کلمه توشه آمده است.
 بعضی از اقسام توشح مکروه است و بعضی جایز است و ارتداء مستحب می باشد.
 این تعدد عنوان حد اقل دلالت می کند که معنای رداء و توشه با هم فرق می کنند.
 قرینه پنجم:
 در بعضی این روایات مانند ح 10 از باب 24 آمده است که التوشح اشکال دارد زیرا این کار از افعال جبابره بوده است این نشان می دهد که این نوع پوشیدن، لبس اسلامی نمی باشد.
 وسائل الشيعة، ج‌4، ص: 398 باب 24 ح 10«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّمَا كُرِهَ التَّوَشُّحُ فَوْقَ الْقَمِيصِ لِأَنَّهُ مِنْ فِعْلِ الْجَبَابِرَة»
 قرینه ششم:
 مرحوم نراقی فرموده است که باید مقداری از بین الکتفین هم بوسیله رداء پوشیده شود و در همه انواع توشه بین المنکبین پوشیده نمی شود.
 مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج‌11، ص: 292«ج: كيفيّة لبسهما هي الكيفيّة المعروفة، فيغطّي بالرداء المنكبين و ما يحويه ممّا بينهما»
 این قرائن اگر چه هر کدام به تنهایی قابل مناقشه می باشند- مثلا در در قرینه اول گفته اند متعارف خارجی موجب انصراف نمی شود کما صرح به استادنا المحقق رحمة الله علیه- اما بعد ضم بعضها الی البعض یفید العلم ببطلان التوشح فی الاحرام.
 نتیجه اینکه تخییر سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه در غایت اشکال است و اطلاقات کفایت توشح را نمی رساند.
 مرحوم مجلسی در بحار الانوار ج 83 ص 189 در حدود بیست صفحه در مورد اسدال و التحاف صماء و رداء مطالبی را بیان کرده است که مناسب است به آن مطالب مراجعه شود تا قرائن بیشتری بر این ادعا برایتان روشن شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo